ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی در دیدار با جمعی از نخبگان سیاسی:
برای آینده کشور باید به دنبال حزب باشیم
رئیس جمهوری با بیان اینکه مردم نجیب ایران در روزهای سخت و دشوار در کنار یکدیگر و همدل و همزبان هستند، تأکید کرد: همگرایی و همدلی که پس از کرونا در بین همه دستگاهها، جناحها و آحاد مردم شکل گرفت، یادآور دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود و در این ایام نیز همه مردم برای کمک و یاری یکدیگر در کنار هم قرار گرفتند و این اقدام بسیار ارزشمند و افتخارانگیزی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی روز دوشنبه در دیدار جمعی از فعالان و نخبگان سیاسی با اشاره به موفقیتها و دستاوردهایی که در زمینه مبارزه با کرونا به دست آمده، گفت: بی تردید در این عرصه اگر حمایت مقام معظم رهبری از دولت و ستاد ملی مبارزه با کرونا نبود، قطعاً نمیتوانستیم به موفقیتهای کنونی دست پیدا کنیم.روحانی اضافه کرد: از همان ابتدای شیوع کرونا در شورای عالی امنیت ملی، مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا را هم راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی در نظر گرفتیم و مقام معظم رهبری نیز آن را تأیید کردند و ایشان کاملاً اشراف داشتند که شرایط کشور ویژه است و تعبیری که درخصوص مصوبات ستاد ملی کرونا داشتند مبنی بر اینکه هر چه ستاد ملی مدیریت و مبارزه با کرونا تصمیم بگیرد همان را عمل خواهند کرد، در موفقیت اقدامات این ستاد بسیار حائز اهمیت بود.
رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: در مقابله با کرونا، به هیچ عنوان از قوه قهریه استفاده نشد و صرفاً با توصیه به مردم و همدلی و همراهی مردم توانستیم امور را به پیش ببریم و مردم نیز در این زمینه، نجابت، همراهی و بینش بالایی از خود نشان دادند. روحانی با اشاره به اهمیت سرمایه اجتماعی و تقویت آن گفت: موضوع کرونا نشان داد که نظام از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است و مردم در روزهای خطر و حادثه همراهی بالایی از خود نشان میدهند. رئیس جمهوری با اشاره به اقدامات دولت یازدهم در زمینه بهداشت و درمان و اجرای طرح تحول سلامت، توسعه فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات و حمایت از شرکتهای دانشبنیان اظهار داشت: اقداماتی که طی دولت یازدهم در این سه حوزه انجام شد موجب گردیده که در مواجهه با کرونا حتی در زمینه تختهای ویژه بیمارستانی و امکانات و تجهیزات درمانی و پزشکی کمبودی نداشته باشیم. وی اضافه کرد: همچنین اقدامات دولت یازدهم در توسعه فضای مجازی و ارتباطات باعث شده که در این ایام با استفاده از فضای مجازی بتوانیم نیازهای مردم را بویژه در زمینه آموزش و کسب و کار تا حدود زیادی پاسخگو باشیم.رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: شرکتهای دانشبنیان نیز در این ایام فعالیتها و دستاوردهای بزرگی داشتند و بسیاری از محصولات آنها در تولید کیتهای تشخیصی، ونتیلاتور و ماسک ان.95 نه تنها نیازهای داخلی کشور را تأمین میکند بلکه از قدرت صادرات این محصولات نیز برخوردار شدهایم.
روحانی تصریح کرد: بی تردید اقدامات دولت در زمینه طرح تحول سلامت، توسعه شبکه ملی اطلاعات و شرکتهای دانشبنیان و نیز توجه به بخش کشاورزی و خودکفایی در بسیاری از محصولات بود که توانستیم کرونا را مدیریت و کنترل کنیم. رئیس جمهوری گفت: امروز با توجه به اقداماتی که انجام شده به جایی رسیدهایم که در عرصه جهانی سربلند هستیم و بسیاری از قضاوتهایی که بدخواهان ملت ایران انجام میدادند خود به خود خنثی شد.
روحانی با اشاره به حمایت دولت از بورس و عرضه سهام بسیاری از بنگاههای دولتی در بورس در آینده نزدیک اظهار داشت: اگرچه بورس از فراز و نشیب برخوردار است اما مدیریت هم میشود و با عرضههایی که انجام خواهد شد تحول بزرگی در بورس ایجاد خواهد شد و بازار سرمایه رونق پیدا میکند.رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اهمیت وجود حزب در کشور اظهار داشت: معتقدم که برای آینده کشور باید به دنبال حزب باشیم و اگر بخواهیم نظام پایدار بماند و تقویت شود، باید دو سه حزب اصلی در کشور ایجاد شود تا به تناوب کشور را اداره کنند.
در این دیدار حجتالاسلام والمسلمین مصباحی مقدم، مهندس بهزاد نبوی، مهندس محسن رفیقدوست، مهندس سیدحسین مرعشی، دکتر احمد توکلی، دکتر الهام امینزاده، سرکار خانم پروانه مافی، دکتر حسین مظفر، دکتر شکوری راد، سرکار خانم زهرا ساعی، دکتر جلاییپور، دکتر سبحانیفر و دکتر الیاس حضرتی در سخنانی با تقدیر از مدیریت شایسته دولت و وزارت بهداشت در مقابله با ویروس کرونا دیدگاهها و پیشنهادات خود را در حوزههای سیاسی و اقتصادی با رئیس جمهوری در میان گذاشتند.
ضرورت مهار رشد نقدینگی، آموزش عمومی مردم در بازار سرمایه، توسعه شرکتهای دانشبنیان، توجه به وکیل خانواده و بیمه وکالت، اجرای کامل حقوق شهروندی، تداوم سیاستهای برجامی و سیاست تعامل با جهان، تلاش برای رفع موانع تولید، تقویت بازار بورس، توسعه شفافیت و حسابرسی، تقویت اعتماد مردم به بازار سرمایه، توجه به اقتصاد دیجیتال و ایجاد کسب و کارهای نو، استفاده از ظرفیت زنان و جوانان، عادلانه کردن سهام عدالت و پرداخت این سهام به اقشار ضعیف و کسانی که آن را دریافت نکردند، تقویت سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین، رفع عوامل کاهش مشارکت مردم در انتخابات، حمایت از طبقه متوسط جامعه و جلب رضایت آنان و توجه به توسعه ارز دیجیتال، از جمله محورهای اصلی سخنان فعالان و نخبگان سیاسی در این دیدار بود.
بــرش
رئیس جمهوری در تماس تلفنی همتای عراقی خواستار شد
بازگشت مبادلات تجاری به روال قبل با رعایت دستورالعملهای بهداشتی
رؤسای جمهور ایران و عراق، روز گذشته در یک تماس تلفنی، روابط دو کشور را برادرانه، تاریخی و فرهنگی دانستند و بر ضرورت تلاش برای توسعه، تقویت و تحکیم همهجانبه مناسبات تهران- بغداد بویژه افزایش همکاریها و تبادلات تجاری و اقتصادی دو کشور در راستای تأمین منافع دو ملت تأکید کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در گفتوگوی تلفنی با «برهم صالح»، ضمن تبریک پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر و ابراز خرسندی از اینکه امروز روند سیاسی در عراق به نتیجه مثبتی رسیده و همه گروهها و طوایف عراقی در کنار هم قرار گرفتند و کابینه جدید در این کشور تشکیل و از پارلمان رأی مثبت گرفته است، تأکید کرد: ثبات سیاسی در عراق برای منطقه حائز اهمیت است و مطمئناً این روند پیش زمینه بازیابی نقش برجسته عراق در منطقه خواهد بود. رئیس جمهوری با بیان اینکه امروز کشورهای منطقه با مشکلات فراوانی مواجه هستند، توسعه همهجانبه روابط و همکاریها میان دولتها و ملتها را راه عبور از مشکلات دانست و گفت: جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته در کنار دولت و ملت عراق خواهد بود و خواهان حفظ حاکمیت عراق و عدم مداخلات قدرتهای خارجی در سرنوشت ملت و دولت این کشور است.
روحانی توسعه روابط و همکاریهای اقتصادی ایران و عراق را حائز اهمیت عنوان کرد و افزود: باید تلاش کنیم تا مبادلات تجاری دو کشور با رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی در تمامی مرزهای مشترک به روال قبلی بازگردد؛ ضمن اینکه با برنامهریزیهای دو کشور امیدوارم در آینده سطح روابط اقتصادی دو کشور بیش از پیش افزایش یابد.
رئیس جمهوری عراق نیز با تبریک متقابل فرا رسیدن عید سعید فطر در روزهای آتی، روابط دو کشور را در سطح مطلوبی ارزیابی کرد و بر ضرورت تلاش همهجانبه مسئولان دو کشور در راستای توسعه بیش از پیش مناسبات و همکاریهای فی مابین تأکید کرد. برهم صالح با بیان اینکه ثبات و امنیت عراق نیازمند همکاری کشورهای دوست و همسایه بویژه جمهوری اسلامی ایران است، گفت: تحقق حاکمیت و سیادت عراق یک ضرورت انکار ناپذیر است که میبایست برای تصمیمگیری آینده این کشور به رسمیت شناخته شده و قدرتهای خارجی نباید در تعیین سرنوشت این کشور دخالتی داشته باشند.
رئیس جمهوری عراق با اشاره به مداخلات مخرب قدرتهای خارجی در منطقه، اظهار کرد: منطقه خاورمیانه تاب و تحمل بحرانهای جدید را ندارد و از این نظر دخالت بیگانگان در منطقه باید به سرعت پایان یابد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی روز دوشنبه در دیدار جمعی از فعالان و نخبگان سیاسی با اشاره به موفقیتها و دستاوردهایی که در زمینه مبارزه با کرونا به دست آمده، گفت: بی تردید در این عرصه اگر حمایت مقام معظم رهبری از دولت و ستاد ملی مبارزه با کرونا نبود، قطعاً نمیتوانستیم به موفقیتهای کنونی دست پیدا کنیم.روحانی اضافه کرد: از همان ابتدای شیوع کرونا در شورای عالی امنیت ملی، مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا را هم راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی در نظر گرفتیم و مقام معظم رهبری نیز آن را تأیید کردند و ایشان کاملاً اشراف داشتند که شرایط کشور ویژه است و تعبیری که درخصوص مصوبات ستاد ملی کرونا داشتند مبنی بر اینکه هر چه ستاد ملی مدیریت و مبارزه با کرونا تصمیم بگیرد همان را عمل خواهند کرد، در موفقیت اقدامات این ستاد بسیار حائز اهمیت بود.
رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: در مقابله با کرونا، به هیچ عنوان از قوه قهریه استفاده نشد و صرفاً با توصیه به مردم و همدلی و همراهی مردم توانستیم امور را به پیش ببریم و مردم نیز در این زمینه، نجابت، همراهی و بینش بالایی از خود نشان دادند. روحانی با اشاره به اهمیت سرمایه اجتماعی و تقویت آن گفت: موضوع کرونا نشان داد که نظام از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است و مردم در روزهای خطر و حادثه همراهی بالایی از خود نشان میدهند. رئیس جمهوری با اشاره به اقدامات دولت یازدهم در زمینه بهداشت و درمان و اجرای طرح تحول سلامت، توسعه فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات و حمایت از شرکتهای دانشبنیان اظهار داشت: اقداماتی که طی دولت یازدهم در این سه حوزه انجام شد موجب گردیده که در مواجهه با کرونا حتی در زمینه تختهای ویژه بیمارستانی و امکانات و تجهیزات درمانی و پزشکی کمبودی نداشته باشیم. وی اضافه کرد: همچنین اقدامات دولت یازدهم در توسعه فضای مجازی و ارتباطات باعث شده که در این ایام با استفاده از فضای مجازی بتوانیم نیازهای مردم را بویژه در زمینه آموزش و کسب و کار تا حدود زیادی پاسخگو باشیم.رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: شرکتهای دانشبنیان نیز در این ایام فعالیتها و دستاوردهای بزرگی داشتند و بسیاری از محصولات آنها در تولید کیتهای تشخیصی، ونتیلاتور و ماسک ان.95 نه تنها نیازهای داخلی کشور را تأمین میکند بلکه از قدرت صادرات این محصولات نیز برخوردار شدهایم.
روحانی تصریح کرد: بی تردید اقدامات دولت در زمینه طرح تحول سلامت، توسعه شبکه ملی اطلاعات و شرکتهای دانشبنیان و نیز توجه به بخش کشاورزی و خودکفایی در بسیاری از محصولات بود که توانستیم کرونا را مدیریت و کنترل کنیم. رئیس جمهوری گفت: امروز با توجه به اقداماتی که انجام شده به جایی رسیدهایم که در عرصه جهانی سربلند هستیم و بسیاری از قضاوتهایی که بدخواهان ملت ایران انجام میدادند خود به خود خنثی شد.
روحانی با اشاره به حمایت دولت از بورس و عرضه سهام بسیاری از بنگاههای دولتی در بورس در آینده نزدیک اظهار داشت: اگرچه بورس از فراز و نشیب برخوردار است اما مدیریت هم میشود و با عرضههایی که انجام خواهد شد تحول بزرگی در بورس ایجاد خواهد شد و بازار سرمایه رونق پیدا میکند.رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اهمیت وجود حزب در کشور اظهار داشت: معتقدم که برای آینده کشور باید به دنبال حزب باشیم و اگر بخواهیم نظام پایدار بماند و تقویت شود، باید دو سه حزب اصلی در کشور ایجاد شود تا به تناوب کشور را اداره کنند.
در این دیدار حجتالاسلام والمسلمین مصباحی مقدم، مهندس بهزاد نبوی، مهندس محسن رفیقدوست، مهندس سیدحسین مرعشی، دکتر احمد توکلی، دکتر الهام امینزاده، سرکار خانم پروانه مافی، دکتر حسین مظفر، دکتر شکوری راد، سرکار خانم زهرا ساعی، دکتر جلاییپور، دکتر سبحانیفر و دکتر الیاس حضرتی در سخنانی با تقدیر از مدیریت شایسته دولت و وزارت بهداشت در مقابله با ویروس کرونا دیدگاهها و پیشنهادات خود را در حوزههای سیاسی و اقتصادی با رئیس جمهوری در میان گذاشتند.
ضرورت مهار رشد نقدینگی، آموزش عمومی مردم در بازار سرمایه، توسعه شرکتهای دانشبنیان، توجه به وکیل خانواده و بیمه وکالت، اجرای کامل حقوق شهروندی، تداوم سیاستهای برجامی و سیاست تعامل با جهان، تلاش برای رفع موانع تولید، تقویت بازار بورس، توسعه شفافیت و حسابرسی، تقویت اعتماد مردم به بازار سرمایه، توجه به اقتصاد دیجیتال و ایجاد کسب و کارهای نو، استفاده از ظرفیت زنان و جوانان، عادلانه کردن سهام عدالت و پرداخت این سهام به اقشار ضعیف و کسانی که آن را دریافت نکردند، تقویت سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین، رفع عوامل کاهش مشارکت مردم در انتخابات، حمایت از طبقه متوسط جامعه و جلب رضایت آنان و توجه به توسعه ارز دیجیتال، از جمله محورهای اصلی سخنان فعالان و نخبگان سیاسی در این دیدار بود.
بــرش
رئیس جمهوری در تماس تلفنی همتای عراقی خواستار شد
بازگشت مبادلات تجاری به روال قبل با رعایت دستورالعملهای بهداشتی
رؤسای جمهور ایران و عراق، روز گذشته در یک تماس تلفنی، روابط دو کشور را برادرانه، تاریخی و فرهنگی دانستند و بر ضرورت تلاش برای توسعه، تقویت و تحکیم همهجانبه مناسبات تهران- بغداد بویژه افزایش همکاریها و تبادلات تجاری و اقتصادی دو کشور در راستای تأمین منافع دو ملت تأکید کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی در گفتوگوی تلفنی با «برهم صالح»، ضمن تبریک پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر و ابراز خرسندی از اینکه امروز روند سیاسی در عراق به نتیجه مثبتی رسیده و همه گروهها و طوایف عراقی در کنار هم قرار گرفتند و کابینه جدید در این کشور تشکیل و از پارلمان رأی مثبت گرفته است، تأکید کرد: ثبات سیاسی در عراق برای منطقه حائز اهمیت است و مطمئناً این روند پیش زمینه بازیابی نقش برجسته عراق در منطقه خواهد بود. رئیس جمهوری با بیان اینکه امروز کشورهای منطقه با مشکلات فراوانی مواجه هستند، توسعه همهجانبه روابط و همکاریها میان دولتها و ملتها را راه عبور از مشکلات دانست و گفت: جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته در کنار دولت و ملت عراق خواهد بود و خواهان حفظ حاکمیت عراق و عدم مداخلات قدرتهای خارجی در سرنوشت ملت و دولت این کشور است.
روحانی توسعه روابط و همکاریهای اقتصادی ایران و عراق را حائز اهمیت عنوان کرد و افزود: باید تلاش کنیم تا مبادلات تجاری دو کشور با رعایت کامل دستورالعملهای بهداشتی در تمامی مرزهای مشترک به روال قبلی بازگردد؛ ضمن اینکه با برنامهریزیهای دو کشور امیدوارم در آینده سطح روابط اقتصادی دو کشور بیش از پیش افزایش یابد.
رئیس جمهوری عراق نیز با تبریک متقابل فرا رسیدن عید سعید فطر در روزهای آتی، روابط دو کشور را در سطح مطلوبی ارزیابی کرد و بر ضرورت تلاش همهجانبه مسئولان دو کشور در راستای توسعه بیش از پیش مناسبات و همکاریهای فی مابین تأکید کرد. برهم صالح با بیان اینکه ثبات و امنیت عراق نیازمند همکاری کشورهای دوست و همسایه بویژه جمهوری اسلامی ایران است، گفت: تحقق حاکمیت و سیادت عراق یک ضرورت انکار ناپذیر است که میبایست برای تصمیمگیری آینده این کشور به رسمیت شناخته شده و قدرتهای خارجی نباید در تعیین سرنوشت این کشور دخالتی داشته باشند.
رئیس جمهوری عراق با اشاره به مداخلات مخرب قدرتهای خارجی در منطقه، اظهار کرد: منطقه خاورمیانه تاب و تحمل بحرانهای جدید را ندارد و از این نظر دخالت بیگانگان در منطقه باید به سرعت پایان یابد.
نخستین کنسرت آنلاین همایون شجریان برگزار میشود
نسیم وصل
همزمان با عید سعید فطرهمایون شجریان نخستین کنسرت اینترنتی خود را برگزارمیکند. این برنامه شامگاه یکشنبه چهارم خرداد ساعت 21 در تالار وحدت اجرامی شود. ارکستر مجلسی تهران به رهبری بردیا کیارس و با حضور ۳۵ نوازنده این کنسرت را همراهی خواهد کرد. این برنامه منتخبی ازآلبومهای خاطرهانگیز «نسیم وصل» و «با ستارهها» شامل قطعاتی چون «هوای گریه»، «خانه سودا»، «افسونگر»، «غریبانه»، «ای عاشقان»، «حاصل عمر»، «دفتر دل»، «نسیم وصل» و «مرغ سحر»به آهنگسازی و تنظیم محمد جواد ضرابیان و سینا جهانآبادی اجرا میشود. قرار است این برنامه از تلویزیون لنز ایرانسل پخش شود. پیش از این و در شهریور و اسفند ماه 92 همایون شجریان با همراهی ارکستر مجلسی تهران و به رهبری بردیا کیارس این قطعات را در برج میلاد تهران به روی صحنه برد. آلبوم «نسیم وصل» به خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی محمد جواد ضرابیان که شامل 8 قطعه است اردیبهشت 82 توسط مؤسسه دلآواز منتشر شد. تنظیمکننده این کار نیز سینا جهان آبادی است. آلبوم «با ستارهها» نیز مهر ماه 85 به خوانندگی همایون شجریان و آهنگسازی محمدجواد ضرابیان و تنظیم سینا جهان آبادی منتشر شد که در سبک سنتی تهیه شده و دارای ۸ تصنیف است.
پرونده ویژه 8 صفحه ای «ایران» سه ماه پس از ورود کرونا؛ ویروس کرونا بازندگیما چه کرد
90 روز نفسگیر
به یاد 107 پزشک، پرستار و کادر درمان جانباخته در راه نجات بیماران مبتلا به کرونا
ایرج ابراهیم زاده/ سید حسین احمد میری/ تهمینه ادیبی/ حسن ارباب/ مجید اردشیری/ نیلوفر اسمعیل بیگی/ طاهره اسمعیلی/ مهدی افشاری/ افشار امیری/ تقی اهرچی فرشی/ محمود ایروانی/ وحید ایروانی/ فریبا ایزد پناهی/ صمد بابازاده/ محمد بخشعلی زاده/ اسماعیل بخشی پور/ رضا برادران روحانی/ نادر برجسته/ میسور بعلبکی/ کامران بیات/ انوشه بیگیان/ رضا پور سالکی/ محمدعلی پورهاشم/ حبیب الله پیروی/ داریوش پیشرو/ مهدی تاجیک/ عباس توسن/ شهربانو جعفری/ مولود جعفری/ جواد جلالی نیا/ محسن جلیلیان/ حسین جوهری/ حمیدرضا حجاران طوسی/ نادر حسین پور/ قربانعلی حسین زاده/ سیدآل حسینی/ مرضیه حسنی نژاد/ غلامرضا حمصی/ محسن خادم/ نرجس خانعلی زاده/ بانو خوشگفتار/ حمیدرضا داودی/ دیوشلی/ رائولا راگوتام/ سیدمظفر ربیعی/ محمدعلی ربیعی/ ارسطو رستم نژاد/ شیرین روحانی راد/ رضا روستا/ رقیه رونقی/ علی اصغر رهبان زهتاب/ حمیدرضا زینعلی/ منوچهر ساداتی/ احمد سلیم آبادی/ سیگارودی / یوسف شفقتی/ سعادت شکیبایی/ محمود شمس الدینی/ اسدالله شیخ جابری/ علی شیخ مرادی/ رشید شیخی/ اردشیر شیران / مصطفی صمدی/ عوض ظفرمند/ مجتبی عابدیان/ عبدالله عباسی/ حانیه عدالتی/ سعید عزیزی/ رامین عزیزی فر/ موسی فتح آبادی/ رضا فتحعلی/ غلامرضا فخری/ مجید فرهاد/ غلامحسن قربانی/ ذبیح الله کاویانی/ شهروز کریمیان/ سهیل کیانفر/ کاظم گلرسان/ حمید لطفی/ امیر مجد سجادی/ جمشید محدثی/ محمد محمدی/ علی محمودخان شیرازی/ غلامعلی معنویان/ حسن مکرمی/ ایمان معین زاده/ اشرف ململی/ وحید منصف/ سید یوسف موسوی/ سیده عظمت موسوی/ عباس مومنی/ حمیدرضا مهینی/ سورنا میرمیرانی/ علی اکبر ناظی پور/ محمدقادر نوروز/ عباس نوروزی/ مهرداد نوروزی/ ناهید نوشاد/ فرید نیرویی/ مرتضی وجدان/غلامرضا وثوقی کیا/ مهدی وریجی/ میرعباس هاشمی/ عبدالشکور هژیر هراتی پور/ امیررضا هنرکار/ محمد یاراحمدی/ وحیدی یحیوی/ اسمعیل یزدی/ کیوان یغمایی
گفت وگوی «ایران» با خانوادههای شماری از پزشکان شهدای خدمت
آنها از جان خود گذشتند
فریبا خان احمدی
خبرنگار
با گذشت نزدیک به سه ماه از آغاز شیوع کووید19 سازمان نظام پزشکی کشور از جان باختن 107 پزشک و پرستار، دندانپزشک، ماما و گروه های پیراپزشکی در کشور خبر میدهد. بیستم اسفند سال گذشته بود که دکتر نمکی وزیر بهداشت از رهبر معظم انقلاب درخواست کرد تا جانباختگان کادر درمانی مقابله با کرونا شهید معرفی شوند. بعد از آن با موافقت رهبر معظم انقلاب جانباختگان کادر درمانی مقابله با کرونا شهید خدمت شدند. مدافعانی که همچون رزمندگان دفاع مقدس با تجهیزات اندک و دست خالی به جنگ با هیولای ناشناختهای بهنام ویروس کرونا رفتند. آخرین آمار مبتلایان کادر درمان به ویروس کرونا نشان میدهد؛ تاکنون 315 نفر از پرسنل و گروههای مختلف پزشکی، پرستاری و پیراپزشکی به این ویروس مبتلا شدهاند، 456 نفر بهبود یافتهاند و 107 نفر نیز بر اثر کرونا فوت کردهاند. فهرست اسامی پزشکان و پرستاران فوت شده بر اثر کرونا نشان میدهد که بیشترین فوتی پرستاران مربوط به استان گیلان است. همچنین بیشترین فوتی از گروه کادر درمان در استان تهران، بابل و قم گزارش شده است. در اصفهان، شیراز و تبریز و کاشان هم مواردی از فوت کادر درمان دیده میشود.
کادر درمانی، پرستاری و پزشکان شهر قم بیش از همه در خط مقدم خطر رفته و با توجه به کمبودها به بیماران و مردم شهر خود سلامتی را به ارمغان آورند. همانهایی که در هفتههای اول شیوع کووید19 در ایران و بالا رفتن آمار مرگها، خبر فوتشان شوکی بزرگ را به کادر درمان وارد کرد. اوضاع زمانی نگرانکننده شد که در میان این جانباختگان، پرسنل جوان و بدون سابقه بیماری زمینهای هم دیده میشد.خستگی و درماندگی مردم از یک سو و مرگ بالای پزشکان و پرستاران در مراکز درمانی کشور اوضاع را بسیار نگرانکننده کرده بود. اگرچه موج ابتلای پزشکان، پرستاران و کادر درمانی و خدماتی بیمارستانها به ویروس کرونا در همان روزهای اول اپیدمی فراگیرتر از اخبار رسمی منتشر شد اما با این حال کمتر رسانهای از جانفشانیها و رشادتهای این سربازان بیادعا سخن گفته است. در همان روزهای نخست اپیدمی سرعت شیوع گسترده ویروس کرونا و گرفتار شدن تمامی استانهای کشور به این بحران ناشناخته و ناخوانده آن چنان زیاد بود که همه کسب و کارها یک به یک تعطیل شدند. در این میان تنها گروهی که کارشان به تعطیلی کشیده نشد و ناچار به کار کردن در ساعات بیشتری از شبانه روز هم هستند پرستاران و کادر پزشکیاند. به همین بهانه در صفحات ویژه روزنامه ایران که امروز منتشر شده است با خانواده تنی چند از شهدای خدمت صحبت کردهایم که در زیر میخوانید:
نتوانستم در مراسم خاکسپاری همسرم شرکت کنم!
دکتر نیرومنش همسر دکتر حبیبالله پیروی جراح عمومی و مدیر بخش جراحی بیمارستان طالقانی است. این استاد نمونه و فوق تخصص جراح عروق و پیوند کبد و کلیه در همان روزهای نخست اپیدمی کرونا بهدلیل تماس با بیماران مبتلا به نارسایی تنفسی در همان روزهای آخر بهمن ماه به ویروس کرونا مبتلا شد. علائم وی از 12 اسفند ماه با ضعف و بیحالی و بیاشتهایی کمکم بروز پیدا کرد. همسرش میگوید: «دکتر مدام با بیماران تنفسی در ارتباط بود. آن زمان هنوز بهطور رسمی ویروس کرونا را در کشور اعلام نکرده بودند. از سوم اسفند ماه نسبت به بیماری اش مشکوک شد و خودش را در خانه قرنطینه کرد. کمکم اشتهایش را از دست داد تا اینکه یک هفته بعد ضعف شدید، تنگی نفس و تعریق فوقالعاده و تب بالای 38 درجه علائم بیماریاش بدتر شد.» دکتر نیرومنش میگوید: تب جزو علائم دیررس کرونا است. آخر از همه علائم ظهور میکند. همان زمان در تلویزیون فیلمهایی از چینیها را میدیدم که یک مرتبه وسط خیابان روی زمین میافتادند. این اتفاق برای همسرم افتاد. با افت ناگهانی فشار خون و اکسیژن پایین خون روی تخت افتاد. او را با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردیم. بعد از آنکه همسرم را به اتاق آیسییو بردند دیگر او را ندیدم. تنگی نفسش شدید شده بود و سیتیاسکن ریه نشان داد ریهاش درگیر شده است و در نهایت اینتوبه شد. این پیش آگهی خوبی برای وضعیت جسمانیاش نبود. و در نهایت علیرغم همه تلاشهای کادر درمان ساعت 11 و نیم شب اول عید نوروز فوت کرد. همسر و خانواده دکتر پیروی خبر فوت پدرشان را از پیامکهای تسلیتی که نیمه شب به تلفن همراه دکتر ارسال میشد متوجه شدند. همسرش میگوید: نیمه شب تا صبح پیامک تسلیت به گوشی همسرم میفرستادند. ما اینگونه متوجه مرگ همسرم شدیم. و این خبر وحشتناکی برای ما بود. او درباره اینکه آیا در طول مدت بستری توانستند با دکتر پیروی در تخت بیمارستان ارتباط برقرار کنند، عنوان میکند: بهخاطر احتیاط وارد اتاق بستری نمیشدیم. باید گان و ماسک میپوشیدیم و دم در اتاق میایستادیم و از دور برایش دست تکان میدادیم. البته زمانی که در آی سی یو بود گفتند دیگر نباید ایشان را ببینیم. برای خانواده سخت بود. احساس میکردیم هر روز یکی را از دست میدهیم. حتی خواهش کردیم از همسرم فیلم بگیرند که گفتند ممنوع است. این دوری برای ما وحشتناک بود. دکتر نیرومنش که خودش نیز به کرونا مبتلا شده است، میگوید: من در 6 روز حدود 10 کیلو وزنم را از دست دادم و بهخاطر شدت ضعف و بیحالی نتوانستم در مراسم خاکسپاری همسرم شرکت کنم. اوضاع جسمیام در آیسییو آن چنان بد بود که فکر میکردم دیگر به زندگی بر نمیگردم. نیمه شب به حالت خفگی از خواب بیدار میشدم. کسی چهره همسرم را بعد از بستری در اتاق آیسییو ندید. در مراسم خاکسپاری دوستان واقوام دم در ایستاده بودند و با صدای بلند گریه میکردند. این فضا خیلی ما را اذیت کرد. دوستان و آشنایان با پیام صوتی و فرستادن دسته گل با ما همدردی میکردند.
کرونا عید ما را عزا کرد
دکتر صمد بابازاده 53 ساله، پزشک عمومی، اهل بابل؛ علت ابتلا: سرایت بیماری در درمانگاه. وی هفته اول اسفند با علائم سرماخوردگی مشکوک به بیماری کرونا در خانه خودش را قرنطینه میکند و سپس بهدلیل وخامت اوضاع جسمانیاش در بیمارستان بستری میشود و سپس فوت میکند. همسرش خانم پناهتی میگوید: در روزهای اول اپیدمی کرونا زمانی که اغلب مطبهای سرپایی تعطیل شده بودند همسرم بیماران را در درمانگاه پذیرش میکرد. چند روز بعد از اعلام ویروس متوجه علائم مشکوک در خودش شد و در خانه قرنطینه شد. بعد از 12 روز اوضاع جسمیاش به قدری وخیم شد که بعد از بستری در اورژانس به آیسییو منتقل شد تا اینکه بهدلیل افت اکسیژن خون اینتوبه شد. خانم پناهتی درباره اینکه آیا خانوادهها میتوانستند بیماران را در بخشهای بستری ببینند؟ میگوید: در روزهای نخست که همسرم بخش جراحی مردان بود برای ملاقاتش میرفتم حتی یک بار از من خواست برایش ماهیپلو درست کنم. اما در اتاق آیسی یو اجازه ملاقات نداشتیم. من تا آخرین لحظه امید داشتم. به هر حال دو دختر 20 و 16 ساله داشتیم و مدام روحیه میدادم اما استرس وحشتناک بیماری ناشناخته بسیار جو خانه را سنیگن کرده بود. میترسیدم بچههایم درگیر بیماری شوند. مدام پیگیر حال همسرم بودیم اما خبرها خوب نبود. سالها طول میکشد تا یک فرد پزشک شود، تجربه کسب کند و یک شهر به او اعتماد کنند و حالا داشت پر پر میشد و کاری از دست ما ساخته نبود. من یک ماه تا صبح نخوابیدم. مدام چشمم به گوشیام بود تا از دکتر خبر بگیرم و در نهایت ایشان شب عید یعنی یک فروردین فوت کردند. او به برگزار نشدن مراسم خاکسپاری همسرش هم اشاره میکند: خدا خواست کسی جمع نشود و گریه نکنند این تصاویر تا آخر عمر برای بچهها ثبت میشد و از یادشان نمیرفت. خاکسپاری در روستای پدری دکتر بود و همه اهالی روستا جلوی در خانههایشان جمع شده بودند تا پیکر دکتر بابازاده را بدرقه کنند.
نمیخواست بیمارانش پشت در مطب بمانند
دکتر حسین جوهری، متخصص گوش و حلق و بینی، اهل قم، 54 ساله علت فوت: ویزیت بیماران بدحال تنفسی در مطب. همسر این پزشک خاطره تلخ آن روزها را اینگونه برایمان روایت میکند: دکتر یک ماه در بیمارستان بستری بود ما خیلی اذیت شدیم. میگفت نمیخواهم بیماران بیایند و پشت در مطب بمانند. در نهایت کرونا گرفت و در بیمارستان شهید بهشتی قم بستری شد. آنجا میگفتند چون بیمار کرونایی است دیگر کارش تمام است اما این رسمش نبود متأسفانه روزهای اول بود و پرسنل ماسک و گان نداشتند. میترسیدند به بیماران نزدیک شوند امکانات خیلی کم بود و حتی کپسول اکسیژن در بیمارستان به ندرت پیدا میشد. اتاقهای ایزوله هنوز تجهیز نشده بودند حتی یخچالشان به برق نبود تا زمانی که مریض آب سرد میخواهد بدهیم اوضاع به قدری بد بود که بیماران زیادی روزانه از دست میرفتند. مریضها نامید شده بودند و دکتر جوهری هم نامید شده بود. او در ادامه حرفهایش به همدردی بیماران همسرش بعد از فوت دکتر جوهری اشاره میکند در مراسم خاکسپاری اش یکی از بیمارانش چنان اشک میریخت که تعجب ما را در پی داشت.: من شبها و روزها کابوس میبینم. نمیدانم کی شب است و کی روز است. فکر میکنم دکتر بر میگردد.
برای دکتر مرگ زود بود
دکتر محمود ایروانی محمدآبادی 61 ساله، متخصص بیهوشی، شاغل در بیمارستان مادران و.... علت ابتلا؛جراحی زایمان مادر مبتلا به کرونا. برای مصاحبه با خانواده این پزشک با مادرش در اصفهان تماس میگیرم. میگوید: دخترم، همه چیز را از من پنهان کردند. شماره تماش پسرش را میدهد. آقای ایروانی هم میگوید: برادرش در اتاق عمل هنگام زایمان خانم باردار مبتلا به کرونا بیماری گرفت. او 35 روز در کما بود و در نهایت بهدلیل عوارض کرونا یعنی از کار افتادن کلیه و کبد و ریهها فوت میکند. برادرم مرتب به ما زنگ میزد و با مادرم صحبت میکرد و مدام تأکید میکرد که مراقب مادر باشیم. یک روز قبل از آنکه به کما برود به خواهرم زنگ میزند و میگوید حالش خوب نیست. به قول ما اصفهانیها جانی در تنش نمانده بود. از پشت در اتاق شیشهای برای خواهرم دست تکان میداد. بعد از آن روز هر چه به تلفن همراهش زنگ زدیم. کسی جواب نداد. متأسفانه قسمتش این بود. کسی این کار را کرد که ما نمیتوانیم گلهای کنیم. خیلی سخت است. او هم پدر بود هم برادر و هم محرم اسرار خانواده. وجودش خیلی در خانواده ما پر رنگ بود. میدانم مرگ حق است اما برای محمود خیلی زود بود و ما همهمان به او احتیاج داشتیم. جایش خیلی خالی است.
مثل طاعون زدهها به ما نگاه میکردند
رامین عزیزی، 25 ساله، پرستار، شاغل در بخش اورژانس بیمارستان بهارلو. پدرش روزهای بیماری فرزندش را اینگونه روایت میکند: رامین اواخر بهمن ماه بهدلیل لولهگذاری در دهان مریض مبتلا شده بود. هر چند حالش بد بود و در منزل مانده بود استراحت کند اما مادربزرگش تعریف میکند که از بیمارستان زنگ زدند نیرو نداریم و برای کمک برود. رامین هم برای اینکه همکارانش دست تنها نمانند خودش را به اورژانس بیمارستان میرساند. چند روز بود خانه نیامده بود و ما فکر میکردیم شیفتاش طولانی شده است. گویا خودش کرونا گرفته بود و در تخت بیمارستان بستری شده بود جوری که ریههایش سفید شده بود و تنگی نفس شدید داشت. باورتان نمیشود روزی که رامین بستری شد هزار بار مردم و زنده شدم و بیرون اتاق با خدا راز و نیاز کردم و او را طلب کردم. اگرچه رامین خودش روی تخت بیمارستان بود اما باز او از من مراقبت میکرد و دلداریام میداد و از آمادگی برای مراسم عقدش در خرداد ماه حرف میزد. پولش برای خرید حلقه کم بود. به او قول دادم کمکش میکنیم ونگران هیچ چیزی نباشد. اما عمرش به دنیا نبود و زود رفت و ما و نامزدش را برای همیشه تنها گذاشت. پدر این پرستار از رفتار مردم گله میکند و میگوید: زمانی که برای پسرم حجله گذاشتیم همه به ما مثل طاعونزدهها نگاه میکردند. میترسیدند به ما نزدیک شوند و تسلیت بگویند. البته مردم حق دارند.
گفتوگوی ما با خانواده کادردرمان گویای این واقعیت است که سربازان این جنگ نابرابر با کمترین امکانات به دل دشمن رفتند و تصویر زیبایی از خودگذشتگی را به نمایش گذاشتند. پرستاران و پزشکانی که با عشق به وطن بیماران را لمس کردند، در آغوش گرفتند و برای روحیه از دست رفتهشان امید آنها شدند. بیشک مردم پرپر شدن این پروانههای از جان گذشته را فراموش نخواهند کرد.
گفت وگوی «ایران» با خانوادههای شماری از پزشکان شهدای خدمت
آنها از جان خود گذشتند
فریبا خان احمدی
خبرنگار
با گذشت نزدیک به سه ماه از آغاز شیوع کووید19 سازمان نظام پزشکی کشور از جان باختن 107 پزشک و پرستار، دندانپزشک، ماما و گروه های پیراپزشکی در کشور خبر میدهد. بیستم اسفند سال گذشته بود که دکتر نمکی وزیر بهداشت از رهبر معظم انقلاب درخواست کرد تا جانباختگان کادر درمانی مقابله با کرونا شهید معرفی شوند. بعد از آن با موافقت رهبر معظم انقلاب جانباختگان کادر درمانی مقابله با کرونا شهید خدمت شدند. مدافعانی که همچون رزمندگان دفاع مقدس با تجهیزات اندک و دست خالی به جنگ با هیولای ناشناختهای بهنام ویروس کرونا رفتند. آخرین آمار مبتلایان کادر درمان به ویروس کرونا نشان میدهد؛ تاکنون 315 نفر از پرسنل و گروههای مختلف پزشکی، پرستاری و پیراپزشکی به این ویروس مبتلا شدهاند، 456 نفر بهبود یافتهاند و 107 نفر نیز بر اثر کرونا فوت کردهاند. فهرست اسامی پزشکان و پرستاران فوت شده بر اثر کرونا نشان میدهد که بیشترین فوتی پرستاران مربوط به استان گیلان است. همچنین بیشترین فوتی از گروه کادر درمان در استان تهران، بابل و قم گزارش شده است. در اصفهان، شیراز و تبریز و کاشان هم مواردی از فوت کادر درمان دیده میشود.
کادر درمانی، پرستاری و پزشکان شهر قم بیش از همه در خط مقدم خطر رفته و با توجه به کمبودها به بیماران و مردم شهر خود سلامتی را به ارمغان آورند. همانهایی که در هفتههای اول شیوع کووید19 در ایران و بالا رفتن آمار مرگها، خبر فوتشان شوکی بزرگ را به کادر درمان وارد کرد. اوضاع زمانی نگرانکننده شد که در میان این جانباختگان، پرسنل جوان و بدون سابقه بیماری زمینهای هم دیده میشد.خستگی و درماندگی مردم از یک سو و مرگ بالای پزشکان و پرستاران در مراکز درمانی کشور اوضاع را بسیار نگرانکننده کرده بود. اگرچه موج ابتلای پزشکان، پرستاران و کادر درمانی و خدماتی بیمارستانها به ویروس کرونا در همان روزهای اول اپیدمی فراگیرتر از اخبار رسمی منتشر شد اما با این حال کمتر رسانهای از جانفشانیها و رشادتهای این سربازان بیادعا سخن گفته است. در همان روزهای نخست اپیدمی سرعت شیوع گسترده ویروس کرونا و گرفتار شدن تمامی استانهای کشور به این بحران ناشناخته و ناخوانده آن چنان زیاد بود که همه کسب و کارها یک به یک تعطیل شدند. در این میان تنها گروهی که کارشان به تعطیلی کشیده نشد و ناچار به کار کردن در ساعات بیشتری از شبانه روز هم هستند پرستاران و کادر پزشکیاند. به همین بهانه در صفحات ویژه روزنامه ایران که امروز منتشر شده است با خانواده تنی چند از شهدای خدمت صحبت کردهایم که در زیر میخوانید:
نتوانستم در مراسم خاکسپاری همسرم شرکت کنم!
دکتر نیرومنش همسر دکتر حبیبالله پیروی جراح عمومی و مدیر بخش جراحی بیمارستان طالقانی است. این استاد نمونه و فوق تخصص جراح عروق و پیوند کبد و کلیه در همان روزهای نخست اپیدمی کرونا بهدلیل تماس با بیماران مبتلا به نارسایی تنفسی در همان روزهای آخر بهمن ماه به ویروس کرونا مبتلا شد. علائم وی از 12 اسفند ماه با ضعف و بیحالی و بیاشتهایی کمکم بروز پیدا کرد. همسرش میگوید: «دکتر مدام با بیماران تنفسی در ارتباط بود. آن زمان هنوز بهطور رسمی ویروس کرونا را در کشور اعلام نکرده بودند. از سوم اسفند ماه نسبت به بیماری اش مشکوک شد و خودش را در خانه قرنطینه کرد. کمکم اشتهایش را از دست داد تا اینکه یک هفته بعد ضعف شدید، تنگی نفس و تعریق فوقالعاده و تب بالای 38 درجه علائم بیماریاش بدتر شد.» دکتر نیرومنش میگوید: تب جزو علائم دیررس کرونا است. آخر از همه علائم ظهور میکند. همان زمان در تلویزیون فیلمهایی از چینیها را میدیدم که یک مرتبه وسط خیابان روی زمین میافتادند. این اتفاق برای همسرم افتاد. با افت ناگهانی فشار خون و اکسیژن پایین خون روی تخت افتاد. او را با آمبولانس به بیمارستان منتقل کردیم. بعد از آنکه همسرم را به اتاق آیسییو بردند دیگر او را ندیدم. تنگی نفسش شدید شده بود و سیتیاسکن ریه نشان داد ریهاش درگیر شده است و در نهایت اینتوبه شد. این پیش آگهی خوبی برای وضعیت جسمانیاش نبود. و در نهایت علیرغم همه تلاشهای کادر درمان ساعت 11 و نیم شب اول عید نوروز فوت کرد. همسر و خانواده دکتر پیروی خبر فوت پدرشان را از پیامکهای تسلیتی که نیمه شب به تلفن همراه دکتر ارسال میشد متوجه شدند. همسرش میگوید: نیمه شب تا صبح پیامک تسلیت به گوشی همسرم میفرستادند. ما اینگونه متوجه مرگ همسرم شدیم. و این خبر وحشتناکی برای ما بود. او درباره اینکه آیا در طول مدت بستری توانستند با دکتر پیروی در تخت بیمارستان ارتباط برقرار کنند، عنوان میکند: بهخاطر احتیاط وارد اتاق بستری نمیشدیم. باید گان و ماسک میپوشیدیم و دم در اتاق میایستادیم و از دور برایش دست تکان میدادیم. البته زمانی که در آی سی یو بود گفتند دیگر نباید ایشان را ببینیم. برای خانواده سخت بود. احساس میکردیم هر روز یکی را از دست میدهیم. حتی خواهش کردیم از همسرم فیلم بگیرند که گفتند ممنوع است. این دوری برای ما وحشتناک بود. دکتر نیرومنش که خودش نیز به کرونا مبتلا شده است، میگوید: من در 6 روز حدود 10 کیلو وزنم را از دست دادم و بهخاطر شدت ضعف و بیحالی نتوانستم در مراسم خاکسپاری همسرم شرکت کنم. اوضاع جسمیام در آیسییو آن چنان بد بود که فکر میکردم دیگر به زندگی بر نمیگردم. نیمه شب به حالت خفگی از خواب بیدار میشدم. کسی چهره همسرم را بعد از بستری در اتاق آیسییو ندید. در مراسم خاکسپاری دوستان واقوام دم در ایستاده بودند و با صدای بلند گریه میکردند. این فضا خیلی ما را اذیت کرد. دوستان و آشنایان با پیام صوتی و فرستادن دسته گل با ما همدردی میکردند.
کرونا عید ما را عزا کرد
دکتر صمد بابازاده 53 ساله، پزشک عمومی، اهل بابل؛ علت ابتلا: سرایت بیماری در درمانگاه. وی هفته اول اسفند با علائم سرماخوردگی مشکوک به بیماری کرونا در خانه خودش را قرنطینه میکند و سپس بهدلیل وخامت اوضاع جسمانیاش در بیمارستان بستری میشود و سپس فوت میکند. همسرش خانم پناهتی میگوید: در روزهای اول اپیدمی کرونا زمانی که اغلب مطبهای سرپایی تعطیل شده بودند همسرم بیماران را در درمانگاه پذیرش میکرد. چند روز بعد از اعلام ویروس متوجه علائم مشکوک در خودش شد و در خانه قرنطینه شد. بعد از 12 روز اوضاع جسمیاش به قدری وخیم شد که بعد از بستری در اورژانس به آیسییو منتقل شد تا اینکه بهدلیل افت اکسیژن خون اینتوبه شد. خانم پناهتی درباره اینکه آیا خانوادهها میتوانستند بیماران را در بخشهای بستری ببینند؟ میگوید: در روزهای نخست که همسرم بخش جراحی مردان بود برای ملاقاتش میرفتم حتی یک بار از من خواست برایش ماهیپلو درست کنم. اما در اتاق آیسی یو اجازه ملاقات نداشتیم. من تا آخرین لحظه امید داشتم. به هر حال دو دختر 20 و 16 ساله داشتیم و مدام روحیه میدادم اما استرس وحشتناک بیماری ناشناخته بسیار جو خانه را سنیگن کرده بود. میترسیدم بچههایم درگیر بیماری شوند. مدام پیگیر حال همسرم بودیم اما خبرها خوب نبود. سالها طول میکشد تا یک فرد پزشک شود، تجربه کسب کند و یک شهر به او اعتماد کنند و حالا داشت پر پر میشد و کاری از دست ما ساخته نبود. من یک ماه تا صبح نخوابیدم. مدام چشمم به گوشیام بود تا از دکتر خبر بگیرم و در نهایت ایشان شب عید یعنی یک فروردین فوت کردند. او به برگزار نشدن مراسم خاکسپاری همسرش هم اشاره میکند: خدا خواست کسی جمع نشود و گریه نکنند این تصاویر تا آخر عمر برای بچهها ثبت میشد و از یادشان نمیرفت. خاکسپاری در روستای پدری دکتر بود و همه اهالی روستا جلوی در خانههایشان جمع شده بودند تا پیکر دکتر بابازاده را بدرقه کنند.
نمیخواست بیمارانش پشت در مطب بمانند
دکتر حسین جوهری، متخصص گوش و حلق و بینی، اهل قم، 54 ساله علت فوت: ویزیت بیماران بدحال تنفسی در مطب. همسر این پزشک خاطره تلخ آن روزها را اینگونه برایمان روایت میکند: دکتر یک ماه در بیمارستان بستری بود ما خیلی اذیت شدیم. میگفت نمیخواهم بیماران بیایند و پشت در مطب بمانند. در نهایت کرونا گرفت و در بیمارستان شهید بهشتی قم بستری شد. آنجا میگفتند چون بیمار کرونایی است دیگر کارش تمام است اما این رسمش نبود متأسفانه روزهای اول بود و پرسنل ماسک و گان نداشتند. میترسیدند به بیماران نزدیک شوند امکانات خیلی کم بود و حتی کپسول اکسیژن در بیمارستان به ندرت پیدا میشد. اتاقهای ایزوله هنوز تجهیز نشده بودند حتی یخچالشان به برق نبود تا زمانی که مریض آب سرد میخواهد بدهیم اوضاع به قدری بد بود که بیماران زیادی روزانه از دست میرفتند. مریضها نامید شده بودند و دکتر جوهری هم نامید شده بود. او در ادامه حرفهایش به همدردی بیماران همسرش بعد از فوت دکتر جوهری اشاره میکند در مراسم خاکسپاری اش یکی از بیمارانش چنان اشک میریخت که تعجب ما را در پی داشت.: من شبها و روزها کابوس میبینم. نمیدانم کی شب است و کی روز است. فکر میکنم دکتر بر میگردد.
برای دکتر مرگ زود بود
دکتر محمود ایروانی محمدآبادی 61 ساله، متخصص بیهوشی، شاغل در بیمارستان مادران و.... علت ابتلا؛جراحی زایمان مادر مبتلا به کرونا. برای مصاحبه با خانواده این پزشک با مادرش در اصفهان تماس میگیرم. میگوید: دخترم، همه چیز را از من پنهان کردند. شماره تماش پسرش را میدهد. آقای ایروانی هم میگوید: برادرش در اتاق عمل هنگام زایمان خانم باردار مبتلا به کرونا بیماری گرفت. او 35 روز در کما بود و در نهایت بهدلیل عوارض کرونا یعنی از کار افتادن کلیه و کبد و ریهها فوت میکند. برادرم مرتب به ما زنگ میزد و با مادرم صحبت میکرد و مدام تأکید میکرد که مراقب مادر باشیم. یک روز قبل از آنکه به کما برود به خواهرم زنگ میزند و میگوید حالش خوب نیست. به قول ما اصفهانیها جانی در تنش نمانده بود. از پشت در اتاق شیشهای برای خواهرم دست تکان میداد. بعد از آن روز هر چه به تلفن همراهش زنگ زدیم. کسی جواب نداد. متأسفانه قسمتش این بود. کسی این کار را کرد که ما نمیتوانیم گلهای کنیم. خیلی سخت است. او هم پدر بود هم برادر و هم محرم اسرار خانواده. وجودش خیلی در خانواده ما پر رنگ بود. میدانم مرگ حق است اما برای محمود خیلی زود بود و ما همهمان به او احتیاج داشتیم. جایش خیلی خالی است.
مثل طاعون زدهها به ما نگاه میکردند
رامین عزیزی، 25 ساله، پرستار، شاغل در بخش اورژانس بیمارستان بهارلو. پدرش روزهای بیماری فرزندش را اینگونه روایت میکند: رامین اواخر بهمن ماه بهدلیل لولهگذاری در دهان مریض مبتلا شده بود. هر چند حالش بد بود و در منزل مانده بود استراحت کند اما مادربزرگش تعریف میکند که از بیمارستان زنگ زدند نیرو نداریم و برای کمک برود. رامین هم برای اینکه همکارانش دست تنها نمانند خودش را به اورژانس بیمارستان میرساند. چند روز بود خانه نیامده بود و ما فکر میکردیم شیفتاش طولانی شده است. گویا خودش کرونا گرفته بود و در تخت بیمارستان بستری شده بود جوری که ریههایش سفید شده بود و تنگی نفس شدید داشت. باورتان نمیشود روزی که رامین بستری شد هزار بار مردم و زنده شدم و بیرون اتاق با خدا راز و نیاز کردم و او را طلب کردم. اگرچه رامین خودش روی تخت بیمارستان بود اما باز او از من مراقبت میکرد و دلداریام میداد و از آمادگی برای مراسم عقدش در خرداد ماه حرف میزد. پولش برای خرید حلقه کم بود. به او قول دادم کمکش میکنیم ونگران هیچ چیزی نباشد. اما عمرش به دنیا نبود و زود رفت و ما و نامزدش را برای همیشه تنها گذاشت. پدر این پرستار از رفتار مردم گله میکند و میگوید: زمانی که برای پسرم حجله گذاشتیم همه به ما مثل طاعونزدهها نگاه میکردند. میترسیدند به ما نزدیک شوند و تسلیت بگویند. البته مردم حق دارند.
گفتوگوی ما با خانواده کادردرمان گویای این واقعیت است که سربازان این جنگ نابرابر با کمترین امکانات به دل دشمن رفتند و تصویر زیبایی از خودگذشتگی را به نمایش گذاشتند. پرستاران و پزشکانی که با عشق به وطن بیماران را لمس کردند، در آغوش گرفتند و برای روحیه از دست رفتهشان امید آنها شدند. بیشک مردم پرپر شدن این پروانههای از جان گذشته را فراموش نخواهند کرد.
مروری بر سه ماه مواجهه دولت و رئیس جمهوری با ویروس عالمگیر
کرونالوژی ایران
گروه سیاسی/ امروز 30 اردیبهشت ماه درست سه ماه از زمان اعلام رسمی ورود کرونا به ایران میگذرد. سه ماه سختی که البته در کنار تبعات سنگین اقتصادی و اجتماعی و بهداشتی، جلوههای مثبتی را نیز از خود در ایران بروز داد. جلوههایی همچون هماهنگیها و همکاریهای ملی و کنار گذاشتن تنشها و جدالهای سیاسی و متمرکز شدن روی مهار ویروس وارداتی و البته در کنار آن مشارکتهای مردمی در مواجهه با این بیماری. کرونا به آزمونی برای سنجش توانایی حکومتها در مواجهه با مسائل جدید و حل چالشهای جوامع بدل شد. هنوز این مسأله در هیچ کشوری حل نشده است، اما تا اینجا مقایسه عملکرد دولتها در مقابله با این بحران نوظهور، به بحث اصلی رسانهها و کارشناسان تبدیل شده است. این مقایسه درحالی صورت میگیرد که سابقه شکلگیری دولتها، سابقه حل مسائل، قدرت اقتصاد، توان اجرایی و به طور کلی میزان توسعه یافتگی دولتها و ملتها اساساً نامتقارن است. این فقدان تقارن بویژه برای ایران مصداق دارد. اگر قدرت اقتصادی و نظامی نخست دنیا یعنی امریکا، سنگهای بزرگی پیش پای ملت ایران نمیانداخت، شاید کارنامه دولت در مواجهه با کرونا به مراتب بهتر از امروز بود. اما حتی با نادیده گرفتن تفاوتهای تاریخی و نهادی دولتها در ایران و دیگر کشورها و حتی ناچیز گرفتن مسألهای به نام فشار حداکثری امریکا که هیچ کشور دیگری با آن روبهرو نیست، باز هم مقایسه عملکرد دولت در ایران و سایر کشورها بویژه اروپایی و امریکا در مقابله با کرونا، چشمانداز روشنی از عملکرد دولت در ایران در مقابله با کرونا ارائه میدهد.
زمانی برای خروج از بی تصمیمی و شوک
نخستین موضوع برای بررسی عملکرد دولتها در مقابله با کرونا، میتواند زمان و نحوه تصمیمگیری برای آغاز مقابله همهجانبه، از جمله قرنطینه باشد. کرونا ثابت کرد در توسعه یافتهترین کشورها نیز دولت، ساعت دقیق نیست که به سرعت و سهولت به جمعبندی برسد و تصمیم بگیرد. به همین دلیل از فرانسه و اسپانیا و انگلیس تا امریکا، شاهد وقفهای 3 تا 4 هفتهای برای تصمیمگیری درباره اقدامات عاجل کرونایی بودیم. در انگلیس و امریکا، دولتمردان در دو هفته نخست پس از شیوع، مسأله را دستکم گرفتند و تنها زمانی که بوریس جانسون، نخست وزیر انگلستان از یک قدمی مرگ بازگشت، دولت، گسترده و جدی بودن چالش را پذیرفت. در فرانسه، امانوئل مکرون پس از یک ماه و نیم از ثبت نخستین مورد بیماری، دستور تعطیلی همه مدارس و دانشگاهها را صادر کرد. در امریکا، ترامپ تا مدتها (و البته همچنان هم) تلاش کرد تا با کم اهمیت قلمداد کردن کرونا، از تصمیم برای قرنطینه خودداری کند. در ایران اما از زمان نخستین مورد مرگ ناشی از بیماری کووید19 تا آغاز تدریجی فاصلهگذاری اجتماعی (قرنطینه) 4 روز طول کشید؛ 30 بهمن نخستین مرگ بر اثر کرونا اعلام شد و 4 اسفندماه مدارس و دانشگاهها ابتدا در استانهای پرخطر و سپس در سراسر کشور تعطیل شدند. این درحالی است که کرونا در ایران، تقریباً یک ماه زودتر از کشورهای غربی شیوع پیدا کرد و این یعنی، غیر از چین، تجربهای از دولتهای دیگر در مواجهه با این ویروس وجود نداشت. اما با وجود این، مسیری که دولتهای توسعه یافته طی کردند، البته بعد از ایران، مشابه مسیری بود که پیش از آن ایران طی کرده بود. با این تفاوت که دولت ترامپ حدود یک ماه پس از هشدار سازمان جهانی بهداشت، به مردم کشور خود اعلام کرد خودشان را برای یک همهگیری آماده کنند. با وجود این، پوشیده نمیتوان داشت که مدت زمان اعلام قرنطینه سراسری در کشورهای دیگر، از جمله چین، فرانسه و ایتالیا بیشتر از ایران بود. در ایران این زمان اندکی بیش از 2 هفته بود و پس از آن بازگشاییها به تدریج آغاز شد. اما مسأله این است که این سیاست در هر کشور به میزان توان اقتصادی آن کشور برای مواجهه با رکود وابسته بود. یعنی هرچه اقتصاد قویتر، قرنطینه هم طولانیتر.
تجهیز اقلام بهداشتی و تأمین اقتصادی
تا پیش از شیوع کرونا، نظام عرضه و تقاضا در زمینه اقلام بهداشتی مانند ماسک و مواد ضدعفونی در توازن بود. طبیعی بود که پس از افزایش سریع و ناگهانی تقاضا، باید زمان داد تا تولید خود را با تقاضای جدید هماهنگ کند. در ایران، جبران کمبودهای بهداشتی و درمانی، از ماسک تا گان محافظتی، اندکی بیش از دو هفته زمان برد. در اروپا و امریکا این زمان به مراتب بیشتر بود که نشان میداد حتی پیشرفتهترین بازارهای آزاد هم با محدودیتهای زمانی برای توازن عرضه و تقاضا مواجه هستند. دولت در ایران با حذف سریع محدودیتهای واردات، رفع موانع تولید و بسیج بخشهای مختلف حاکمیتی توانست به سرعت این خلأ را پر و نیازهای کشور را تأمین کند. تقریباً در پایان ماه نخست شیوع کرونا در ایران، دیگر گزارشی از کمبود اقلام بهداشتی و درمانی در ایران دیده نشد. این امر تا جایی پیش رفت که اخیراً دولتمردان از آمادگی ایران برای صادرات ماسک و دستگاههای تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) خبردادند. مضاف بر اینکه محمولههای ایرانی کیت تشخیص کرونا به آلمان و ترکیه صادر شده است. در کنار این، با وجود مواجهه ایران با تحریمهای شدید، آنچه از آن به هجوم مردم به فروشگاهها و کمبود اقلام غذایی و کالاهای اساسی در کشورهای دیگر دیده شد، در ایران به هیچ عنوان تجربه نشد. درحالی که گزارشهای بسیاری از هجوم مردم به فروشگاهها در استرالیا، انگلستان و امریکا و نیز تصاویر بسیاری از خالی بودن قفسه فروشگاهها در این کشورها مخابره شد.
توان اقتصادی و اجرایی
یکی از مهمترین مقایسههایی که درباره عملکرد دولتها در مقابله با کرونا مطرح میشود، حمایتهای اقتصادی آنان از بخشهای مختلف جامعه در مقابله با تبعات اقتصادی کرونا است. در امریکا دولت دو تریلیون دلار و در فرانسه نیز دولت مکرون یک بسته اقتصادی 45 میلیارد یورویی به کارخانههای ورشکسته، یک بسته اقتصادی 7 میلیارد یورویی حمایت از کسب و کارهای کوچک و 24 میلیارد دلار نیز برای بیمه بیکاری 8 میلیون کارگر اختصاص داد. این حمایتها درحالی است که امریکا قدرت اقتصادی نخست جهان و فرانسه قدرت اقتصادی دوم اروپا است، مضافاً اینکه هیچ یک مانند ایران با یک تحریم همهجانبه مواجه نبودند.
به همین دلیل میتوان کمک 10 میلیارد دلاری دولت ایران برای مقابله با پیامدهای اقتصادی کرونا را قابل توجه دانست. دولت در ایران، با همه تنگناهای مالی سالهای اخیر، 75 هزار میلیارد تومان تسهیلات را با نرخ ترجیحی 12درصد در اختیار بنگاههای خدماتی و تولیدی قرار داد، 5 هزار میلیارد تومان برای صندوق بیمه بیکاری اختصاص داد تا در اختیار بیکاران قرار بگیرد، 4 بسته حمایتی از 200 تا 600 هزار تومان برای 3 میلیون خانوارهای با درآمد خیلی کم اختصاص داد که نخستین بسته آن سال گذشته اعطا شد یا اینکه وام یک تا 2 میلیون تومانی بدون درخواست تضمین برای 4 میلیون خانوار کم درآمد درنظر گرفت. این مصوبات و اقدامات درحالی بود که ایران پیش از غرب با کرونا رو به رو شد و این یعنی، دولت در ایران برای این سیاستها، از کشورهای دیگر گرته برداری و تقلید نکرد، بلکه خود براساس نیازها و تجربه و درنهایت توان داخلی، تصمیمات ابداعی اتخاذ کرد.
مرگ و میر بر اثر کرونا، اصلی ترین شاخص
یک شاخص اصلی دیگر برای داوری عملکرد دولتها، میزان مرگ و میر بر اثر کرونا است. براساس آمارهای رسمی و شاخصهای قطعی وزارت بهداشت، تا روز گذشته مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۱۲۲ هزار و ۴۹۲ نفر و مجموع جانباختگان این بیماری به ۷ هزار و ۵۷ نفر رسیده است. البته تا دیروز ۹۵ هزار و ۶۶۱ نفر از بیماران هم بهبود یافته و ترخیص شدهاند.
بر اساس آخرین آمار جهانی پایگاه اطلاعاتی «worldometer» تا روز یکشنبه تعداد مبتلایان در ایالات متحده امریکا به یک میلیون و 507 هزار و 773 نفر و تعداد فوت شدهها به 90 هزار و 113 نفر رسیده است. در اسپانیا هم 276 هزار و 505 نفر مبتلا و 27 هزار و 563 نفر فوت شدهاند. این رقم برای روسیه 272 هزار و 43 مبتلا و 20 هزار و 537 فوتی است. در فرانسه هم 179 هزار و 365 نفر «کووید 19» گرفتهاند و 27 هزار و 625 نفر هم درگذشتهاند. 224 هزار و 760 نفر هم در ایتالیا مبتلا شدهاند که 31 هزار و 763 نفر آنها فوت کردهاند.
هرچند برخی از رسانهها و دولتها تلاش دارند تا آمارهای رسمی ایران را زیر سؤال ببرند، اما حتی این امر هم نمیتواند ضعف دولتهای اروپایی و غربی در مواجهه با کرونا را بپوشاند. این ضعف به معنای برتری دولت در ایران یا دیگر کشورها نسبت به این جوامع نیست، بلکه توانست تصویر واقعبیانهای نسبت به نهاد دولت در ایران و سایر کشورها ارائه کند. این تصویر به ما میگوید نهاد دولت در ایران نه آنقدر ضعیف و سست است که بنا به خواست برخی بدخواهان به فروپاشی میل کرده باشد، نه نهاد دولت در غرب آن طور که ادعا میشود، آنقدر قوی است که از پس هر مشکلی بربیاید. به گواه کارشناسان و تحلیلگران منصف دولت ایران با وجود تنگناهای مختلفی که داشته، اما با اتخاذ یک الگوی داخلی مبتنی بر دادههای علمی و کارشناسی و البته با هماهنگی و همکاری ملی و حضور داوطلبانه مردمی در قیاس با برخی کشورهای اروپایی و امریکا کارنامه موفقتری را رقم زده است.
ارزیابی شخصیت ها از عملکرد دولت
شخصیت ها توضیحات
کریستوف هملمن نماینده سازمان بهداشت جهانی در ایران خیلی از مردم نمیدانند ولی ایران یکی از قویترین سیستمهای خدمات بهداشتی را در منطقه مدیترانه دارد برای مثال در موضوع بیمه فراگیر، ایران یکی از کشورهای با حداکثر فراگیری و پوشش مالی در این منطقه است.
ریچارد برنان مدیر امور اورژانس دفتر منطقهای سازمان جهانی بهداشت ریچارد برنان و کریستوف هملمن در حاشیه بازدید از نقاهتگاههای سرخه حصار و خاقانی و مرکز بهداشت شمیرانات، اقدامات صورت گرفته در دانشگاه
و کشور در راستای مقابله و کنترل کرونا ویروس را بسیار تحسین برانگیز دانستند.
آیتالله رئیسی،
رئیس قوه قضائیه اولین چیزی که موجب نمایش موفقیت ایران اسلامی شد، تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری و سیره و سلوک شخصی ایشان بود که همه ظرفیتهای کشور را برای تلاش همدلانه بسیج کردند. عامل دیگر به میدان آمدن همه ظرفیتهای دولت، نیروهای مسلح و نهادهای انقلابی بود که همه از این آزمون سربلند بیرون آمدند.
علی لاریجانی،
رئیس مجلس اینکه حدود ۸۰ درصد کسانی که درگیر این بیماری شدند در ایران بهبود یافتند نتیجه برنامهریزی صحیح وزارت بهداشت و مجاهدت این عزیزان بوده است.
مصطفی هاشمی طبا، فعال سیاسی اصلاحطلب قطعاً که هیچ عملکردی بدون اشتباه و نقد نیست اما آنچه دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا انجام داده به اذعان هر عقل منصفی قابل قبول است.
محمد کاظم انبارلویی،
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی جلسات دولت برای تدبیر امور و تصمیماتی که اعلام میشد، ابعاد اجتماعی، دینی، مذهبی و رفاهی مردم را در بر میگرفت. مردم همکاری کردند و دولت نیز به نوبه خود برای مقابله با ابعاد همه جانبه این پدیده بسیار با تدبیر عمل کرد.
سیدحسین موسوی تبریزی، دبیرکل مجمع محققین و مدرسین عملکرد دولت در مقابله با کرونا را با هر شاخصی که بسنجیم، موفق بوده است. این شاخص هم میتواند تواناییها و ظرفیتهای اجرایی و مالی خود دولت باشد و هم عملکرد دولتهای توسعه یافته در کشورهای دیگر.
زهره الهیان منتخب اصولگرای تهران
در مجلس یازدهم در مجموع عملکرد نظام سلامت کشور ما نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر از جمله امریکا و کشورهای غربی بهتر و مؤثرتر بوده است.
زمانی برای خروج از بی تصمیمی و شوک
نخستین موضوع برای بررسی عملکرد دولتها در مقابله با کرونا، میتواند زمان و نحوه تصمیمگیری برای آغاز مقابله همهجانبه، از جمله قرنطینه باشد. کرونا ثابت کرد در توسعه یافتهترین کشورها نیز دولت، ساعت دقیق نیست که به سرعت و سهولت به جمعبندی برسد و تصمیم بگیرد. به همین دلیل از فرانسه و اسپانیا و انگلیس تا امریکا، شاهد وقفهای 3 تا 4 هفتهای برای تصمیمگیری درباره اقدامات عاجل کرونایی بودیم. در انگلیس و امریکا، دولتمردان در دو هفته نخست پس از شیوع، مسأله را دستکم گرفتند و تنها زمانی که بوریس جانسون، نخست وزیر انگلستان از یک قدمی مرگ بازگشت، دولت، گسترده و جدی بودن چالش را پذیرفت. در فرانسه، امانوئل مکرون پس از یک ماه و نیم از ثبت نخستین مورد بیماری، دستور تعطیلی همه مدارس و دانشگاهها را صادر کرد. در امریکا، ترامپ تا مدتها (و البته همچنان هم) تلاش کرد تا با کم اهمیت قلمداد کردن کرونا، از تصمیم برای قرنطینه خودداری کند. در ایران اما از زمان نخستین مورد مرگ ناشی از بیماری کووید19 تا آغاز تدریجی فاصلهگذاری اجتماعی (قرنطینه) 4 روز طول کشید؛ 30 بهمن نخستین مرگ بر اثر کرونا اعلام شد و 4 اسفندماه مدارس و دانشگاهها ابتدا در استانهای پرخطر و سپس در سراسر کشور تعطیل شدند. این درحالی است که کرونا در ایران، تقریباً یک ماه زودتر از کشورهای غربی شیوع پیدا کرد و این یعنی، غیر از چین، تجربهای از دولتهای دیگر در مواجهه با این ویروس وجود نداشت. اما با وجود این، مسیری که دولتهای توسعه یافته طی کردند، البته بعد از ایران، مشابه مسیری بود که پیش از آن ایران طی کرده بود. با این تفاوت که دولت ترامپ حدود یک ماه پس از هشدار سازمان جهانی بهداشت، به مردم کشور خود اعلام کرد خودشان را برای یک همهگیری آماده کنند. با وجود این، پوشیده نمیتوان داشت که مدت زمان اعلام قرنطینه سراسری در کشورهای دیگر، از جمله چین، فرانسه و ایتالیا بیشتر از ایران بود. در ایران این زمان اندکی بیش از 2 هفته بود و پس از آن بازگشاییها به تدریج آغاز شد. اما مسأله این است که این سیاست در هر کشور به میزان توان اقتصادی آن کشور برای مواجهه با رکود وابسته بود. یعنی هرچه اقتصاد قویتر، قرنطینه هم طولانیتر.
تجهیز اقلام بهداشتی و تأمین اقتصادی
تا پیش از شیوع کرونا، نظام عرضه و تقاضا در زمینه اقلام بهداشتی مانند ماسک و مواد ضدعفونی در توازن بود. طبیعی بود که پس از افزایش سریع و ناگهانی تقاضا، باید زمان داد تا تولید خود را با تقاضای جدید هماهنگ کند. در ایران، جبران کمبودهای بهداشتی و درمانی، از ماسک تا گان محافظتی، اندکی بیش از دو هفته زمان برد. در اروپا و امریکا این زمان به مراتب بیشتر بود که نشان میداد حتی پیشرفتهترین بازارهای آزاد هم با محدودیتهای زمانی برای توازن عرضه و تقاضا مواجه هستند. دولت در ایران با حذف سریع محدودیتهای واردات، رفع موانع تولید و بسیج بخشهای مختلف حاکمیتی توانست به سرعت این خلأ را پر و نیازهای کشور را تأمین کند. تقریباً در پایان ماه نخست شیوع کرونا در ایران، دیگر گزارشی از کمبود اقلام بهداشتی و درمانی در ایران دیده نشد. این امر تا جایی پیش رفت که اخیراً دولتمردان از آمادگی ایران برای صادرات ماسک و دستگاههای تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) خبردادند. مضاف بر اینکه محمولههای ایرانی کیت تشخیص کرونا به آلمان و ترکیه صادر شده است. در کنار این، با وجود مواجهه ایران با تحریمهای شدید، آنچه از آن به هجوم مردم به فروشگاهها و کمبود اقلام غذایی و کالاهای اساسی در کشورهای دیگر دیده شد، در ایران به هیچ عنوان تجربه نشد. درحالی که گزارشهای بسیاری از هجوم مردم به فروشگاهها در استرالیا، انگلستان و امریکا و نیز تصاویر بسیاری از خالی بودن قفسه فروشگاهها در این کشورها مخابره شد.
توان اقتصادی و اجرایی
یکی از مهمترین مقایسههایی که درباره عملکرد دولتها در مقابله با کرونا مطرح میشود، حمایتهای اقتصادی آنان از بخشهای مختلف جامعه در مقابله با تبعات اقتصادی کرونا است. در امریکا دولت دو تریلیون دلار و در فرانسه نیز دولت مکرون یک بسته اقتصادی 45 میلیارد یورویی به کارخانههای ورشکسته، یک بسته اقتصادی 7 میلیارد یورویی حمایت از کسب و کارهای کوچک و 24 میلیارد دلار نیز برای بیمه بیکاری 8 میلیون کارگر اختصاص داد. این حمایتها درحالی است که امریکا قدرت اقتصادی نخست جهان و فرانسه قدرت اقتصادی دوم اروپا است، مضافاً اینکه هیچ یک مانند ایران با یک تحریم همهجانبه مواجه نبودند.
به همین دلیل میتوان کمک 10 میلیارد دلاری دولت ایران برای مقابله با پیامدهای اقتصادی کرونا را قابل توجه دانست. دولت در ایران، با همه تنگناهای مالی سالهای اخیر، 75 هزار میلیارد تومان تسهیلات را با نرخ ترجیحی 12درصد در اختیار بنگاههای خدماتی و تولیدی قرار داد، 5 هزار میلیارد تومان برای صندوق بیمه بیکاری اختصاص داد تا در اختیار بیکاران قرار بگیرد، 4 بسته حمایتی از 200 تا 600 هزار تومان برای 3 میلیون خانوارهای با درآمد خیلی کم اختصاص داد که نخستین بسته آن سال گذشته اعطا شد یا اینکه وام یک تا 2 میلیون تومانی بدون درخواست تضمین برای 4 میلیون خانوار کم درآمد درنظر گرفت. این مصوبات و اقدامات درحالی بود که ایران پیش از غرب با کرونا رو به رو شد و این یعنی، دولت در ایران برای این سیاستها، از کشورهای دیگر گرته برداری و تقلید نکرد، بلکه خود براساس نیازها و تجربه و درنهایت توان داخلی، تصمیمات ابداعی اتخاذ کرد.
مرگ و میر بر اثر کرونا، اصلی ترین شاخص
یک شاخص اصلی دیگر برای داوری عملکرد دولتها، میزان مرگ و میر بر اثر کرونا است. براساس آمارهای رسمی و شاخصهای قطعی وزارت بهداشت، تا روز گذشته مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۱۲۲ هزار و ۴۹۲ نفر و مجموع جانباختگان این بیماری به ۷ هزار و ۵۷ نفر رسیده است. البته تا دیروز ۹۵ هزار و ۶۶۱ نفر از بیماران هم بهبود یافته و ترخیص شدهاند.
بر اساس آخرین آمار جهانی پایگاه اطلاعاتی «worldometer» تا روز یکشنبه تعداد مبتلایان در ایالات متحده امریکا به یک میلیون و 507 هزار و 773 نفر و تعداد فوت شدهها به 90 هزار و 113 نفر رسیده است. در اسپانیا هم 276 هزار و 505 نفر مبتلا و 27 هزار و 563 نفر فوت شدهاند. این رقم برای روسیه 272 هزار و 43 مبتلا و 20 هزار و 537 فوتی است. در فرانسه هم 179 هزار و 365 نفر «کووید 19» گرفتهاند و 27 هزار و 625 نفر هم درگذشتهاند. 224 هزار و 760 نفر هم در ایتالیا مبتلا شدهاند که 31 هزار و 763 نفر آنها فوت کردهاند.
هرچند برخی از رسانهها و دولتها تلاش دارند تا آمارهای رسمی ایران را زیر سؤال ببرند، اما حتی این امر هم نمیتواند ضعف دولتهای اروپایی و غربی در مواجهه با کرونا را بپوشاند. این ضعف به معنای برتری دولت در ایران یا دیگر کشورها نسبت به این جوامع نیست، بلکه توانست تصویر واقعبیانهای نسبت به نهاد دولت در ایران و سایر کشورها ارائه کند. این تصویر به ما میگوید نهاد دولت در ایران نه آنقدر ضعیف و سست است که بنا به خواست برخی بدخواهان به فروپاشی میل کرده باشد، نه نهاد دولت در غرب آن طور که ادعا میشود، آنقدر قوی است که از پس هر مشکلی بربیاید. به گواه کارشناسان و تحلیلگران منصف دولت ایران با وجود تنگناهای مختلفی که داشته، اما با اتخاذ یک الگوی داخلی مبتنی بر دادههای علمی و کارشناسی و البته با هماهنگی و همکاری ملی و حضور داوطلبانه مردمی در قیاس با برخی کشورهای اروپایی و امریکا کارنامه موفقتری را رقم زده است.
ارزیابی شخصیت ها از عملکرد دولت
شخصیت ها توضیحات
کریستوف هملمن نماینده سازمان بهداشت جهانی در ایران خیلی از مردم نمیدانند ولی ایران یکی از قویترین سیستمهای خدمات بهداشتی را در منطقه مدیترانه دارد برای مثال در موضوع بیمه فراگیر، ایران یکی از کشورهای با حداکثر فراگیری و پوشش مالی در این منطقه است.
ریچارد برنان مدیر امور اورژانس دفتر منطقهای سازمان جهانی بهداشت ریچارد برنان و کریستوف هملمن در حاشیه بازدید از نقاهتگاههای سرخه حصار و خاقانی و مرکز بهداشت شمیرانات، اقدامات صورت گرفته در دانشگاه
و کشور در راستای مقابله و کنترل کرونا ویروس را بسیار تحسین برانگیز دانستند.
آیتالله رئیسی،
رئیس قوه قضائیه اولین چیزی که موجب نمایش موفقیت ایران اسلامی شد، تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری و سیره و سلوک شخصی ایشان بود که همه ظرفیتهای کشور را برای تلاش همدلانه بسیج کردند. عامل دیگر به میدان آمدن همه ظرفیتهای دولت، نیروهای مسلح و نهادهای انقلابی بود که همه از این آزمون سربلند بیرون آمدند.
علی لاریجانی،
رئیس مجلس اینکه حدود ۸۰ درصد کسانی که درگیر این بیماری شدند در ایران بهبود یافتند نتیجه برنامهریزی صحیح وزارت بهداشت و مجاهدت این عزیزان بوده است.
مصطفی هاشمی طبا، فعال سیاسی اصلاحطلب قطعاً که هیچ عملکردی بدون اشتباه و نقد نیست اما آنچه دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا انجام داده به اذعان هر عقل منصفی قابل قبول است.
محمد کاظم انبارلویی،
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی جلسات دولت برای تدبیر امور و تصمیماتی که اعلام میشد، ابعاد اجتماعی، دینی، مذهبی و رفاهی مردم را در بر میگرفت. مردم همکاری کردند و دولت نیز به نوبه خود برای مقابله با ابعاد همه جانبه این پدیده بسیار با تدبیر عمل کرد.
سیدحسین موسوی تبریزی، دبیرکل مجمع محققین و مدرسین عملکرد دولت در مقابله با کرونا را با هر شاخصی که بسنجیم، موفق بوده است. این شاخص هم میتواند تواناییها و ظرفیتهای اجرایی و مالی خود دولت باشد و هم عملکرد دولتهای توسعه یافته در کشورهای دیگر.
زهره الهیان منتخب اصولگرای تهران
در مجلس یازدهم در مجموع عملکرد نظام سلامت کشور ما نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر از جمله امریکا و کشورهای غربی بهتر و مؤثرتر بوده است.
نگاهی به تأثیر کووید 19 بر سبک زندگی و رفتار ما
بازی کرونا با جامعه ایرانی
حمیده امینی فرد
خبرنگار
اگر روزی از شما میپرسیدند روابطتان به تلفنهای همراهتان محدود خواهد شد و جهان شهرهایتان از معابر و خیابان ها به خطوط ریز و درشت صفحات مجازی خواهد آمد، آیا چنین روزی را تصور میکردید؟ از ٩٠ روز پیش تا همین حالا که البته محدودیتها همچنان برقرار است، دنیای هر یک از ما با چالشهای جدیدی مواجه شده که دست پرورده «کرونا»، این ویروس ناخوانده است، حالا مرزهای جغرافیایی، تنها تصویر مشخصی از نمودارهایی است که شهرها را با توجه به تعداد مبتلایان و فوتیها تقسیم میکند، کرونا حتی ازمرزهای تاریخی هم فراتر رفته و تقویم ایرانیان را به پیش و بعد از سال ٩٩ تقسیم کرده است! تکیه کلامها، ضرب المثلها و فرهنگ عامیانه مردم وارد فصل جدیدی از ساخت و پرداختها شده و انقلاب کرونا، جهش اجتماعی مردم را تحت تأثیر ویژگیهای تازهای قرار داده است.
برای نخستین بار، فضای مجازی بیش از فضای واقعی، برای زندگی ما سهم قائل شده و خطوط ناموزون اینترنتهای داخلی بهزندگی کنترل شده امروز ما، وزن تازهای بخشیده است. خیلیها که تا پیش ازاین، رأی منفی خود را به صندوق فضای مجازی و شبکههای اجتماعی انداخته بودند، در رویارویی با جهان مجازی باختند و ناگزیربه تلفنهای هوشمندی پناه آوردند که در نهایت جهان اقتصادیشان را متحول کرد، آنقدر که کرکره مغازههای مجازی بالا رفت و اعتمادی که زمانی جز با لمس نزدیک کالاها حاصل نمیشد به یک «کلیک ساده» تغییر شکل داد.
کرونا بساط فروشگاهها و حتی دستفروشیهای خیابانی را جمع کرد و خرده فروشیهای مجازی جای بازارهای مصرفی را گرفت. مشتریهای واقعی، سادگی صفحات مجازی را به ویترینهای پر زرق و برق مالها و پاساژها ترجیح دادند و تصاویر چند بعدی موزههای مجازی، نرخ گران سفرهای لوکس را ارزان کرد، برای نخستین بار سایتهای هواپیمایی به جای دست چین کردن مشتریها و دلخوش کردن به تراکنش حساب های بانکی به انزوای خط آسمان تن دادند و به ناچار گزینه سفر از سبد خانوارها حذف شد.
کرونا در اوج بینظمی به انضباط اجتماعی شهرها دامن زد و صفوف فشرده انسانی، جای خودش را به فاصله اجتماعی داد، نشانههای جدید شهری، به الفبای شهروندی اضافه و رعایت «فاصلههای تعیین شده» به نشانه توجه به حق دیگری تعیین شد، ٩٠ روز پیش، ماسک، دستکش، ژل ضدعفونی و همه آنچه امروز تصاویر شهرها را تغییر داده است، کالاهای مصرفی فروشگاهها تعریف میشدند، اما حالا همین کالاها عنوان «حیاتی» پیدا کردهاند، کرونا اگرچه در ابتدای ورودش با مبتلا کردن همه شهروندان در هر صنف و قشر و طبقهای، نابرابری اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جهان سرمایهداری را شکست داد، اما بتدریج به توزیع کالاهای مصرفی دامن زد تا تنوع ماسکها و دستکشها، مد این روزهای طبقه حاکم شود.
شهروندان حالا با ماسکهای سفید و مشکی چهره جدیدی از پوشش شهری را به نمایش گذاشتهاند، میدان تجریش، انقلاب، راهآهن، در شمالیترین یا جنوبیترین نقطه، اصالت با فردی است که به این پوشش تن داده است، طبقه ضعیف اگرچه زیر بار فشارهای ناخواسته اقتصادی کمر خم کرده، اما احترام اجتماعی بیش از گذشته رسمیت پیدا کرده است، واژه حریم خصوصی با رعایت فاصله گذاریها به ادبیات حقوق شهروندی راه یافته و حملونقل عمومی بهعنوان سادهترین راه انتقال فرهنگ درون شهری، بازتاب تغییرات گسترده بعد از کرونا شده است.
این روزها «صندلیهای نشانهگذاری شده» درمترو و اتوبوس بهعنوان نماد حقوق شهروندی شناخته میشوند و «اجبار به زدن ماسک» به یک کنش فعال اجتماعی بدل شده است!
مشارکت اجتماعی شهروندان در ترغیب یکدیگر به اجرای پروتکلهای بهداشتی، بیش از همیشه «نظارت عمومی» را افزایش داده، مردم حتی جلوتر از مصوبات ستاد ملی کرونا با راهاندازی کمپینهای همدلانه، «خیر مؤثر» راه انداختهاند، نذورات معنوی از «صندوقهای صدقات خیابان ها» به «صندوقهای خیرین مجازی» و کمکهای مؤمنانه از پشت «خزانههای دولتی» به کف «مسجدهای مناطق» رسیده است! «خیرهای نا آشنا» در کنار «خیرین نام آشنا» نشستهاند، کرونا بساط نذریهای رمضان را از آش و حلیم به ماسک و دستکش تغییر داده و زمان پخش نذریها از اذان مغرب به اذان صبح و ظهر رسیده است.
90 روز پیش، دغدغه اغلب ما دید و بازدیدهای عید بود، نرخهای نجومی مقاصد گردشگری، حالمان را خراب کرده بود، خیلی هایمان در دو دو تا چهارتا کردن خرج زندگی مانده بودیم تا اینکه کرونا همه معادلات ذهنیمان را برهم زد، مغازههای پوشاک، آژانسهای گردشگری، رستورانها، مدرسهها، دانشگاه ها و در نهایت در خانهها بسته شد.
آن روز فکر نمیکردیم دلمان برای دیدن یک چهره آشنا تنگ شود یا در حسرت یک دید و بازدید شبانه بمانیم. اما از 90 روز پیش تا همین حالا جز برای عده محدودی که ناخواسته یا خواسته پروتکلها را شکستهاند، برای اغلب ما هنوز هم این مفاهیم «غریبه» است! خیلی هایمان میترسیم برای همیشه طعم «بغل کردن»، «روبوسی کردن»، «دست دادن» و «ابراز عشقهای حضوری» را یادمان برود، حتی برخی مان آنقدر کنج خانهها کز کردهایم که نگرانیم طعم گوشه نشینی، لذت ملاقاتهای حضوری را فراموشمان کند.
سبک زندگی ما حالا تحت تأثیر شرایطی قرار گرفته که اگرچه در ظاهر به نفع همه ما تعریف میشود، اما در باطن ترسناک است. برخی هایمان میخواهیم تقاص روزهای در خانه ماندن را از خیابانها بگیریم. برای همین مرحله بازگشاییها به مرحله «پرریسکها» نرسیده، به خارج از خانهها هجوم میبریم، حتی هشدارها و توصیهها هم جلودارمان نیست، انتظار ما حالا برای بازگشایی رستورانها، کافهها و باشگاههایی است که در این 3 ماه در حسرتش بودهایم. اما ضمیر ناخودآگاه ما هنوزهم هوشیارانه میپرسد آیا میتوان مثل گذشته به این فضاها اعتماد کرد؟ ما در این 90 روز ترس و اضطرابمان بیشتر شده است، در خیابانها از غریبهها که نه از آشناها هم فاصله میگیریم.
در خانهها برای هم حد و مرز میگذاریم، عادت کردهایم بزرگترهایمان را خطاب نگرانیهایمان قرار دهیم. ترس از دست دادن را به آمار فوتیهای روزانه ما اضافه نکردهاند، اما میترسیم از آن روزی که خودمان در تابوت تنهایی، بیبدرقه زیر خاک مدفون شویم. میترسیم از آن روزی که شیونها، نالهها، عزاداریها و اشکهای اطرافیانمان سراز اپلیکیشنهای مجازی در آورد، میترسیم از آن روزی که برای آخرین بار هیچ دستی وهیچ صورتی، تن بیجانمان را لمس نکند. کرونا بیش از «آمدن»، «رفتن» ما را به چالش کشیده است!
دراین 90 روز پایمان از همه مراسم جمعی بریده شده. اما ما برای «نفع جمعی» ماسک میزنیم. ما حالا شبیه فردگرایانی هستیم که در تقابل با «جمع» اصالت را به دومی میدهند. اگر کسی جمع را نادیده بگیرد، طردش میکنیم، ما در حقیقت به صف درون گرایانی وارد شدهایم که از ترس تنهایی، قید اتفاقات جمعی را زدهایم. دورهمیهای دوستانه و گپ و گفتهای شبانه حالا به درون ما خزیدهاند، با خانه نه! با خودی که سالهاست در پس چهرههای دیگران بدنبالش میگردیم، به صلح رو در رو رسیدهایم.
افزایش احترام اجتماعی
کرونا اصالت «جمع» را به «خانواده» برگردانده است. فرزندان و والدین و زنها و شوهرها در این 90 روز در پس دل مشغولیهای زندگی مصرف گرا، به نقشی برگشتند که سالها دست کم گرفته شده بود. خیلی هایشان تاب وتحمل شان بالا رفت و اما عدهای در زورآزمایی نفس گیر کرونا، کم آوردند.
سودای «زنده ماندن» ما را حالا ملزم به اجرای همه پروتکلهای بهداشتی کرده است. برای همین قلدرهایی که درخیابان ها، بیماسک و دستکش راه میروند، خودشان را «جسور» میخوانند! کرونا، اما معنای «جسارت» را هم تغییر داده است. «شجاعت» را ما حالا در «بیمارستانها»، «کف خیابانها»، «غسالخانهها» و دستهایی میبینیم که بیمنت بهسمت کرونا دراز شده است. دراین 90 روز جای قهرمانان ما عوض نشده، اما تعدادشان قطعاً بیشتر شده است. «احترام اجتماعی» از مطبهای لوکس گران قیمت به بیمارستانهای فرسوده قدیمی رسیده است. ما حالا بیش از هر زمان دیگری به قسم پزشکان ایمان آوردهایم. ته دلمان اگر ترس هست، اما امید هم هست و میدانیم کارمان به بیمارستان بکشد، در راهروها، گوشه حیات یا لای شاخ و برگ شمشادهای کنار خیابان جان نمیدهیم.
90 روز پیش، مرزهای سنی کنار رفت. فکر میکردیم سالمندان قربانیان اصلی کرونا هستند، اما این ویروس زودتر ازهمه تحلیلها و برداشتها، طبقهبندی سنی مبتلایان و فوتیها را برهم زد، کرونا حتی نظام آموزشی و دانشگاهی را هم هدف قرار داد تا برتری فضای مجازی را بر اماکن فیزیکی به رخ بکشد. راه آموزشهای آنلاین خیلی زود به صفحات تلفنهای همراه باز شد و شیوه جدید آموزش با دردسرهای عجیبش، معلمها و دانشآموزان را در فضای تازهای روبهروی هم نشاند.
کرونا، اما همچنان با ماست، 10 روز دیگر یا 100 روز دیگر، سبک زندگی همه ما حالا با ویروسی عجین شده که نمیتوان مطلق سیاه خواندش یا سفید! کرونا در تابستان باشد یا نباشد، پاییز برگردد یا نه، ما با تغییرات جدیدی مواجه شدهایم.
سایه کرونا بر آسایشگاه سالمندان کهریزک
این ویروس آمده تا تنهاییشان را عمیقتر کند
ترانه بنییعقوب
گزارش نویس
«کی این مریضی تمام می شود؟ این کرونا؟ حداقل آدم ها بروند بیایند دل ما باز بشود. تا وقتی این مریضی نبود، آدم ها به ما سر می زدند برای مان خوردنی می آوردند، تنها نبودیم . مردم با ما مهربان بودند. حرف می زدند، خوب بودند.» صغرا خانم در ورودی اتاقش دریکی از بخش های آسایشگاه کهریزک این حرف ها را به زبان می آورد. دیوارهای بخش نارون که او در آنجا زندگی می کند یکدست صورتی رنگ است. بوی الکل، مواد ضدعفونی کننده و تنهایی همه جا را پر کرده.
چند ماهی از شیوع بیماری کرونا در کشور گذشته و صغرا خانم هم مثل خیلی دیگر از سالمندان آسایشگاه کهریزک از قرنطینه و تنهایی کلافه شده. تنهایی در تنهایی. کم نبود دلتنگی برای بچه ها و دوری از خانه و زندگی در آسایشگاه که حالا قرنطینه هم به آن اضافه شده. برای امنیت شان ورود خیران و بازدیدکنندگان ممنوع شده و سالمندان این روزها فقط در بخش، اجازه تردد دارند و مثل قبل نمی توانند در محوطه آسایشگاه رفت و آمد کنند.همه پرسنل لباس ایزوله پوشیدهاند. ماسک زده و دستکش پوشیده اند.چه کسی است که نداند آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند در برابر این بیماری مهلک. با این همه کرونا خیلی زود سر و کله اش اینجا پیدا شد. برای همین بخش ویژه بیماران کرونایی درست کردند. بخش قرمز. اسمش را برای زنها گذاشتند بخش شکوفه و برای مردان بنفشه.در بخش عادی هم که راه میروی قدم به قدم اتاقهایی میبینی که با برچسب زرد از بقیه جدا شدهاند. اتاق زرد یعنی اتاقی که در آن بیمار مبتلا به کرونا پیدا و قرنطینه شده وحالا بقیه اعضای اتاق تحت کنترل هستند. تست داده اند و همه مراقبشان هستند تا اگر علائمی دیده شد خیلی زود قرنطینه شوند.برای همین هم در بیشتر اتاقهای زرد یکی دو تخت خالی میبینی.خدا میداند صاحبش دوباره برمی گردد یا نه؟
هرچند کارکنان کهریزک می گویند که خیلیها درمان شده اند و تا همین الان سه دوره بهبود یافته به بخش برگشته. آنها از روند درمان و کنترل بیماری راضی هستند می گویند جز آنها که سن شان خیلی بالا بوده معمولاً بقیه بهبود یافته اند آنها هم که خیلی بدحال بوده اند منتقل شده اند بیمارستان.
جلوی در هر اتاق یک لگن پلاستیکی گذاشته اند حاوی مواد ضدعفونی کننده، همه جا الکل و ژل هست. خیلی از سالمندان وابسته به تختند. یعنی هم باید غذا دهانشان بگذاری هم باید حواست به دستشویی رفتن شان باشد و این یعنی تماس نزدیک سالمند و پرستارش .برای همین مسئولان کهریزک ترجیح دادند از کمک داوطلبان چشم پوشی کنند برای حفاظت بیشتر از مددجوها.
همین طور اتاق ها را نگاه می کنم که صغرا خانم باز سؤالش را تکرار می کند. تقریباً مطمئن است که من زمان پایان بیماری کرونا را می دانم. « نگفتی این مریضی کی تمام می شود؟» حالا اشک بر چشمهایش نشسته:«دلم دارد از دلتنگی بچه ها می ترکد تا این طوری نبود می آمدند پیشم. الان یکی دو ماه است نیامده اند. یکی شان هم رفته انگلیس. ناراحتم می ترسم اونجا بگیرد، اونجاهم زیاد است. خیلی به من می رسید به من سر می زد برای من همه چی می گرفت.»
-چی برات می گرفت؟
چایی ،پنیر، تخم مرغ؛ اما حالا دیگر رفته انگلیس.
-چند وقته ندیدیش؟
- بهمن ماه رفت.چند ماهه ندیدمش. دلم دارد می ترکد.
گریه می کند. بهیار بخش دلداری اش میدهد:« این روزها تمام می شود ببین من هم یک هفته است اینجا هستم .خانواده ام را ندیده ام.» کارکنان قبلاً دو هفته یک بار خانه می رفتند بعد از کنترل نسبی اوضاع حالا هفته ای یک بار کهریزک را ترک می کنند. قبل از رفتن به خانه و موقع بازگشت هم تست می دهند.
- صغرا خانم می گوید:«عیب ندارد آدم تا بچه نداشته باشد می تواند تحمل کند.»
باز می پرسد خانم کی این مریضی تمام می شود؟
همه با هم جوابش را می دهیم. به زودی به زودی. یکی از بهیارها با تأکید می گوید، می گذرد، می گذرد. می پرسم چطور می توانند وحشت و هراس از کرونا را در اینجا کنترل کنند که یکی از پرستارها جواب میدهد:« روانشناس ها و مشاورها دائم در کنار مددجویان هستند و اگر کسی مبتلا شود تنهایش نمی گذارند دائم با آنها حرف میزنند و در کنارشان می مانند.»
«سلام مامانی ها .» با این جمله پرستار، وارد یکی از اتاق های زرد می شویم. دو تخت خالی هستند و صاحبانش در قرنطینه.« سلام قربونت بشیم .»
«چکارا می کنید مامانی ها؟ ببینید خبرنگار اومده می خواهید معروف بشوید؟» همه با هم می خندند. اتاق شان منظم و مرتب است .
ستاره خانم جوابم را می دهد اینکه دو تا از هم اتاقی هایشان رفته اند قرنطینه اما خدا رو شکر صحیح و سالمند و به زودی برمیگردند واینکه خودشان هم حالشان خوب است و خیلی دست هایشان را میشویند و منتظرند هر چه زودتر این کرونا برود.
ستاره خانم هفت هشت سالی است در کهریزک زندگی می کند.می گوید اینجا خیلی راحت است و احساس می کند توی خانه خودش است:« اگر به من بگویند از اینجا برو هم نمی روم.»
یکی از خانم ها اما متحیر نگاهش میکند:« راحتی نداریم همه اش غم و غصه است مادر جان. اما باید بسازیم دیگر هیچ چیز مثل قدیم ها نیست.»
همه اتاق های کهریزک اما پنج نفره نیستند بسته به بزرگی و کوچکی اتاق ها تعداد افراد هم تغییر می کند برخی اتاق ها چهار نفره اند و برخی شش نفره. الان که به خاطر قرنطینه مددجوها اجازه بیرون رفتن ندارند و فقط می توانند توی بخش تردد کنند هر شب در ماه رمضان برایشان در فضای باز مراسم افطاری برگزار می کنند.
یکی از خانم ها می گوید کلی صلوات نذر کرده این بیماری از بین برود تا همه مثل قبل زندگی کنند.
آمارهایی که از تعداد مبتلایان و کشته شده های کرونا در کهریزک می دهند متفاوت است؛ یکی می گوید سه، چهار نفر و دیگری میگوید بیست نفری به خاطرش کشته شدهاند اما آمار رسمی اعلام نشده هر چه هست تأکید می کنند اینجا همه تلاش شان را برای کنترل بیماری کرده اند.
کبرا خانم چهار- پنج سالی هست ساکن کهریزک شده. روی تختش نشسته:« قبلاً بیرون می رفتیم، حرف می زدیم.الان توی بخش دور می زنیم برای من خیلی فرقی نکرده.»
همه رختخوابش با قلاب بافی های رنگی که خودش درست کرده پوشانده شده. رد نگاهم را می گیرد :« همه را خودم درست کردم زمانی که سالم بودم الان که راه نمیتوانم بروم.» سرش را می اندازد پایین: «من هیچکس را توی این دنیا ندارم تنهای تنها هستم.» توی اتاق بوی عطر گل یاس پیچیده. نگاهی به اطرافم میاندازم گوشهای از اتاق چند شاخه یاس توی یک ظرف کوچک آب عطرافشانی می کند.
- کبرا خانم از کرونا نمی ترسید؟
- چرا به خدا. آنقدر این دستهام را میشویم و خودم را حسابی تمیز نگه میدارم تا کرونا سراغ من نیاید.اصلاً سراغ من نیاید.
همه به حرفهایش می خندند. می گویند همه همین هستند مدام دست می شویند.
بهیار این بخش می گوید: «دلتنگی میکنند، برای خانواده هاشون دلتنگ میشوند دیگر. برایشان مدام توضیح میدهیم این شرایط موقت است خودشان هم دائم اخبار را از صدا و سیما پیگیری میکنند. در اسفند ماه که کرونا را اعلام کردند همه تخمین میزدند اینجا دست کم سیصد نفر کشته میدهد اما تعداد کمی رفتند.آن هم کسانی که خیلی کهولت سن داشتند. واقعاً بالای 80سال بودند.»
-کسی نیامد دنبال پدر ومادر یا اعضای خانواده اش که دست کم قرنطینه را در خانه بگذراند؟
- چرا بعضی ها رفتند؛ بویژه در قسمت معلولان کسانی به خانه رفتند اما در بخش سالمندان کمتر داشتیم.چون اغلب سالمندانی که اینجا هستند بی سرپرست و بد سرپرستند.
برخی توی تخت شان نشسته اند و بی سر و صدا قرآن می خوانند. چند دقیقه ای بیشتر به افطار نمانده. به همه زندگی شان که دور یک تخت جا شده نگاهی می اندازم چنان با سلیقه داروها و اسباب شان را دورشان چیده اند که با یک نگاه می توانی همه زندگی شان را از نظر بگذرانی.
ملوک خانم 70ساله دو سال و نیم اینجا زندگی کرده.
-ملوک خانم راحتی اینجا ؟
- راحت و ناراحت ما چه فرقی می کند وقتی آدم تنهاست باید تحمل کند.
- کسی را نداری؟
- یک پسر دارم امریکاست حتی نمی داند من اینجا هستم، از تنهایی آمدم اینجا.دیدم نمی توانم از خودم نگهداری کنم .
-اصلاً سراغتان را نگرفته ؟
-اصلاً نمی داند اینجا هستم که بخواهد سراغم را بگیرد.
- چند ساله است؟
- 45 ساله است سه تا بچه دارد. خوش باشند من هم به خوشی آنها دلخوشم.
ناهید جون سرزنده و شاداب است. همه وسایلش تمیز و شسته رفته و با سلیقه چیده شده.کلی هم مواد ضدعفونی کننده دور و برش گذاشته. « تا این کرونا نرود همین است که هست.» سن و سال زیادی ندارد. قبراق، سرحال و با نشاط است. روی در یخچالش نوشته هایی به چشم می خورد. مثل این: «برگ گل سرخ را باد کجا می برد؟» می گوید یکی از دلمشغولی های زندگی اش نوشتن است.عروسک های روسی قرمز رنگش را نشانم می دهد، عروسک ماتریوشکا . بهمن 92 به کهریزک آمده و هفت سالی است اینجا زندگی می کند.
-ناهید جون راحتید اینجا ؟
-چرا راحت نیستم این هم یک فصل از زندگی ماست که باید بگذرد. زندگی گاهی به آدم تنگ می گیرد، نمی شود کاری کرد. دو تا بچه دارم که اصلاً با من ارتباطی ندارند.
سر سن و سالش کلی سر به سرم می گذارد و آخر هم نمی گوید چند ساله است.
-ویروس کرونا که آمد چقدر وضعیت اینجا تغییر کرد؟
-چیز خاصی تغییر نکرد جز اینکه مسائل بهداشتی خیلی رعایت شد و اینکه ملاقاتیها را قطع کردند تا ما در امان باشیم.ما اصلاً استرس نداشتیم .
-حوصله تان سر نمی رود ؟
- نه اصلاً. من توی خونه خودم هم اینجوری زندگی می کردم .می نویسم، میخوانم. دعا می کنم انشاءالله تا پایان ماه رمضان کرونا هم تمام شود به شرطی که مردم ایران سجده شکر به جا بیاورند چون همه اینها که پیش آمده برای بی محبتی است.دعا می کنم هیچکس احتیاجش جز به خدا نباشد.
حالا کم کم خانم ها توی حیاط دورهم جمع شده اند. هوای خنک بهاری پوست را می نوازد. بیشتری ها تنها نشسته و به گوشهای خیره شده اند.
خیرالنسا محمدی 20 سال است اینجا از سالمندان نگهداری می کند:« پسرم ده نفر را واسطه کرد این روزها به هوای کرونا سرکار نیایم . گفتم پسرم من 20 سال است رفتم باز هم می روم. زیاد هم شلوغش نکن. 14 روز ماندم همه اش از خدا می خواستم رو سفید بیرون بروم اما رفتم خانه نگاهم نمی کردند.می رفتم تو ماشینم گریه می کردم. پنج روز مانده به عیده آمدم تا ده عید .همه بدنم با این لباس های ایزوله آش و لاش شده بود، عرق سوز. عین 14 روز توی خانه محلم ندادند.اصلاً عید هم به من تبریک نگفتند.عصبانی بودند. گفتم من با خدا معامله کردم شاید این 14 روز چیزی برای من ذخیره شده باشد.»
حالا در بخش ویژه سالمندان مرد هستم.آقا محمد علی در یکی از اتاق های زرد تنها نشسته.علی آقا دیگر هم اتاقش برای وضو رفته بقیه هم اتاقی ها در بخش قرمز بستری هستند.» اصلاً بچه هایم نمی دانند من اینجا هستم.فقط دختر بزرگم می داند این طوری خیلی راحت ترم اینجا برایم مثل بهشت است.خیلی بچه هایم را دوست دارم دلم می خواهد همه بلاها سر من بیاید اما سر بچه هایم نیاید.»
تعداد اتاق های زرد در این بخش بیشتر است.آقای ستوده را هم در یکی از اتاق های زرد می بینم. 30 سال معلم فیزیک بوده. اخبار کرونا را از تلویزیون پیگیری می کند که وارد اتاقش می شوم.
- آقای ستوده چند وقت است اینجایی ؟
- 6 سالی هست
- راحتید؟
- خیلی
- چند نفرید توی اتاق ؟
- والا چهار نفر بودیم که دو نفرمان ویروس کرونا گرفتند ما چیزیمون نشد.الان قرنطینه هستند. ما بهداشت را خیلی رعایت می کنیم من هر یک ربع دستهایم را میشویم و ضدعفونی می کنم.
- بچه ها قبلاً می آمدند؟
- دو تا خارج هستند. دو تا هم دنبال کار خودشان. آمدند، آمدند؛ نیایند هم انتظاری ندارم.
-این دوره که محدودیت بیشتر شده و مردم نمی آیند حوصله تان سر نمی رود؟
- یک کم بیشتر از سابق حوصله مان سر می رود.
- اینجا هم مسأله فیزیک حل می کنید؟
- قبلاً اینجا برای رفع اشکال می آمدند، دبیرستان ها که باز بود ولی اینجا واقعاً جای خوبی است به همه بگویید.من تا حالا از کسانی که اینجا کار می کنند بدی ندیدم همیشه با خنده و مهربانی با ما رفتار می کنند.
30 سال فیزیک تدریس کرده . یک معلم فیزیک داشته که باعث علاقه اش به فیزیک شده.« اصلاً مثل او راه می رفتم .مثل او لباس می پوشیدم خیلی به او علاقه داشتم. بعد همان معلمم مرا برد دبیرستان خودش تدریس کنم. دانشگاه هم درس فیزیک خواندم.»
مرد آبدارچی یک بانک بوده می گوید بچه ای ندارد ودر این دنیا تنهای تنهاست سه سالی هست در کهریزک زندگی می کند :« با این کرونا شرایط برای همه سخت شده برای آنها که سر کار می روند زندگی سخت ترهم شده هم از نظر کاری و هم از نظر روحی. بخش های دیگر اینجا هم خیلی سخت شان شده. ما که خوبیم راه می رویم . هم برای سالمندها سخت شده هم برای پرستارهای آن بخش ها اما باید صبر کنیم صبر کنیم همه چیز درست می شود.»
محمد داوود آبادی بهیار بخش ویژه کرونا یا بخش قرمز است. بخشی که حالا بیشتر بیماران آن در حال استراحت یا گرفتن دارو هستند.او در خط مقدم می جنگد.ابتدا او و همکارانش دوره های 14 روزه در بخش قرمز بودند و الان دوره های هفت روزه. قبلاً در بخش درمان فعال بود.« با آمدن کرونا که متأسفانه در آسایشگاه هم شیوع پیدا کرد به اینجا آمدم از اسفند ماه جداسازی را شروع کردیم و بخشی درست کردیم که اگر کسی مبتلا به کرونا شد از بقیه جدا و در آن بخش قرنطینه شود. بخش شکوفه را به خانم ها اختصاص دادیم بخش بنفشه هم به مردها. از آن وقت ها پدریارها اینجا هستند. پزشکها هم هستند. ما هم که الان دورههای هفت روزه اینجا هستیم و قرنطینه بشدت اجرا میشود.مخصوصاً اینجا که بخش قرمز است کسی حق خروج ندارد و استراحتگاه و حمام همین جاست. قبل از اینکه دوره هفت روزه تمام شود از ما تست می گیرند بعد که دوباره بعد از هفت روز از خانه بر می گردیم مجدد تست می دهیم.من خودم یک بار مثبت شدم اما علائم نداشتم و دارو خوردم در این مدت به من اجازه کار ندادند.»
خانواده تان گلایه ای ندارند؟
به هر حال گلایه که هست مثلاً دیروز پسرم گریه می کرد چرا یک هفته نیامدی خانه. همیشه موقع رفتن به خانه هم استرس دارم مثبت شده باشم. مثلاً من 14روز اینجا بودم که فهمیدم مثبت شدم. بعد مجبور شدم 14 روز دیگر هم تنها بمانم. یعنی تو 28 روز خانواده را ندیدم اما چاره ای نیست فقط امیدوارم هرچه زودتر این اوضاع تمام شود.
خلاصه به هر گوشه و کنار کهریزک که سر می زنی حرف از کروناست به قول خیلی از ساکنانش این ویروس آمده تا تنهایی شان را تکمیل کند.ساکنان کهریزک هم مثل خیلیهای دیگر می خواهند بدانند این ویروس کی برای همیشه بارش را می بندد تا دست کم بار تنهایی آنها هم کمی سبکتر شود.
نگاهی به 6 کشور کرونایی و اقدامات حمایتی آنها
کابوس کرونا
ندا آکیش، زهره صفاری/ نزدیک به 6 ماه از ورود ویروس کرونا به جهان میگذرد. در این مدت، بیش از
4 میلیون و 750 نفر به این ویروس مبتلا شدهاند و جهان از وجود نزدیک به 314 هزار نفر از شهروندانش بیبهره شده است. در این مدت پنج ماه و نیمه، کشورها با تغییر اولویتهایشان با فراموشی اقتصاد بهعنوان اساس و پایه هر کشوری تلاش کردند این ویروس را از خانه و کاشانه شهروندان خود بیرون کنند. در همین راستا بود که شبکههای خبری پر شد از تصاویر آخر الزمانی شهرهایی که خیابان هایشان خلوت شده بودند و گاه حیواناتی که خود را در امان از انسانها میدیدند، این خیابانها را جولانگاه خود ساختند. در اینجا نگاهی کوتاه داریم به پرونده 6 کشور در مبارزه با کرونا.
امریـــــکا
21 ژانویه نخستین مورد ابتلا به کووید19 در ایالات متحده در ایالت واشنگتن ثبت شد. فرد مبتلا یک مرد 30 ساله بود که به ووهان چین سفر کرده بود. 10 روز پس از آن در 31 ژانویه دولت ترامپ تمام پروازها از چین به امریکا را به حالت تعلیق درآورد و اعلام کرد، هر فرد خارجی که در 14 روز گذشته به چین سفر کرده، نمیتواند وارد امریکا شود. بجز خانوادههای درجه اول شهروندان امریکایی و آنهایی که اقامت دائم دارند. در 29 فوریه مقامات امریکایی اعلام کردند، در نزدیکی سیاتل یک نفر بر اثر ابتلا به کووید19 جان باخته است. در این روز دولت ترامپ بالاترین سطح هشدار را که به هشدار «سفر نکنید» معروف بود، صادر کرد و از مردم خواست به کشورهای بشدت آلوده نظیر کره جنوبی و ایتالیا سفر نکنند.
در 11 مارس ترامپ اعلام کرد، به مدت 30 روز تمام سفرها از اروپا بجز انگلیس را به امریکا به حالت تعلیق درمیآورد و بالاخره در 13 مارس رئیس جمهوری امریکا وضعیت اضطراری ملی اعلام کرد و گفت، 50 میلیارد دلار از بودجه فدرال را آزاد میکند و در اختیار ایالتها قرار میدهد تا با کووید19 مبارزه کنند. در 16 مارس ترامپ از مردم کشورش خواست از تجمعهای بیش از 10 نفر پرهیز کنند.
در 26 مارس ایالات متحده با داشتن دست کم 81 هزار و 321 مبتلا و بیش از هزار قربانی از نظر تعداد مبتلایان از تمام کشورهای جهان از جمله چین و ایتالیا پیشی گرفت. در 27 مارس ترامپ بسته حمایتی پیشنهادی 2 تریلیون دلاری را برای پاسخ به همهگیری ویروس کرونا امضا کرد. نمایندگان امریکایی گفتند این بسته که به اتفاق آرا تصویب شده ناکافی اما برای بحران اقتصادی و بهداشتی کنونی ضروری است. سهشنبه هفته پیش نیز نانسی پلوسی از طرح جدید بسته کمک سه تریلیون دلاری برای کمک به اقتصاد امریکا خبر داد.
در دوم آوریل رسانههای امریکایی اعلام کردند، همهگیری باعث شده 10 میلیون امریکایی بیکار شوند. این سرعت بیکاری مردم امریکا برای مقامات این کشور غیرقابل پیشبینی بود. در 14 آوریل ترامپ که به خاطر عملکرد ضعیفش در مواجهه با کووید19 از سوی سازمان جهانی بهداشت مورد انتقاد قرار گرفته بود، اعلام کرد، بودجه این سازمان را قطع خواهد کرد. او ادعا کرد این سازمان مرتکب خطاهای زیادی در مقابله با همهگیری شده و بیش از حد به دولت چین اعتماد کرده است. این در حالی بود که تا قبل از آن، ترامپ بارها دولت چین را به خاطر عملکردش در همهگیری تقدیر کرده بود. در 17 آوریل ترامپ با انتشار توئیتهای تشویقی، معترضان راستگرا را که مخالف ادامه یافتن فاصله اجتماعی بودند، تحریک کرد، به اعتراضهای خود ادامه دهند.
در روز جمعه 8 ماه مه هم ترامپ با به زبان آوردن این پیشبینی که 95 هزار نفر در ایالات متحده بر اثر ابتلا به کووید19 جان خود را از دست خواهند داد، در اظهاراتی عجیب و بیپایه و اساس علمی گفت، ویروس کرونا بدون نیاز به هیچ واکسنی از بین خواهد رفت. مانند دیگر ویروسها که قبل از آنکه واکسنشان پیدا شود، از بین رفتند. او یکی دو هفته بعد نیز به مردم توصیه کرد، با خوردن مواد ضدعفونیکننده از کرونا رهایی یابند.
مقامات دولت ترامپ از سوم ژانویه 2020 از همهگیری ویروس کرونا در چین خبر داشتند اما نخستین بار در 18 ژانویه الکس آزار، وزیر بهداشت امریکا در یک تماس تلفنی با ترامپ قاطعانه درباره این همهگیری با اوصحبت کرد. در 29 ژانویه ترامپ کارگروه اجرایی کروناویروس را تشکیل داد. در 26 فوریه ترامپ، مایک پنس، معاون خود را مسئول پاسخ دولت به همهگیری ویروس کرونا در امریکا کرد. در 21 مارس فرمانداران ایالتهای بزرگ از جمله نیویورک و کالیفرنیا دستور تعطیلی اکثر مشاغل بزرگ را دادند و تمام گردهماییها اعم از بزرگ و کوچک ممنوع شد. این در حالی بود که حدود یک هفته پس از آن، ترامپ از صدور فرمان منع تردد بین سه ایالت پرخطر نیویورک، نیوجرسی و کانکتیکات امتناع کرد و به جای آن پیشنهاد محدودیتهای سفر به این ایالتها آنهم بهصورت داوطلبانه را ارائه کرد.
فرانســــه
فرانسه پس از 8 هفته قرنطینه سنگین از اواسط هفته گذشته منع محدودیتهای تدریجی خروج از قرنطینه را آغاز کرد. نخستین بیمار کرونایی فرانسه و البته اروپا، 24 ژانویه 2020 در بوردو بستری شد. اما به باور تحلیلگران اهمال دولت فرانسه در باز نگه داشتن مرزها و عدم محدودیت تجمعات سبب شد در فاصله 17 تا 24 فوریه آمارها رشد چشمگیری کند.12 مارس و پس از حدود یک ماه و نیم از شروع همه گیری، «امانوئل مکرون» در مصاحبهای تلویزیونی دستور تعطیلی همه مدارس و دانشگاهها تا 16 مارس را صادر کرد. روز بعد «ادوارد فیلیپ» تجمع بیش از 100 نفر بجز در وسایط نقلیه عمومی را ممنوع اعلام کرد و به فاصله دو روز از فرمان رئیس جمهوری همه رستورانها، کافهها، سینماها و کلوپهای شبانه نیز تعطیل اعلام شدند. با پایان قرنطینه اول، دور دوم به مدت 15 روز از ظهر 17 مارس شروع شد و با دو بار تمدید این مدت، پایان قرنطینه 11 مه آن هم با شرایط ویژه
اعلام شد.
در آن روزها، سایت دولتی فرانسه با انتشار دستورالعملی، قوانین سختگیرانه تردد را برای کشور تعیین کرد به طوری که شهروندان در صورت نقض قوانین با جریمه 135 تا 3750 یورویی و همچنین حبس 6 ماهه روبهرو بودند. مرز فرانسه با کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز بسته و مسافران ورودی قرنطینه شدند.
به باور تحلیلگران دومین قدرت اقتصادی حوزه اروپا سنگینترین رکود اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم را در پیش دارد. براساس آمار رسمی فرانسه(INSEE)، با همهگیری ویروس کرونا و آغاز قرنطینه رسمی فرانسه 67 میلیون نفر خانه نشین شدند و این کشور با 65 درصد توان اقتصادی فعالیت دارد.
اما دولت فرانسه برای احیای کسب و کارها از ماه آوریل اقدام به تزریق بستههای حمایتی شامل بسته 45 میلیارد یورویی(2 درصد درآمد خالص فرانسه) به کارخانههای ورشکسته، بسته 100 میلیارد یورویی (4 درصد درآمد)، بسته 7 میلیارد یورویی حمایت از حدود 900 هزار کسب و کار کوچک و تعهد کمک 300 میلیون یورویی(15 درصد درآمد) به بانکهای سرمایهگذار کرد. همچنین بودجه 24 میلیارد یورویی برای تأمین سامان 8 میلیون کارگر بیکار اختصاص داده شد. براساس آخرین مطالعات ناظران اقتصادی، فرانسه پس از 8 هفته قرنطینه سخت برای کنترل ویروس کرونا دست کم 120 میلیارد یورو خسارت دیده و پیشبینی رکود
8 درصدی سالانه و تاریخی این کشور شده است.
یکی از عاداتی که ویروس کرونا در فرانسه تغییر داد فرهنگ قدیمی احوالپرسی بود. از اوایل مارس ممنوعیت دست دادن و بوسیدن در زمان احوالپرسی در فرانسه اعلام شد و دولت با ارائه 10 راه احوالپرسی با رعایت قوانین قرنطینه فرهنگ قدیمی مردم را عوض کرد. اما فقر و تبعیض در نقاط مختلف فرانسه، مردم را بیش از پیش خشمگین و به اعتراضات خیابانی کشاند.
بسیاری از ناظران اهمال مقامات دولتی فرانسه را در روزهای ابتدایی شیوع کرونا به نقد میکشند اما براساس نظرسنجیهای اخیر اعتماد مردم به «مکرون» نسبت به دو ماهه ابتدای سال 13 درصد افزایش و به 50 درصد رسیده است. اقدامات او شامل مجوز ارتش برای تولید ماسک و لوازم بهداشتی، ایجاد 5 هزار تخت آی سی یو و تزریق بسته حمایتی 100 میلیارد یورویی به بدنه اقتصادی و درنتیجه کاهش آمار مرگ و میر در فاصله دو سال تا انتخابات ریاست جمهوری فرانسه بخت او را برای پیروزی
بالا برد.
چیــــــن
31 دسامبر 2019 دولت محلی ووهان چین تأیید کرد که مقامات بهداشت و درمان این منطقه با مراجعه دهها مورد از افراد مبتلا به یک ویروس ناشناخته مواجه شدهاند. در 11 ژانویه 2020 رسانه دولتی چین از نخستین مرگ بر اثر ابتلا به این ویروس جدید خبر داد. او یک مرد 61 ساله و مشتری ثابت بازار ووهان بود و خبر مرگ او درست قبل از یکی از بزرگترین تعطیلات کشور چین اعلام شد. در 23 ژانویه ووهان، شهری با بیش از 11 میلیون نفر جمعیت توسط مقامات چینی قرنطینه شد و یک هفته پس از آن یعنی در 30 ژانویه سازمان جهانی بهداشت وضعیت اضطراری بهداشتی در جهان اعلام کرد.
اواخر ماه فوریه هنگامی که همهگیری ویروس کرونا در ووهان چین شدت گرفت، مقامات محلی با مراجعه حضوری خانه به خانه وضعیت سلامتی تک تک شهروندان را کنترل میکردند و هر کسی که مبتلا بود، به اجبار در بیمارستانها یا اقامتگاههای موقت مختص بیماران قرنطینه میکردند. آنها حتی بچههای بسیار کم سن وسال را از والدینی که آلوده به ویروس بودند، جدا میکردند. مدیران ساختمان در آپارتمانها مسئول کنترل دمای بدن ساکنان شده بودند و تصمیم میگرفتند چه کسی میتواند وارد آپارتمان شود و مواد غذایی و دارویی مورد نیاز مردم را بین آنها توزیع کند. پهپادها، دوربینهای هوشمند، اپلیکیشنهای تلفنهای همراه و دیگر ابزارهای فناوری هم به کمک چین آمد تا قوانین سختگیرانه قرنطینهای خود و همچنین زدن ماسک بهصورت اجباری را اجرایی کند.
بالاخره در 19 مارس در حالی که بسیاری از کشورهای جهان با همهگیری ویروس کرونا درگیر بودند و حتی برخی کشورها در آغاز این راه دشوار قرار داشتند، چین برای نخستین بار اعلام کرد، هیچ مورد ابتلای جدیدی نداشته است.
اگرچه از 19 مارس به بعد چین آرام آرام به سوی بازگشت به حالت عادی گام برمیداشت اما اقتصاد، دومین ابرقدرت اقتصادی جهان بشدت آسیب دید. بهطوری که خبرگزاری فرانسه در 17 آوریل در گزارشی نوشت، تولید ناخالص داخلی چین در سه ماهه اول سال 2020 برای نخستین بار از سال 1992 (حدود سه دهه اخیر) به این سو 6.8 درصد سقوط کرده است. این اوضاع در ماه مارس تا حدودی بهبود یافت و به رقم 5.9 درصد رسید. این نشان میدهد که چین بسرعت در صدد احیای وضعیت اقتصادی خود است.
قرار بود بین 10 ژانویه تا 18 فوریه حدود 3 میلیارد سفر در سراسر چین انجام شود زیرا جشن «چون یون» یکی از بزرگترین تعطیلات چینیها در این دوره زمانی بود. اما همهگیری ویروس کرونا همه چیز را به هم ریخت و در 20 ژانویه کارگروه کنترل بیماری در دولت پکن تشکیل شد. در 22 ژانویه هم با اوج گرفتن این همه گیری، «لی بین» معاون وزیر بهداشت و درمان چین هشدار داد، مردم سفر نکنند بویژه به شهر ووهان. در 28 ژانویه وزارت بهداشت 7 تیم بررسی و نظارت به 7 استان و شهر در پکن، شانگهای، هنان، هونان، هبی، گوانگدانگ و سیچوان فرستاد تا اقدامات کنترل بیماری را در این مناطق انجام دهند. چین به طور طبیعی روزانه 10 میلیون ماسک تولید میکند که این میزان 50 درصد کل تولید ماسک در جهان است اما در جریان همهگیری ویروس کرونا در 2500 کارخانه در چین ماسک تولید میشد و این تولید روزانه 116 میلیون عدد بود. از نظر حمایت مالی از پزشکان، پرستاران و کادر درمانی هم دولت چین در 30 ژانویه اعلام کرد، روزانه به هر نفر 300 یوآن بهعنوان یارانه میپردازد اما این پرداخت شامل افرادی میشود که با افراد مبتلا به ویروس کرونا یا مشکوک به ابتلا در تماس هستند. به دیگر پزشکان و پرستاران و کادر درمانی که در ارتباط مستقیم با بیماران نبودند اما مشغول کنترل و پیشگیری همهگیری بودند نیز وزارت اقتصاد چین روزانه 200 یوآن به ازای هر نفر پرداخت میکرد. در 13 مارس بانک مرکزی چین اعلام کرد، 70.6 میلیارد یورو از ذخایر پولی خود را برای حمایت از اقتصاد آسیب دیده این کشور آزاد میکند. روزنامه «مردم» چین هم در صفحه نخست خود تیتر زد: «بازگشایی 79 درصد از سایتهای اصلی ساخت و ساز» در چین.
ترکیـــــه
10 ژانویه وزارت بهداشت و درمان ترکیه هیأت مشاوره علمی کروناویروس را متشکل از 26 متخصص بیماریهای عفونی، ریه و میکروبیولوژی بالینی تشکیل داد. اعضای این هیأت بعدها به 31 نفر افزایش یافت که افراد اضافه شده ویروس شناسان و کارشناسان مراقبتهای ویژه بودند. در 24 ژانویه وزارت بهداشت و درمان ترکیه در فرودگاهها دوربینهای حرارتی نصب کرد و همچنین هر مسافری که از چین به این فرودگاهها وارد میشد مورد بررسیهای پزشکی دقیقتر قرار میگرفت و هر کسی که کوچکترین نشانهای از بیماری داشت قرنطینه میشد. این نظارتهای پزشکی بعدها شامل مسافران کشورهایی که آمار بالایی از ابتلا به ویروس کرونا را داشتند، شد.
در ساعات اولیه روز 11 مارس وزیر بهداشت ترکیه اعلام کرد، نخستین مورد ابتلا به ویروس کرونا در این کشور شناسایی شده است. او مردی بود که این ویروس را از اروپا وارد ترکیه کرده بود. در 13 مارس ترکیه ورود تمام پروازها از آلمان، فرانسه، اسپانیا، نروژ، دانمارک، بلژیک، سوئد، اتریش و هلند را تا 17 آوریل ممنوع کرد. از 16 مارس به مدت یک هفته تمام مدارس ابتدایی، متوسطه و دبیرستان در سراسر ترکیه تعطیل شد و دانشگاهها به مدت سه هفته تعطیل شدند و مسابقات ورزشی تا پایان آوریل پشت درهای بسته و بدون حضور تماشاچی برگزار شد. 17 مارس ترکیه اولین مورد مرگ یک شهروند ترکیهای بر اثر ابتلا به کووید 19 را اعلام کرد. او یک بیمار 89 ساله بود. در روز 18 مارس اردوغان مردم کشورش را تشویق کرد در خانه بمانند و اعلام کرد، بانکها حقوق بازنشستگان بالای 76 سال را به در خانههای آنها خواهند برد. او همچنین از بسته کمک مالی 100 میلیون لیرهای برای کمک به کسب و کارهای کمدرآمد و برخی شرکتها خبر داد. ترکیه همچنین بودجه 2 میلیارد دلاری برای کمک به خانوادههای نیازمند اختصاص داد. در همین ایام دولت به کارخانههای تولید ماسک هشدار داد، اگر محصولات خود را صادر کنند، کارخانهها به نفع دولت ضبط میشود.
در 31 مارس شهردار استانبول اعلام کرد، این شهر مرکز همهگیری ویروس کرونا در این کشور است از اینرو خواستار اعمال منع آمد و شد در این کلانشهر هستیم. بنا بر آمار، تا آن روز 60 درصد از تمام مبتلاهای ترکیه در استانبول بودند. در 4 مه اردوغان پس از نشست با وزیران کابینه خود اعلام کرد، بازگشت به زندگی عادی بهصورت مرحلهای و بین ماههای مه، ژوئن و جولای انجام خواهد شد.
ایتالیا
ویروس کرونا 31 ژانویه با سفر دو گردشگر چینی به ایتالیا وارد این کشور شد. این آغاز زنجیره ابتلا در این کشور بود و تا 22 فوریه بیش از 60 مورد قطعی نیز در منطقه لمباردی ثبت شد. تا اوایل ماه مارس دولت با تعطیلی 10 روزه مدارس و برگزاری مسابقات فوتبال بدون تماشاگر سعی در کنترل اوضاع داشت و با وجود آمار تلفات بالاتر-علاوه بر چین- در رتبه چهارم ابتلا به کرونا قرار گرفته بود. دولت ایتالیا همچنین از 31 ژانویه پروازها به چین را به حالت تعلیق درآورد. در فوریه نیز 11 منطقه در شمال ایتالیا بهعنوان مراکز شیوع در قرنطینه قرار گرفتند و یک روز پس از قرنطینه لمباردی و 14 منطقه شمالی دیگر، قرنطینه کامل در کل کشور تا 4 مه اعلام شد تا بیش از 60 میلیون جمعیت ایتالیا طولانیترین و سختترین محدودیتها را در مواجهه با ویروس کرونا تجربه کنند.
اما دستور دولت برای قرنطینه با مخالفت قدرتهای صنعتی مناطق شمالی روبهرو بود و آنها با فشار بر نخستوزیر خواستار بازگشت مشاغل به شرایط عادی بودند. به گزارش روزنامه «لا ریپابلیکا»، در حال حاضر دست کم 11 و نیم میلیون ایتالیایی - نیمی از نیروی کار رسمی این کشور- با شیوع کرونا کارشان را از دست داده و نیازمند کمک شدهاند. همچنین فدراسیون کارگران صنعتی نیز از زیان سنگین 97.2 درصد کارخانهها خبر داده که وضعیت 47.2 درصد آنها بشدت بغرنج است.
در این شرایط دولت برای کمک به مشاغل آسیب دیده و کارخانهها با پیشبینی سقوط 8 درصدی اقتصاد، دو بسته حمایتی 250 و 400 میلیارد یورویی(معادل نیمی از درآمد خالص کشور) در دو ماه مارس و آوریل برای احیای این بخشها تخصیص داد. ایتالیا، نخستین کشور اروپایی بود که در هجوم کرونا به زانو درآمد، بههمین دلیل آمادگی مقابله با این ویروس را نداشت و در تأمین تجهیزات درمانی ناتوان بود؛ این در حالی بود که رایزنیها با اتحادیه اروپا در این باره نیز راه به جایی نداشت و با توجه به محدودیت صادرات کشورها با کمبود شدید ماسک بهداشتی روبهرو بود.
سرانجام کمکها با سفر کارشناسان چینی با محموله 31 تنی تجهیزات تنفسی و دستگاههای تصفیه هوا، دهها هزار ماسک و دیگر تجهیزات پزشکی آغاز شد و چندین کشور دیگر نیز کمبود تجهیزات ایتالیا را جبران کردند. دورهمیهای خانوادگی و دوستانه بخش عمدهای از زندگی مردم ایتالیا را تشکیل میداد که با آغاز فاصله گذاریهای اجتماعی مردم با ترک این عادات با حضور در بالکن خانه هایشان یا با پارچه نوشتههای امیدبخش حس همدلی را منتقل کردند.
آنچه در وضعیت نابسامان کرونا برای مردم ایتالیا روحیه بخش بود، خوش بینی ستودنی نخستوزیر به آینده کشورش و نگرانی و برنامههای او برای موج دوم بیماری بود. در این شرایط بررسی آمارهای رسمی ایتالیا از رضایتمندی و اعتماد 60 درصدی مردم ایتالیا به «جوزپه کونته» نخستوزیر این کشور حکایت دارد.
انگلیــــس
گرچه ویروس کرونا دیرتر از همسایگان انگلیس، در این کشور خودی نشان داد اما با ابتلای بیش از240 هزار نفر و مرگ بالای 34 هزار و 500 نفر از شهروندان بریتانیایی که بهطور عمده یا بیماری زمینهای داشته یا بالای 60 سال بودهاند، دولت این کشور را که با تئوری ابتلای حداکثری، مبارزه با این ویروس را شروع کرده بود، در هراس از موج دوم این بیماری بسختی به تغییر قوانین قرنطینه مجاب کرد. نخستین مورد ابتلا در انگلیس اواخر ژانویه ثبت شد اما شیوع به اواخر فوریه برمیگردد. در اوایل مارس، دولت بوریس جانسون طرحی 4 مرحلهای برای کنترل ویروس ارائه داد. 15 مارس در حالی که در ایتالیا شرایط اضطراری اعلام شد انگلیس تنها از مردم خواست با پرهیز از سفرهای غیرضروری و تجمعات، دورکاری کرده، قشر آسیب پذیر در خانه بمانند و درنهایت با داشتن علائم بیماری خودشان را قرنطینه کنند. همین دستورالعمل کافی بود تا فروشگاههای سراسر بریتانیا مورد هجوم مشتریان قرار گیرد و کمبود اقلام ضروری نیز بر مشکلات انگلیس اضافه شود. با وخامت اوضاع و افزایش آمار ابتلا، دولت در 20 مارس مجبور به تعطیلی مدارس، کلوبها و مراکز تفریحی شد. این شرایط سه روز بعد به قرنطینه کامل شهرها و تعطیلی کسب و کارها در سراسر بریتانیا انجامید. محدودیتی که بیش از یک ماه و نیم طول کشید.
بواقع سیاست دولت انگلیس در ابتدا بر نفوذ ویروس در میان مردم و ابتلای 60 درصدی آنها بود اما این تئوری در جایی درست بود که امکان ابتلای مجدد بهبودیافتگان صددرصد قطعی باشد که درباره این ویروس غیرقابل پیشبینی بود. از سوی دیگر رشد صعودی آمار مبتلایان، کمبود تجهیزات پزشکی و... انتقادات بسیاری را نسبت به اهمال دولت در کنترل ویروس ایجاد کرد. «بوریس جانسون» درست مانند «دونالد ترامپ»، ویروس کرونا را جدی نمیگرفت و سیاستهای او نیز تحت تأثیر همین رفتار بود. او حتی در یکی از بازدیدهایش از بیمارستان مخصوص بیماران کرونایی، با مبتلایان دست داد. دولت بریتانیا نیز شخص نخستوزیر را تصمیم گیرنده نهایی و به نوعی او را سیبل انتقادات کرده بود. وقتی«بوریس جانسون» در اواسط مارس بهعنوان نخستین سیاستمدار برجسته با تست کرونای مثبت در بیمارستان بستری شد، موجی از ترس و ناامیدی مردم را فرا گرفت. در این بین دولت بهخاطر وخامت حال جانسون، سناریوی پساز مرگ او را نیز تعیین کرد.
اما درسی که کرونا به «جانسون» داد چرخشی 360 درجهای در سیاستهای او ایجاد کرد و درست مانند دوران حضورش در شهرداری، این بار نیز اشتباهاتش را پذیرفت و پس از بهبودی به مردم اعلام کرد تا زمانی که لازم باشد قرنطینه را ادامه میدهد.
بحران کرونا در انگلیس آزمونی برای بوریس جانسون بود. در ابتدای این بحران مخالفان قرنطینه اعلام کردند نخستوزیر در صورتی میتواند محدودیت مشاغل را اعمال کند که از آنها حمایت مالی داشته باشد. این مخالفتها سبب شد 25 مارس پلیس انگلیس با اختیار تام وارد عمل شده و علاوه بر کنترل ترددها و مشاغل، افراد مشکوک به کرونا را نیز شناسایی و به مراکز منتقل کند. همچنین طراحی نرم افزار هشدار کرونا در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفت.
گرچه پیش از اعمال قرنطینه کشور نیز بسیاری از تحلیلگران بحران شدید اقتصادی بریتانیا را پیشبینی کرده بودند اما بررسیهای دقیقتر نشان میدهد در پایان ماه جاری میلادی(مه)، بحران کرونا بیش از 5 میلیون نفر دیگر به آمار بیکاران انگلیسی میافزاید و آن را به 20 درصد میرساند. شرایط در بریتانیا به حدی وخیم است که تنها تا اواسط ماه گذشته 22 میلیون نفر اعلام بیکاری و درخواست حمایت از دولت کردهاند. بسیاری از بیکاران، کارگران بخشهای دولتی هستند که در شرایط قرنطینه کنار گذاشته شده و به نوعی بیکاران بالقوه محسوب میشوند. در این شرایط دولت بریتانیا در نظر دارد برای حمایت از مشاغل خویش فرما و ترغیب مردم به راهاندازی کسب و کارهای جدید و کاهش هزینههای آتی دولت، با تخمین 80 درصد درآمد ماهانه این مشاغل، از اوایل ژوئن حقوقی تا سقف 2500 پوند ماهانه به واجدان شرایط پرداخت کند.
«ایران» از سناریوهای مختلف تأثیر«کووید19» بر بازار کار ایران گزارش میدهد
اشتغال در چنبره «کرونا»
گروه اقتصادی / در حالی که «سازمان بینالمللی کار» ماه گذشته بیکاری 25 میلیون نفر در جهان بر اثر شیوع ویروس «کووید 19» را تخمین زده بود، گزارشهای جدیدی که از بخشها و کشورهای مختلف منتشر شد، نشان داد که پیشبینی این سازمان بسیار خوشبینانه است، چرا که طبق تازهترین آمارها تنها در امریکا تاکنون 36 میلیون نفر تقاضای بیمه بیکاری دادهاند.
در جهان بخش خدمات بزرگترین قربانی کروناست و پس از آن بخش صنعت بیکاری قابل توجهی را تجربه کرده است و دراین میان تنها بخش کشاورزی است که کمترین آسیب را متحمل شده است.
در ایران نیزهمین رویه حاکم است، بخش خدمات که حدود 50 درصد از تولید ناخالص داخلی و بالاترین سهم اشتغال (50.3 درصد)را دراختیار دارد، سنگینترین ضربه را از کرونا خورده است. درواقع بخش اشتغال کشور هم از طرف عرضه و هم تقاضا با آسیب مواجه شده است. در بخش تقاضا بهدلیل رکود و تعطیلی بسیاری از کسب و کارها، با بیکاری قابل توجهی روبهرو هستیم و در بخش عرضه نیز بهدلیل ابتلای بخشی از شاغلان و قرنطینه اختیاری بخشی دیگر ساعات کار کاهش یافته است. با این حال دوره ماندگاری این ویروس در کشور و سایر کشورها تأثیر مستقیمی بر تعداد افرادی که شغل خود را از دست میدهند دارد. به این معنا که هرچه این دوره کوتاهتر باشد علاوه بر کاهش تعداد بیکاران امکان بازگشت به کار افراد بیکار شده نیز زودتر فراهم میشود. دراین میان برخی از کسب و کارها نظیر فعالیتهای بخش گردشگری، تأمین جا و رستوران این قابلیت را دارند تا به سرعت به شرایط عادی البته از نظر اشتغال بازگردند.
درخصوص آسیب کرونا بر پیکره اشتغال کشور در کنار برآورد کارشناسان، گزارشهای رسمی مختلفی نیز تدوین و منتشر شده است که از میان آنها دو گزارش یکی مربوط به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و دیگری مرکز پژوهشهای مجلس قابل اتکاست.
بررسی وضعیت اشتغال درفصل آخر سال گذشته و کل سال 98 نشان میدهد که با وجود بهبود نسبی شاخصهای نیروی کار در کشور، همچنان اعداد و ارقام با اهداف تعیین شده فاصله دارد. براساس گزارش رسمی مرکز آمار ایران، در سال گذشته نرخ بیکاری کشور به 10.7 درصد رسید که نسبت به سال قبل از آن افت 1.5 واحد درصدی را نشان میدهد. درمجموع مقایسه تعداد شاغلان در این سال با سال 97 حکایت از افزایش 430 هزار نفری اشتغال کشور دارد. این درحالی است که نرخ بیکاری 10.6 درصدی فصل زمستان سال قبل بهدلیل دوره آمارگیری قبل از شیوع کرونا، پیامدهای این بیماری در کشور را محاسبه نکرده است.
بیکاری 2 تا 6 میلیون نفری
درمجموع طبق گزارشهای رسمی منتشر شده شیوع ویروس کرونا در کشور 2 تا 6 میلیون شاغل را تحت تأثیر خود قرار میدهد. گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی 50 عنوان شغل در زیربخشهای اقتصادی و صنوف تولیدی و خدماتی را بهعنوان فعالیتها و مشاغل آسیبدیده از ویروس کرونا لحاظ شده است که این 50عنوان شغلی درقالب 10رسته فعالیت اصلی دستهبندی شد که با به روزرسانی مشاغل آسیب دیده رستههای شغلی به 13 مورد افزایش یافت. برپایه تصمیم دولت75 هزار میلیارد تومان تسهیلات برای حفظ اشتغال و تولید به این واحدها اختصاص یافته است.
کسب و کارهایی که بیشترین آسیب را از شرایط موجود دیدهاند 4 میلیون و 838 هزار و 982 نفر شغل که معادل 20.32 درصد از اشتغال کل است را به خود اختصاص دادهاند.
در سمت تقاضا بسیاری از گروه فعالیتها با کاهش تقاضا مواجه شدهاند و از ناحیه شوک منفی تقاضا دسته فعالیتهای بسیاری در اقتصاد ایران با آسیبهای جدی مواجه شده و بعضاً تا آستانه تعطیلی پیش رفتهاند. فعالیتهای اقتصادی مربوط به اصناف مواد غذایی از جمله رستورانها، تالارها، طباخیها، باغ تالارها، سفره خانهها، کافی شاپها و غیره با کاهش فروش محصولات در بازه 50 تا 90 درصدی مواجه شدهاند و حتی در مواردی تعطیل شدهاند. گروه فعالیتهای مرتبط با حوزه گردشگری مشتمل بر تأمین جا، غذا و آشامیدنیها بیشترین آسیب را دیدهاند و با هدف پیشگیری از شیوع ویروس اغلب هتلها و سایر مراکز اقامتی و فعالیتهای زیرمجموعه آنها تعطیل شدهاند. گروه حملونقل بر اساس اظهار نظر صنوف با کاهش حداقل 50 درصدی عرضه انواع خدمات روبهرو شدهاند. گروه فعالیتهای فرهنگی شامل سالنهای تئاتر و نمایش، باشگاههای ورزشی، موزهها، ساختمانها و اماکن تاریخی، کتابخانهها، شهربازیها و سایر فعالیتهای سرگرمی و تفریحی نیز به طور کامل تعطیل و با کاهش درآمد صد درصدی مواجه شدهاند. گروه فعالیتهای آموزشی هم شامل مدارس، مهدکودکها، دانشگاهها و سایر فعالیتهای آموزشی به طور کامل تعطیل شدهاند.
از سوی دیگرگروه پوشاک در همه زیرگروهها نیز با کاهش تقاضا مواجه شده و بنا بر اظهار نظر صنوف فروش آنها در همه تولیدات حداقل 50 درصد افت کرده است.
فعالیتهای دیگر مانند آجیل، خشکبار و سایر محصولات خوراکی و تولید شیرینی، بیسکویت و کیک نیز کاهشی بیش از 50 درصدی فروش را تجربه کردهاند، آن هم در شرایطی که با توجه به نزدیکی عید نوروز انتظار افزایش فروش داشتهاند و احتمال خسارت بیشتر ناشی از پیشبینی فروش بالا و خرید مواد اولیه فاسد شدنی بالا نیز وجود دارد.
دراین شرایط تقاضا برای گروه فعالیتهایی مانند آرایشگاههای زنانه و مردانه، شستوشو و خشکشویی، فعالیت گرمابه، سالنهای سونا و ماساژ، فعالیتهای مربوط به نظافت ساختمان و نظافت صنعتی و مکانیکیها و تعمیرکاران خودرو نیز با کاهش بیش از 50 درصد مواجه شده و در برخی موارد نیز تعطیل شدهاند.
هرچند کسب و کارهای آنلاین مانند سوپرمارکتهای آنلاین و فیلم در شرایط کرونایی به واسطه ارائه خدمات غیرحضوری در برخی از رستهها با افزایش درآمد همراه بودهاند، اما بخشی از آنها نیز افت فروش داشتهاند. دراین میان تاکسیهای اینترنتی و شرکتهایی را که در زمینه فروش آنلاین بلیت فعال بودهاند میتوان جزو مشاغل آسیب دیده درنظر گرفت.
برآوردها با لحاظ شاغلان غیررسمی
درحالی که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پژوهش خود بیش از 4.8 میلیون شاغل را در معرض آسیب کرونا درنظر گرفته است، برخی کارشناسان اعتقاد دارند که این تعداد تنها مشاغل رسمی و بیمه شده را محاسبه کرده است و درصورتی که مشاغل غیررسمی را که از حمایتهای کرونایی دولت نیز بهرهمند نبودهاند را درنظر بگیریم به طور قطع تعداد شاغلان آسیب دیده از کرونا رقم بالاتری خواهد شد. این موضوعی است که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود به آن توجه ویژهای داشته است و برهمین اساس شاغلان تحت تأثیر کرونا را در یک بازه 2 تا 6 میلیون نفری لحاظ کرده است.
درهمین راستا طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، تحت سناریوهای مختلف بین 7.5 تا ۱۱ درصد از ستانده اقتصاد درنتیجه شیوع ویروس کرونا کاهش خواهد یافت. همچنین بین 2 میلیون و 870 هزار نفر تا 6 میلیون و 431 هزار نفر از شاغلان فعلی، متأثر از شیوع ویروس شغل خود را از دست خواهند داد.
کارشناسان حوزه فاوا در گفت و گو با «ایران»:
«کرونا» دیجیتالی شدن سبک زندگی مردم را تقویت کرد
سوسن صادقی
خبرنگار
شیوع کرونا موجب شد تا اکثر مردم به فناوری و ابزارهای دیجیتالی روی خوش نشان دهند و این ابزارها را جزو نیازهای ضروری زندگی در دوران قرنطینه اجباری به حساب بیاورند اما این ابزارها چه تغییراتی در سبک زندگی مردم ایجاد کرده است؟ آیا این تغییرات پایدار خواهد ماند و چقدر این تغییر رفتار برای اقتصاد دیجیتالی کشور مفید خواهد بود. برای پاسخگویی به این سؤالها به سراغ کارشناسان حوزه فاوا رفتیم.
تغییر رفتار دیجیتالی با شیوع کرونا
با شیوع کرونا، مردم مجبور شدند رفتارهای حضوری و سنتی خود را با غیرحضوری و دیجیتالی جایگزین کنند تا به نوعی بتوانند چرخه زندگی را ادامه دهند در همین راستا با مشاهده رفتاری در مدت سه ماه گذشته چندین تغییر در سبک زندگی مردم در دوران کرونا شکل گرفته است یکی در بخش ارتباطات است یعنی نه تنها ارتباطات تصویری افزایش یافت، بلکه استفاده از برنامههای زنده آموزشی، هنری، مذهبی و... نیز در پلتفرمهای داخلی و خارجی روند روبهرشدی داشت. از سوی دیگر با شیوع کرونا تغییرات در حوزه سلامت دیجیتال نیز بالا بود بهطوری که اپلیکیشنهای حوزه سلامت رشد صددرصدی پیدا کرد و مردم توانستند بهجای مراجعه به مطب از طریق اپلیکیشنهای موجود داخلی با پزشکان خود ارتباط برقرار کرده و ویزیت شوند یا بهصورت غیرحضوری نوبت بگیرند و در این دوران نه تنها استفاده از یک اپلیکیشن (پزشکت) 2668 درصد رشد داشت بلکه، برنامههای جدیدی (مانند ماسک با 3 میلیون نصب و سفیران سلامتی) هم طراحی و راهاندازی شد و مورد استقبال کاربران قرار گرفت.
شیوع کرونا مراسم مذهبی در مساجد و اماکن مذهبی را نیز به تعطیلی کشاند ولی مردم با تغییر سبک زندگی خود به پلتفرم های مذهبی روی آوردند. بخصوص در شبهای قدر مراسم مذهبی پخش زنده (لایو) افزایش یافت. طبق گزارش آپارات فقط در شب 19 ماه رمضان 300 مجلس احیا بر این بستر با حضور بیش از 12 هزار شرکتکننده برگزار شد و طبق اعلام نرم افزار هیأت آنلاین، در شب 21ماه رمضان بیش از 25 مراسم با بیش از 170 هزار بازدید برگزار شد. افزایش خرید آنلاین بهصورت خرده فروشی نیز در فروشگاههای آنلاین از دیگر تغییر رفتار مردم در این دوران بود. بهطوری که میزان فروش فقط در مدت دوماه (اسفند 98 و فروردین ماه 99)در بزرگترین فروشگاه آنلاین کشور 30 درصد افزایش یافت و در این مدت کسب وکارهای سنتی نیز به سمت فروش آنلاین گرایش پیدا کردند و درخواست غرفه فروش در پلتفرمهای فروشگاه آنلاین در برخی فروشگاهها 11 (باسلام) تا 30 درصد (دیجی کالا) افزایش یافت.
توسعه اقتصاد دیجیتال با شیوع کرونا
اما کارشناسان درباره این تغییررفتارها و تأثیر کرونا بر سبک زندگی مردم چه نظری دارند. مهدی محمدی دبیر ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به «ایران» گفت: شیوع کرونا باعث شد مردم به ناچار سبک زندگی خود را در این دوران تغییر داده و برای تأمین نیازهای آموزشی، خدمات و... بهسمت فضای دیجیتال کشور کشیده شوند.
محمدی افزود: با توجه به اینکه ظرفیتها و زیرساختهای لازم در کشور تا حدودی وجود داشت بنابراین شرایط گذار در این دوران روی داد و مردم کمکم از غیردیجیتال به دیجیتال حرکت کرده و در این دوران از برخی از خدمات و سرویسهای دیجیتالی مانند آموزش آنلاین، سلامت الکترونیک، سرگرمی، محتوا و خرید خرده فروشی بیش از قبل از کرونا بهرهمند شدند.
دبیر ستاد توسعه اقتصاد دیجیتال و هوشمندسازی افزود: آمار تقریبی میزان رشد صددرصدی را در حوزههای سلامت، سرگرمی و محتوا نشان میدهد. بخش خرده فروشی حاکی از رشد 15 درصدی است. رشد 4 تا 5 برابری را در پلتفرمهای آموزش و نمایش فیلم شاهد بودیم که نشان دهنده وجود ظرفیت خوب رشد است وی با اشاره به اینکه کرونا باعث شد استفاده از ظرفیت دیجیتال افزایش یابد، گفت: تغییر رفتار دیگری که رخ داد گرایش کسب و کارهای سنتی به فضای دیجیتال بود. دستگاهها و سازمانها نیز شروع کردند به ارائه خدمات بیشتر به مردم تا کارها غیرحضوری انجام شود و در این بین مردم نیز متوجه شدند که استفاده از فناوری و غیرحضوری به نفع خودشان است و این تغییر رفتار را پذیرفتند.
محمدی درباره پایداری این تغییر سبک از زندگی مردم نیز گفت: گزارشهای جهانی حاکی از آن است که در نهایت تغییر سبک رفتار و زندگی مردم در این دوران، دیجیتالی شدن را در تمام جوامع تقویت میکند و بهنفع اقتصاد دیجیتال خواهد بود ولی با فروکش کردن بیماری کرونا، کمی این سبک از زندگی فروکش میکند اما به شرایط قبل از کرونا باز نمیگردد و سطح بالاتری از پیش از دوران کرونا را کماکان تجربه خواهیم کرد.
وی افزود: ظرفیت جدیدی نیز در اقتصاد دیجیتال ایجاد خواهد شد و باعث میشود میزان تقاضا در فضای مجازی و کاربریها برای برطرف کردن نیازها از طریق فضای مجازی افزایش یابد و این خود نیز به توسعه فضای اقتصاد دیجیتال کمک میکند چرا که هر چقدر تعداد کاربران فضای دیجیتال افزایش یابد، صاحبان کسب و کارهای مجازی هم که به راهاندازی اپلیکیشنها و خدمات دیجیتال میپردازند بیشتر ازاین فضا یاد خواهند گرفت و در همین راستا بهدنبال استفاده از ابزارهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی خواهند رفت.
محبوبیت دولت الکترونیک با شیوع کرونا
«با شیوع کرونا تمام کارهایی که سالها حضوری انجام میشد و امکان ارائه آن خدمات و سرویسها از طریق اینترنت وجود داشت کاملاً پررنگ شدند و بیشتر رفتارهای حضوری مردم به رفتارهای آنلاین ودیجیتالی تبدیل شد.»
محمدرضا قدوسی مشاور کسب و کارهای آنلاین با بیان مطلب فوق به «ایران» گفت: در سه جنبه سبک زندگی مردم تغییر کرده و بهسمت دیجیتالی شدن رفته است. اول اینکه تمایلات مردم از رفتارهای حضوری و سنتی بهسمت ارتباطات عمومی و سرگرمیهای دیجیتالی تغییر کرد. دوم اینکه شرکتها و سازمان ها نیز بهسمت استفاده از ارتباطات دیجیتالی رفتند و در این راستا از ابزارهای فناورانه مانند ویدئو کنفرانس و دیگر نرم افزارها برای دورکاری استفاده کردند.نه تنها سازمانها و شرکتها شرایط دورکاری را برای کارکنان خود فراهم کردند، بلکه تبادل اسناد و مکاتبات بین مشاغل و سازمانها و شرکتها نیز دیجیتالی شد و ارسال نامه با پیک و پست جای خود را به سیستمهای الکترونیکی داد و در نهایت بخشی که بیشترین تغییرات را در رفتار مردم گذاشت، دولت الکترونیک بود. با بستری که فراهم شده بود مردم به استفاده از این بستر سوق داده شدند.
قدوسی افزود: تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی و رفتاری مردم و گرایش به سمت استفاده از فناوری، به نفع دیجیتالی شدن کشور است. باید گفت نقشی که کرونا در دیجیتالی شدن کشور داشت و آن را به این سمت هل داد تاکنون هیچ کدام از الزامهای قانونی، تشویقها و تنبیهها نتوانسته بود، انجام دهد و چند مرحله کشور را جلو برد و آن را به فاز جدیدی از دولت الکترونیک و اقتصاد دیجیتالی وارد کرد. وی درباره اینکه آیا این سبک زندگی پایدار خواهد ماند یا خیر، گفت: این پایداری از یکسو به عمر این بیماری در کشور و اینکه چقدر بحث رعایت فاصله اجتماعی طول بکشد، بستگی دارد بنابراین هر چقدر ادامه دار باشد این رفتارها در مردم تأثیر عمیق تری خواهد گذاشت. از سوی دیگر بستگی به ادامه دار بودن ارائه خدمات الکترونیکی نهادها به مردم دارد. اگر دستگاهها کماکان به ارائه خدمات خود از راه دور و بر بستر دولت الکترونیک ادامه دهند و در دوران پساکرونا نیز آن را متوقف نکنند، این تغییر رفتار پایدار خواهد ماند.
این مشاور کسب و کارهای آنلاین معتقد است اگر این تغییر رفتاری و سبک زندگی مردم پایدار بماند، بزرگترین ثمرهای که برای مردم خواهد داشت، شفافیت و سرعت است از سوی دیگر شاهد کاهش آلودگیهای زیست محیطی، هزینهها و... خواهیم بود. از این طریق مردم میتوانند بسرعت فعالیتهای خود را انجام داده و وضعیت شان را رصد کنند و نیازی به حضور تعاملات ساختگی در کشور نداشته باشند. قدوسی با بیان اینکه شیوع بیماری کرونا یک اثر مثبت دیگر هم در اقتصاد دیجیتال به همراه داشت و آن افزایش اعتمادپذیری مردم نسبت به حوزه فناوری بود، گفت: البته با شرایط پیش آمده مردم چارهای جز استفاده از ابزارهای فناوری و تغییر سبک زندگی خود نداشتند اما بعد از استفاده از آن متوجه شدند که میتوان به سامانههای فناوری اعتماد و از آنها استفاده بهینه کرد.
وی افزود: برای تداوم آن باید دولت الکترونیک بیشتر تقویت شود و پیشنهاد میشود خدمات دیگر نهادها مانند قوه قضائیه، پلیس فتا، اموربانکی و... نیز بر بستر دولت الکترونیک ارائه شود تا مردم بهصورت غیرحضوری از آنها بهرهمند شوند.
مهدی پشتکوهی کارشناس حوزه اقتصاد دیجیتال فناوری نیز با بیان اینکه در حوزه خدمات روی سبک زندگی و رفتار مردم تأثیر گذاشته و آن را تغییر داد، به «ایران» گفت: با شیوع کرونا مردم بهسمت فناوری و دیجیتال بیش از پیش روی آوردند و این فناوری توانست سبک زندگی مردم را در حوزه خریدهای اینترنتی بهصورت خرده فروشی، صنعت سرگرمی، آموزش آنلاین، دولت الکترونیک و... تغییر دهد. پشتکوهی افزود: دولت پیشاز این بهدنبال دیجیتالی کردن بود و با جبر کمی آن را پیادهسازی کرد که نتیجه مطلوبی در بر نداشت ولی شیوع کرونا موجب شد فرهنگ استفاده از فناوری بیش از قبل شکل بگیرد بنابراین در این دوران حوزه تجارت الکترونیک، دولت الکترونیک و بانکداری الکترونیک و اطلاعرسانی الکترونیک و... توسعه یافت.
وی این تغییرات سبک زندگی را به نفع اقتصاد دیجیتال دانست و افزود: ولی بهنظر نمیرسد این تغییر سبک زندگی مردم و دیجیتالی شدن پایدار بماند، چرا که این اتفاق بهدلیل بحران کرونا بهوجود آمد و تأثیرات مقطعی در برخی از حوزهها گذاشت ولی باید گفت به سطح قبلی خود نیز بازنخواهد گشت .
چگونه «کرونا» مردم جهان را شیفته فناوری کرد
میترا جلیلی
خبرنگار
شیوع کرونا در جهان فراتر از یک پاندمی بود چراکه در کنار مشکلاتی که برای مردم سراسر دنیا ایجاد کرد زمینه ساز تغییر سبک زندگی بسیاری از مردم نیز شد؛ مردمی که گاه از تلفن هوشمند خود تنها برای یک تماس صوتی ساده استفاده میکردند حالا این وسیله دیجیتال را بهترین دوست و یاور خود در قرنطینه اجباری میدانند و تلاش دارند تا همه نیازهای خود اعم از خرید، پرداختهای مالی، آموزش، کار، ورزش و... را بدون خروج از خانه و تنها با کمک وسایل دیجیتال انجام دهند.
ویزیتهای مجازی در دوران کرونا
در روزهای نخست شیوع کووید19 ترس از ابتلا به کرونا، بسیاری از مردم جهان را روانه بیمارستانها کرد. این موضوع علاوه بر اینکه فشار مضاعفی به کادر بیمارستانی وارد کرد، عملاً باعث شیوع بیشتر بیماری شد برای مقابله با این مشکل، کم کم فناوری Telehealth یا پزشکی از راه دور در میان مردم محبوبیت یافت و حالا میتوان آن را یک تغییردهنده بازی در میدان مقابله با کووید19 دانست. با استفاده از این فناوری، میزان فشار روی پزشکان و کادر درمانی هم کاهش یافته است. محققان معتقدند بحرانها فرصتهایی برای نوآوری هستند و دراین میان Telehealth بیشترین رشد را داشته است تا آنجا که کرونا باعث شده تا این بخش راه 10ساله را در عرض دو ماه بپیماید. در این فناوری با استفاده از ویدئوکنفرانس بر بستر اینترنت و اپلیکیشنهایی همچون زوم، عملاً ملاقاتهای مجازی با پزشکان صورت میگیرد. درحال حاضر در کشورهای توسعه یافته همچون امریکا و آلمان، بیمارستانها و کلینیکهای خصوصی جلسات مجازی ویزیت پزشک در اختیار بیماران قرار میدهند و در امریکا میزان استفاده مردم از این فناوری رشد 683 درصدی داشته است. در آسیا نیز میتوان این روند را در کشورهایی همچون چین و اندونزی دید. در چین برای ویزیت پزشک، Ping-An Good Doctor در اختیار بیماران قرار دارد و در اندونزی هم استفاده مردم از AloDokter و Halodoc در دوران کرونا افزایش چشمگیری داشته است.
در منطقه آسیا- اقیانوسیه هم استرالیا بیشترین میزان استفاده از telehealth را در دوران کرونا داشته است و حتی به برخی از کادر درمانی که بهدلیل بیماریهای زمینهای، بارداری و... نسبت به این ویروس حساستر هستند اجازه داده تا بهصورت دورکاری و از خانه از طریق ویدئو کنفرانس با بیماران خود ارتباط داشته باشند. دولتهای سنگاپور و فیلیپین نیز همین روند را پیش گرفتهاند و پلتفرمهایی در اختیار مردم قرار گرفته تا بتوانند درباره مشکلات سلامت خود با پزشکان مشورت کنند .
افزایش استفاده از رسانهها در دوران کرونا
نگاهی به آمارها نشان میدهد که در سراسر جهان میزان علاقه کاربران به خواندن کتاب و گوش دادن به کتابهای صوتی افزایش 14درصدی داشته و میزان مراجعه کاربران به اخبار هم 36درصد افزایش یافته است. مردم دنیا در دوران خانه نشینی به دیدن فیلم از طریق پلتفرمهای دیجیتال ازجمله نتفلیکس علاقه زیادی نشان دادهاند و شاهد رشد 51درصدی این موضوع در کل دنیا نسبت به دوران قبل از کرونا هستیم. البته در برخی کشورها از جمله ایتالیا و چین این رقم از متوسط جهانی هم بالاتر رفته و به ترتیب 53درصد و 63درصد افزایش داشته است. در دوران قرنطینه، کاربران دنیا همچنین علاقه بیشتری به حضور در شبکههای اجتماعی (44درصد)و پیام رسانها (45درصد)داشتهاند و باز هم مردم ایتالیا و چین از این دو پلتفرم استقبال بیشتری داشتهاند. ساخت و آپلود ویدئو در شبکههای اجتماعی مختلف ازجمله تیک تاک، یوتیوب و... هم بخشی دیگر از تغییر سبک زندگی مردم دنیا را نشان میدهد. همچنین با بسته شدن باشگاهها بسیاری از مردم به اپلیکیشنهای مختلف در این زمینه روی خوش نشان دادند و شاهد افزایش تعداد نصب اپهای مرتبط با این موضوع در جهان بودیم و میزان خرید آنلاین وسایل و تجهیزات ورزشی نیز افزایش 25.3درصدی داشت. آشپزی هم یکی دیگر از تفریحات مورد توجه مردم در دوران قرنطینه بود و در این مدت تعداد بیشتری از کاربران به نصب اپلیکیشنهای مرتبط با آشپزی علاقه نشان دادهاند.
افزایش خرید آنلاین در دوران کرونا
با شیوع کرونا و تعطیلی فروشگاهها عملاً دریچهای به سوی تجارت الکترونیک باز شد و حالا دیگر مدیران فروشگاههای بزرگ هم میدانند که تنها راه بقای آنها تجارت الکترونیک و فروش آنلاین است چراکه بسیاری از مردم علاقه مندند در دوران پساکرونا هم عادت خرید آنلاین خود را ادامه دهند. شاید بتوان گفت کرونا، سبک زندگی مردم فنلاند را بیش از سایر کشورهای جهان تغییر داده است چرا که میزان خرید آنلاین مردم در این کشور با افزایشی 60درصدی همراه بوده است. بر اساس آمار فدراسیون تجارت الکترونیک فنلاند در سال 2019 ارزش خرید آنلاین از سایتهای داخلی و خارجی در فنلاند بیش از 4.5میلیارد یورو بوده است و انتظار میرود بهدلیل تقاضای بالای خرید آنلاین در این برهه زمانی، ارزش خرید آنلاین در این کشور در سالجاری از این رقم پایینتر نرود.آلمانیها هم 31درصد بیشتر از زمان قبل از کرونا به خرید آنلاین روی خوش نشان دادند و این رقم افزایش در بریتانیا به 43درصد و در امریکا به 51درصد رسیده است.
شیوع کرونا بر رفتار مصرفکنندگان در جهان نیز تأثیر گذاشت بهگونهای که در هفته پایانی آوریل که مردم بسیاری از کشورها در قرنطینه بودند، ترافیک آنلاین سوپرمارکتها در دنیا افزایشی 135درصدی نسبت به ژانویه و فوریه داشت. یکی دیگر از مواردی که میتوان از آن بهعنوان تغییر سبک زندگی یاد کرد، استفاده کمتر از پول نقد و گرایش به پرداختهای آنلاین است. در آلمان، بریتانیا و امریکا به ترتیب شاهد کاهش 37درصدی، 62 درصدی و 35درصدی استفاده از پول نقد در دوران کرونا هستیم که به همین نسبت به پرداختهای آنلاین افزوده شده است. از سوی دیگر، با قرنطینه اجباری، نیاز مردم به تفریح درون خانه نیز بیشتر شد و در کنار دیدن فیلم، آشپزی، گوش دادن به موسیقی و... گیمهای مختلف نیز به جزئی جداییناپذیر از زندگی آنها تبدیل شد. تا جایی که میتوان آن را نیز به نوعی تغییر سبک زندگی دانست. در سه ماه ترافیک بازی در جهان 46درصد افزایش یافت و تعداد گیمرهای جهان از 1.2میلیارد نفر به 1.75میلیارد گیمر رسیده است که البته بیشترین گیمرها در چین و اروپا حضور دارند
یکی دیگر از مواردی که سبک زندگی بسیاری از مردم جهان را تغییر داده، دورکاری بهدلیل تلاش برای رعایت فاصله اجتماعی و کمتر شدن شیوع کروناست. این تجربه برای برخی از شرکت ها و کارمندان دنیا بسیار موفقیتآمیز بوده است بهگونهای که توئیتر بخشی از کارکنانش را برای همیشه دورکار کرد در حال حاضر 265 میلیون امریکایی دورکار هستند در حالی که پیش از این تنها 7درصد امریکاییها دورکار بودند .
فعالان و کارشناسان سینما از تأثیر کرونا بر محتوای تولیدات سینمایی میگویند
ایده را نجات دهید
همراه با گفتارهایی از پرویز اجلالی، شادمهر راستین، محمد داوودی، محسن آزرم و احمدطالبینژاد
نرگس عاشوری
خبرنگار
یک تجربه تاریخی تازه میتواند با ایدههایی خلاقانه در تولید آثار فرهنگی همراه باشد. کرونا از همین دست تجربیات است که از فربگی حجم تأثیرات آن انتظار میرود خوراکی تازه برای تولید محتوا در عرصه سینما و فیلمنامه ایجاد کند. تغییر اندیشه آدمها در این دوره خاص به جهان، انسانیت فارغ از مرزبندیها، اهمیت زندگی، مباحث فلسفی، سیاسی و اخلاقی و... موضوعاتی است که انتظار میرود به خلوت فیلمنامهنویسها هم راه پیدا کند و فیلمهای ماندگاری که بحثهای عمیق این دوران را مطرح میکنند بیشتر شود. درباره تأثیر کرونا بر محتوای آثار سینمای ایران اما فعالان و صاحبنظران این عرصه نظرات متفاوتی دارند. آنها اگر چه پیشبینی در این باره را پیشگویی پرابهام میخوانند اما در عین حال بر این باورند که کرونا همچون دیگر پدیدههای اجتماعی بازتابی آنی بر سینمای ایران خواهد داشت و احتمالاً در یکی دو سال آینده با حجم زیاد آثاری مواجه خواهیم شد که بهصورت سطحی از این ماجرا تأثیر گرفتهاند و با نگاه ژورنالیستی عاری از هنر به این ماجرا پرداختهاند. نبود نگاه عمیق احتمالی به شرایط این دوران در آثار سینمایی کشورمان را برخی حاکمیت سرمایهگذارانی فاقد خلاقیت بر سینمای ایران میدانند که هدایتکننده اصلی تولیدات سینمایی شدهاند و برخی هم بر این باورند که دنیای دیجیتال و سهل شدن تولید باعث شتابزدگی سینماگران و واکنش آنی آنها به پدیدههای اجتماعی شده است در حالی که ساخت آثار ماندگار در این باره نیازمند زمان و مهمتر از آن بینش و آگاهی فلسفی و اجتماعی فیلمسازان و فیلمنامهنویسان است.
چشمان فروبسته هنر بر تجربههای تاریخی
گمانهزنیها درباره تأثیر کرونا بر سینما را پرویز اجلالی پیشگویی غیرممکن میخواند که تصویر روشنی از آن نمیتوان ارائه کرد. این جامعهشناس با تأکید بر لزوم گذر زمان، معتقد است که این تأثیرگذاری قاعده عمومی ندارد و ممکن است مثل برخی پدیدههای مهم تاریخی بازتابی در آثاری هنری نداشته باشد: «برخی اوقات یک اتفاق تاریخی بازتاب مشهودی در آثار هنری ندارد. بهعنوان مثال در روسیه جنگهای زیادی بشدت لشکرکشی ناپلئون رخ داده که بازتابی نداشته اما همین جنگ را تولستوی در «جنگ و صلح» به شکلی زیبا ماندگار میکند.» او میگوید: «شرایط این روزها مثل دوران شیوع طاعون نیست که در خیابانها شاهد صحنههای ملموس و رنجآور کشته شدن آدمها باشیم اگر چه ذوق هنری که وجود داشته باشد مرگ غریبانه آدمهای مبتلا به کرونا هم میتواند سوژه تأثیرگذاری شود.» بهگفته اجلالی اما میتوان انتظار داشت فیلمهایی که بحثهای عمیق این دوران را مطرح میکنند بیشتر شود: «تمدن و فرهنگ بشری که این همه به آن افتخار میکنیم چه ساده با یک ویروس کوچک به خطر میافتد شاید درسی شود برای همه انسانها که تکبر پیدا کردهاند و باید فروتنتر باشند و با طبیعت بهتر برخورد کنند. البته همه اینها احتمال است. بشر از این حوادث زیاد دیده اما پولپرستی و خشونت ادامه پیدا کرده است.»
هنوز صوراسرافیل دمیده نشده
شادمهر راستین فیلمنامهنویس آثاری چون «بههمین سادگی» و «امروز» از ساختههای رضا میرکریمی هم معتقد است قضاوت در این باره زود است اما در عین حال بر تأثیرگذاری کرونا بر شخصیتپردازی تأکید دارد: «بهنظر میرسد اصلیترین بخش فیلمنامه که شخصیتپردازی است تأثیرپذیر باشد؛ اینکه شخصیت باید کار منحصربهفردی انجام دهد تا قهرمان شود دوباره به همان دوره اولیه باز میگردد که بقا مهمتر از هر چیز است. در دورهای که انسان به زنده ماندن اطمینان داشت، به ماهیت زندگی فکر میکرد اما حالا مجبور است به زنده ماندن فکر کند.»
او با یادآوری نقش هنر و تأثیرگذاری آن در دوران کرونا میگوید: «نه دستاوردهای ماورایی و نه دستاوردهای علمی هیچکدام تأثیرگذاری هنر را نداشت. آنچه به همه ما کمک کرد هنر بود حتماً قهرمانهای آینده در جهان پساکرونا آدمهای خلاقی هستند و هنرمندان هم شامل همین قشر هستند.»
راستین در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان توقع رواج سینمای آلترناتیو و انسانی در دوران پساکرونا را داشت میگوید: «قاعده همین است. ما از اول هم مثل اروپاییها فیلمهای آلترناتیو میساختیم، البته با کیفیت ابتدایی. تبدیل شدن به سینمای هالیوود برای ایران یک فانتزی است.» این فیلمنامهنویس با اشاره به دیده شدن فیلمها در فضای مجازی میگوید آینده برای سینمایی است که بتواند در شبکههای اجتماعی بیشتر دیده شود. او درباره مقایسه شرایط امروز با فیلمهای آخرالزمانی که درباره شیوع ویروس ساخته شده و احتمال ساخته شدن چنین آثاری در سینمای ایران میگوید: «این تفکر توراتی خیلی با تفکر ایرانی جور نیست. الان هم دوران آخرالزمانی نیست هیچکس نمیخواهد جامعه بشری را نابود کند و هنوز صوراسرافیل دمیده نشده، فقط تلنگری بود برای اینکه نمیتوان مغرورانه روی زمین راه رفت و با طبیعت برخورد کرد.»
خلوت گزینی سینما
«نمیشود به پدیدهای که تلخ است و با جان و زندگی آدمی درگیر است بیتفاوت بود.» محمد داوودی گوینده این عبارات بر این باور است که کرونا مثل هر مسأله اجتماعی دیگری بر سینما تأثیر خواهد گذاشت و این تأثیرگذاری به قصههایی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به کرونا مرتبطند محدود نخواهد شد: «خواه ناخواه من فیلمنامهنویس در نوشتن سکانسی که پر از سیاهیلشکر یا تعدد کاراکتر است دست به عصاتر خواهم بود.» فیلمنامهنویس «قصر شیرین» میگوید که نوشتن فیلمنامه در دوران کرونا و ساخت فیلم نشانه امیدواری است اما بقای این امید به اکران است و باید در اندیشه تغییرات فرمی و تجربه شکل دیگری از سینما بود. به گفته او بعدها از فیلمهای این دوران با برچسب تاریخی کرونا یاد خواهد شد و این شرایط روی موضوعات و فرم فیلمها تأثیرگذار خواهد بود.
سرمایهگذار بیخلاقیت حکم میکند
محسن آزرم منتقد سینما نگاه خوشبینانه و امید چندانی به شکل گرفتن اتفاقی تازه در سینما ندارد. او میگوید کرونا بهلحاظ محتوا تأثیری بر جریان اصلی سینما نخواهد داشت چرا که فیلمنامهنویس و کارگردان تصمیمگیرنده اصلی نیست و تولیدات سینما توسط تهیهکننده و سرمایهگذاری هدایت میشود که بیبهره از خلاقیت است: «دورهای در دهه 60 سینمای ایران، سینمای هدایتی نامیده میشد توسط تهیهکنندگانی که امروز در حوزه فیلمسازی فعال هستند. آنها معتقد بودند این دولت است که تعیین میکند سینماگر چه بسازد. حال امروز همین تهیهکنندگان و سرمایهگذاران برای فیلمساز و مخاطب تعیین تکلیف میکنند و این سرمایهگذاران خلاقیت لازمه تهیهکنندگی در دنیای صنعتی مثل هالیوود را ندارند.» پیشبینی این منتقد سینما از فرجام تأثیرگذاری کرونا در سینما در این عبارات خلاصه میشود: «تهاش چیزی شبیه فیلمهای جعلی خواهد شد که به اسم سینمای اجتماعی در این سالها شاهد هستیم؛ تعطیلی ادارات، چکی که روی دست صاحبش مانده، خریداری که گرفتار شده و...» آزرم همچنین گلایهای هم از عملکرد مدیران گروه هنر و تجربه در شرایط کرونا دارد: «جریان اکران آنلاین بیش از اینکه فرصتی برای دیده شدن فیلمهای تجاری باشد باید مورد استفاده و اقبال گروه هنر و تجربه قرار میگرفت؛ گروه اکرانی که رسالتش حمایت از فیلمسازان جوانتر است که معمولاً جایی در مناسبات حرفهای سینمای ایران پیدا نمیکنند.»
به صبر گنج شوی
شتابزدگی و بالا گرفتن تب یک موضوع، آفت سینمای دیجیتال است که به اعتقاد احمدطالبینژاد با کرونا هم دامنگیر تولیدات سینمایی خواهد شد: «سهل شدن تولید باعث شده سینما تأثیر آنی از شرایط اجتماعی بگیرد و بازتاب آنی هم داشته باشد. نمونهاش حجم زیاد فیلمهایی است که اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 درباره دختران فراری ساخته شد و اغلب در حد گزارشهای روزنامهای ماند. بعید نیست در سال 1400 با تعداد زیادی فیلم سطحینگر در زمینه کرونا روبهرو شویم؛ سناریوهای شتابزده و بعضاً سطحی. همه میخواهند بگویند ما در جریانیم و تأثیر گرفتیم.» این منتقد سینما تأکید میکند که هر پدیده عمومی و جهانی برای بازتابی عمیق در آثار هنری نیاز به زمان داد: «حداقل 5 تا 10 سال زمان نیاز است تا حسهای درونی این فاجعه بشری بر آثار هنری تأثیر بگذارد. باید به سینما و ادبیات زمان داد تا عمق اضطرابها، نگرانیها و رنجهایی را که در وجود همه مردم جهان موج میزند، بازتاب بدهد. این غم عمومی به زمان نیاز دارد تا در سینما و ادبیات تبدیل به اثری مثل «طاعون» آلبر کامو یا «مسخ» فرانتس کافکا شود. «مسخ» میتواند نمادی از بشر امروز باشد که احساس میکند از ماهیت اصلیاش دور شده و آنقدر ضعیف شده که تبدیل به یک حشره شده است همان چیزی که امروز شاهد هستیم و بشر مدعی پیشرفت در مقابل ویروسی که صدها هزارتای آن سر نوک سوزن جا میگیرد تا این میزان احساس درماندگی میکند.»
او از داریوش مهرجویی و اصغر فرهادی بهعنوان فیلمسازانی یاد میکند که میتوان به ساخت اثری ماندگار در این حوزه به آنها امید بست: «مهرجویی، فارغ از ضعف فیلمهای اخیرش، بهخاطر گرایش فلسفی که دارد میتواند از این پدیده و این موقعیت یک فیلم ماندگار بسازد مثل «گاو» که راجع به تناسخ انسان است یا مثل «هامون» که راجع به سرگردانی انسان امروز است یا «پری» که... مهرجویی این ظرفیت را دارد مشروط بر اینکه فیلمنامهای قوی و یکدست داشته باشد.»
«ایران» از تکاپوی تیمهای لیگ برتری برای ازسرگیری فعالیت گزارش میدهد
اول تست کرونا بعد تمرین
حامد جیرودی
خبرنگار
گرچه همچنان هشدارها درخصوص کرونا جدی است و نهادهای مربوطه تأکید میکنند باید با دقت به توصیهها عمل شود اما به نظر میرسد شرایط نسبی برای ازسرگیری مسابقات ورزشی در حال شکلگیری است. البته این مهم فعلاً در دسترس نیست و طبیعی است که تمرکز و نظارت روی تمرینات خواهد بود تا با اجرای پروتکلهای بهداشتی، مشکلی به وجود نیاید. ستاد مقابله با کرونا در ورزش یکشنبه شب اطلاعیه جدیدی صادر کرد و در آن نوشت: «پیرو مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، تمرینات تیمهای ورزشی با تماس بدنی کم از اول خرداد با رعایت پروتکلهای بهداشتی و با تشخیص و نظارت فدراسیون پزشکی ورزشی مجاز است. همچنین برگزاری مسابقات در رشتههای ورزشی با تماس بدنی کم از 22 خرداد بدون حضور تماشاگر و با رعایت دستورالعملهای بهداشتی تحت نظارت دقیق فدراسیون پزشکی ورزشی مجاز است.» بر همین اساس اکثر تیمهای لیگ برتر فوتبال، تکاپوی خود را برای شروع تمرینات و گرفتن تستهای پزشکی از بازیکنان طبق پروتکلها آغاز کردهاند تا خود را برای ادامه رقابتها آماده کنند. با این حال آنچه مشخص است، اینکه تیمها ابتدا تستهای پزشکی طبق پروتکل را میگیرند و بعد تمریناتشان را آغاز میکنند.
مهدی: شرایط تمرین را برای تیمها فراهم میکنیم
سهیل مهدی درخصوص شروع تمرینات تیمهای لیگ برتری و آغاز مسابقات، گفت: «برای شروع تمرینات تمام تیمها، باید برای تست کرونا تمهیداتی را انجام دهند. امیدواریم در 2،3 روز آینده این موضوع انجام شود. بعد از انجام تستهای کرونا تیمها میتوانند تمرینات را شروع کنند. سه تا چهار هفته زمان برای تمرینات خواهیم داشت و بعد از آن مجوز ستاد کرونا برای آغاز مسابقات را میگیریم.» سرپرست کمیته برگزاری مسابقات سازمان لیگ درخصوص مسئولیت اجرای پروتکلهای بهداشتی هم توضیح داد: «3 سازمان پزشکی ناظر بر ورزش داریم؛ ایفمارک، کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال و فدراسیون پزشکی - ورزشی که بر برگزاری مسابقات نظارت خواهند داشت. البته بهترین ناظر پزشکان تیمها هستند.»
مهدی درخصوص اینکه اگر بازیکن یا کادر فنی تیمی به کرونا مبتلا شود، نحوه برگزاری ادامه لیگ چگونه خواهد شد، گفت: «در این خصوص دو فاز داریم؛ اول تمرینات، دوم مسابقات. در شرایط اول دوره 14 روزه آشکارسازی کرونا را داریم و ما میتوانیم در تمرینات کرونا را کنترل کنیم و کسانی که به مسابقات وارد میشوند، به کرونا مبتلا نباشند. در فاز مسابقات باید مراجع ذیصلاح صحبت کنند. البته ما دو بحث داریم؛ اول درباره کسی که مبتلا شده است چه کاری انجام دهیم، دوم با کسی که تمارض به ابتلا به کرونا کرده چه کنیم. کسی که تمارض کند برخورد قضایی میشود. بگذارید برای فاز مسابقات مشورت و متعاقباً اعلام کنیم.»
برنامه پرسپولیس چگونه است؟
به گزارش رسانه رسمی باشگاه پرسپولیس، به احتمال فراوان زمان آغاز تمرینات این تیم از اول خرداد خواهد بود؛ هر چند که تاریخ دقیق آغاز تمرینات هنوز به بازیکنان اعلام نشده است. تمرینات سرخپوشان پایتخت هم کماکان در ورزشگاه شهید کاظمی برگزار خواهد شد و اقداماتی برای تجهیز این ورزشگاه و ضدعفونی کردن آن در حال انجام است. ضمن اینکه به بازیکنان خارجی تیم اعلام شده با توجه به محدودیت پروازها به شکلی برنامهریزی کنند که تا پایان هفته در تهران حضور داشته باشند. علیرضا حقیقت، پزشک پرسپولیس درخصوص اقدامات این باشگاه برای آغاز تمرینات به خبرنگار «ایران» گفت: «برای شروع تمرینات منتظر ابلاغ پروتکلهای بهداشتی و پزشکی هستیم. قرار بود این پروتکل امروز (دوشنبه) اعلام شود. البته جدا از این موضوع ما در روزهای گذشته با بازیکنان هماهنگیهایی داشتیم و آزمایشگاهی را برای تست کرونا از بازیکنان و مسئولان تیم در نظر گرفتهایم.» او در پاسخ به این سؤال که این پروتکل چه تفاوتی با شیوه برگزاری مسابقات در بوندسلیگای آلمان دارد؟ این گونه پاسخ داد: «با توجه به شرایط کشور ما از نظر شیوع کرونا، قرار است در این پروتکل بررسی شود که تمرینات و بازیها برچه اساسی برگزار شود.» پزشک پرسپولیس درخصوص آماده شدن تونل ضد عفونی هم توضیح داد: «تونل ضدعفونی را سفارش دادهایم که آماده شده و در ورزشگاه شهید کاظمی نصب خواهد شد. علاوه بر این، موارد مورد نیاز از جمله دستکش، ماسک و مواد ضدعفونی کننده را نیز به باشگاه اعلام کردهایم که در اختیار تیم قرار بدهیم.»
استقلالیها هم استارت میزنند
تمرینات استقلال هم قرار است از روز چهارشنبه یا پنجشنبه همین هفته آغاز شود. بر همین اساس امروز و فردا جلسهای بین اعضای کادر فنی برگزار و درخصوص زمان آغاز تمرینات بحث و تبادل نظر صورت میگیرد. از آنجا که استقلالیها 2 زمین تمرین مجموعه انقلاب و شماره 2 آزادی را در اختیار دارند، کادر فنی قرار است شرایط هر دو زمین را برای رعایت پروتکلهای بهداشتی بررسی و محل برگزاری تمرینات را به بازیکنان اعلام کند. استقلالیها برای تستهای پزشکی هم برنامه دارند و میخواهند تونل ضدعفونی را هم به تمرینات خود اضافه کنند. همچنین مسئولان این باشگاه با شیخ دیاباته و هرویه میلیچ برای بازگشت به تهران تماس گرفتهاند تا تاریخ دقیق برگشتشان مشخص شود. میلیچ مطالبات خود را گرفته و دیاباته هم بیشتر مطالبات خود را طبق اعلام روابط عمومی باشگاه دریافت کرده است. احمد سعادتمند، مدیرعامل استقلال در صفحه شخصیاش در اینستاگرام اعلام کرد که خبر جدایی این 2 بازیکن صحت ندارد و آنها به تهران باز خواهند گشت.
شرایط دیگر تیمهای لیگ برتری
علی پزشک، سخنگوی باشگاه سپاهان گفت: «بلیت بازگشت برای اعضای خارجی تیم گرفته و تاریخ بازگشت هم مشخص شده است. البته شاید این افراد به جلسه اول یا دوم تمرینات تیم نرسند.» با این اوصاف به نظر میرسد سپاهانیها هم تا چند روز دیگر استارت تمریناتشان را خواهند زد. مجید جلالی، سرمربی گلگهر نیز به «ایران» گفت: «تمامی بازیکنان قرار است سهشنبه (امروز) بعد ازظهر در محل تمرین باشند تا از آنها تستهای پزشکی بگیریم. گروه پزشکی از بیمارستان میآید و تست خون و درجه حرارت بدن و فشار و موارد دیگر را میگیرد. چهارشنبه جواب تستهای پزشکی میآید و از پنجشنبه هم تمرینات آغاز میشود. گادوین منشا، مهاجم نیجریهای گلگهر هم که هفته پیش برای دیدار با خانوادهاش راهی ایتالیا شده بود، طبق برنامه روز چهارشنبه خودش را به کادر فنی تیم معرفی خواهد کرد.» ایزد سیفالله پور سرپرست نساجی درخصوص شرایط این تیم چنین توضیح داد:« ما امروز (دیروز) به بچهها فراخوان داده ایم که بیایند و شرایط اسکان شان را در مازندران فراهم کنیم. تمرینات مان را هم از اول ماه شروع میکنیم. البته ابتدا باید تستهای پزشکی را بگیریم. البته قبلاً هم تستهایی را توسط پزشک خودمان گرفتهایم ولی با توجه به اینکه پروتکل جدید امروز (دیروز) اعلام میشود، باید با شکل و شمایل قانونیتر کارمان را دنبال کنیم.» او درباره اعضای خارجی تیم هم توضیح داد: «ما فقط هاروت ابراهیمیان، مربی دروازهبانهای ارمنستانی را داریم که او در ایران و کنار تیم است.»
محسن کرباسچی، سرپرست ذوب آهن هم درباره زمان شروع مجدد تمرینات این تیم چنین صحبت کرد: «ما تمام تمهیدات بهداشتی و پزشکی را برای خودمان تعریف کردهایم. البته برای شروع تمرینات منتظر این هستیم که ستاد مبارزه با کرونا به سازمان لیگ اعلام کند. خوشبختانه چند آزمایشگاه در اصفهان هست که تست کرونا را بخوبی انجام میدهند.» او درباره وضعیت رادولوویچ، سرمربی این تیم هم توضیح داد: «ایشان آمادگی برگشت به ایران را دارد اما مشکل پروازی وجود دارد. وضعیت رادولوویچ مثل اسکوچیچ است. باید از بلگراد به جایی پرواز کند و بعد به ایران بیاید که هنوز این پرواز انجام نمیشود. به محض اینکه مشکل پروازهای آنجا برطرف شود، میتواند برگردد چون بلیتش آماده است.»
احد علوی، مدیر رسانهای پارس جنوبی هم درخصوص شرایط این تیم توضیح داد: «برای شروع تمرینات منتظر نظر ستاد مبارزه با کرونا بودهایم. البته آقای هومن افاضلی سرمربی تیم حدود 20 روز پیش برنامه کلی شروع تمرینات را به آقای مرادی سرپرست باشگاه داده تا مقدمات شروع تمرینات فراهم شود. از جمله تهیه زمین تمرین و خوابگاه در جم و در تهران. پزشکمان هم آقای پورسعید است که خوشبختانه خودش در ستاد ملی مبارزه با کرونا است و به پروتکلها اشراف کامل دارد.»
از خوشبینی بازار نفت تا تعمیق بحران مازاد عرضه
5 ماه زیر سایه کرونا
عطیه لباف
خبرنگار
ژانویه 2020، سرآغاز تخریب ساختارهای بازار نفت بود؛ اما کسی انتظار نداشت که تا این اندازه موضوع جدی باشد. با گسترش ویروس کرونا در چین، پیشبینیها در مورد میزان تقاضا برای نفت خام روند نزولی گرفت و برخی از نهادها مانند اوپک تخمین زدند که قرنطینه، کاهش فعالیتهای اقتصادی و ترددها در چین منجر به کاهش روزانه 200 هزار بشکه از تقاضای نفت در 2020 میشود. ولی موضوع جدیتر از آن بود که به نظر میرسید.
ماه ژانویه، سقوط قیمتها آغاز شد
با کاهش تقاضا در چین و افزایش مازاد عرضه، قیمت نفت خام که سال جدید را با 66 دلار در بشکه آغاز کرده بود، طی یک روند نزولی به کانال 61 دلار در بشکه در تاریخ 24 ژانویه 2020 (بهمن 1398) وارد شد. این پایینترین رقم از 3 دسامبر 2019 بود.
وزرای نفت و انرژی تولیدکنندگان بزرگ برای آرام کردن جو بازار شروع به ارسال سیگنالهای مثبت کردند تا قیمت نفت پایینتر نیایید. در این راستا، وزیر انرژی عربستان، درباره افت قیمت نفت بهدلیل نگرانیها درباره شیوع ویروس کرونا گفت که مطمئن است چین میتواند ویروس کرونا جدید را مهار و نابود کند. تأثیر گسترش این ویروس بر بازارهای جهانی، بیشتر ناشی از عوامل روانی و بدبینی بیش از حد برخی فعالان بازار است، در حالی که این ویروس تأثیر بسیار محدودی بر تقاضای جهانی نفت دارد. اما تمام این اظهارات نتوانست جلوی کاهش قیمت نفت را بگیرد. در ماه فوریه، نگاهها تغییر کرد. پایگاه خبری یاهو فایننس، به نقل از دیمین کوروالین، استراتژیست بانک امریکایی گلدمن ساکس، در این ماه نوشت: برآورد آسیب ویروس کرونا به تقاضای نفت دشوار است. ویروس کرونا سبب شوک در تقاضای نفت شده است.
مارس و نشست ناموفق اوپک پلاس
تعمیق توافق کاهش تولید نفت خام اوپک پلاس میتوانست، شرایط را بهتر کند اما در 5 و 6 مارس اجلاس اوپک و اوپک پلاس برگزار شد و نتیجه آن چیزی نبود که بازار منتظر آن بود. مذاکرات شکست خورد و وزیر انرژی روسیه زمان خروج از نشست به رسانهها گفت که دیگر توافق کاهش تولیدی میان اعضای اوپک پلاس وجود ندارد و از فردا هر کس به هر اندازه که میخواهد میتواند نفت خام وارد بازار کند. روسیه زمانی که این تصمیم را گرفت، تأکید داشت که قیمت کنونی نفت (کانال 50 دلاردر بشکه) رضایتبخش است.
2 روز بعد، عربستان در تقابل با روسیه، شروع به اعطای تخفیفهای ویژه نفتی کرد. حالا شیوع ویروس کرونا، شکست توافق اوپک پلاس و اقدام عربستان و متحدانش به دادن تخفیفهای ویژه برای تصاحب بازار دست به دست هم داده بودند و نه فقط مازاد عرضه افزایش یافت بلکه قیمتها نیز به کانال 30 دلار در بشکه سقوط کرد.به طوری که قیمت شاخص نفت خام برنت در ۱۹ اسفندماه به ۳۳ دلار و ۹۶ سنت و قیمت شاخص دبلیوتیآی امریکا به ۳۰ دلار و ۵۵ سنت رسید. جنگ قیمتی در آن زمان مهمترین عامل افزایش عرضه نفت به بازار بیکشش نفت بود.
آوریل سیاه و اتفاقی که سابقه نداشت
ماه آوریل یکی از عجیبترین ماهها برای بازار جهانی نقت خام بود. در اواسط این ماه، مازاد عرضه نفت به رقم بیسابقهای رسیده بود و دیگر نه تنها مخازن خشکی بلکه نفتکشها نیز برای ذخیرهسازی و انبار نفت استفاده میشد.
تقریباً همه متوجه شده بودند که همهگیری کرونا، مخربتر از آن چیزی است که تصور میکردند، لذا باید دست به کار شوند. دراین ماه یک اتفاق مهم رخ داد؛ اینکه کشورهای غیر عضو در اوپک برای کاهش تولید نفت اعلام آمادگی کردند و دیگر مانند سابق اوپک را کارتل نمیدانستند. برگزاری نشست فوقالعاده اوپک پلاس و همینطور گروه 20 در نتیجه این تغییر نگاه رقم خورد و کشورها متعهد به کاهش تولید به میزان مؤثر 19میلیون بشکه در روز (اوپک پلاس 9.7 میلیون بشکه در روز) شدند. اما با وجود این، مازاد عرضه نفت، پیروز ماه آوریل بود. به طوری که در 20 آوریل، قیمت معاملات آتی نفت شاخص WTI به منفی 40 دلار سقوط کرد. اتفاقی بیسابقه که طی آن تولیدکنندگان حاضر بودند به خریدار 40 دلار در ازای هر بشکه بدهند تا نفت را از آنها تحویل بگیرد. عجیب و بیسابقه!
ماه مه؛ کاهش تولید و تقویت تقاضا
با نمایان شدن عمق آثار کرونا بر بازار نفت، کشورها از جمله عربستان، امارات و کویت قول کاهش تولید بیشتری را به بازار نفت دادند و این کشورها که در ماه آوریل با وجود افت قیمتها تولیدشان را بشدت افزایش داده بودند،قول دادند 2میلیون و180 هزار بشکه دیگر در روز را از تولیدشان بکاهند.
همزمان دولتها از شدت قرنطینه و محدودیتهای خود در برابر کرونا کم کردند و در ما مه - یعنی ماه جاری میلادی - اندکی ساختار بازار وضعیت بهتری پیدا کرد. به طوری که اکنون قیمت نفت خام در بالاترین سطح خود طی یک ماه اخیر قرار دارد. شاخص برنت روز گذشته بشکهای 34.34 دلار و شاخص WTI نیز 31.68 دلار معامله میشد. روز گذشته استفان اینز، استراتژیست ارشد بازار در مؤسسه آکسیتریدر با اشاره به کاهش تولیدهایی که برای مقابله با ویروس کرونا طراحی شده است، به رویترز گفت: ممکن است با کاهش محدودیتهای حملونقل، قیمت نفت روند افزایشی بیشتری داشته باشد. به نظر میرسد که بعد از 5 ماه، اندکی امید به بازار جهانی نفت خام بازگشته است. با این حال همه نگران افزایش شیوع ویروس و بازگشت همهگیری کرونا در جهان هستند. باید منتظر ماند و دید که آیا در 20 مه 2020 نیز دوباره قیمتهای منفی رقم میخورد یا اینکه بزرگترین بحران بازار نفت پشت سر گذاشته شده است.
خبرنگار
ژانویه 2020، سرآغاز تخریب ساختارهای بازار نفت بود؛ اما کسی انتظار نداشت که تا این اندازه موضوع جدی باشد. با گسترش ویروس کرونا در چین، پیشبینیها در مورد میزان تقاضا برای نفت خام روند نزولی گرفت و برخی از نهادها مانند اوپک تخمین زدند که قرنطینه، کاهش فعالیتهای اقتصادی و ترددها در چین منجر به کاهش روزانه 200 هزار بشکه از تقاضای نفت در 2020 میشود. ولی موضوع جدیتر از آن بود که به نظر میرسید.
ماه ژانویه، سقوط قیمتها آغاز شد
با کاهش تقاضا در چین و افزایش مازاد عرضه، قیمت نفت خام که سال جدید را با 66 دلار در بشکه آغاز کرده بود، طی یک روند نزولی به کانال 61 دلار در بشکه در تاریخ 24 ژانویه 2020 (بهمن 1398) وارد شد. این پایینترین رقم از 3 دسامبر 2019 بود.
وزرای نفت و انرژی تولیدکنندگان بزرگ برای آرام کردن جو بازار شروع به ارسال سیگنالهای مثبت کردند تا قیمت نفت پایینتر نیایید. در این راستا، وزیر انرژی عربستان، درباره افت قیمت نفت بهدلیل نگرانیها درباره شیوع ویروس کرونا گفت که مطمئن است چین میتواند ویروس کرونا جدید را مهار و نابود کند. تأثیر گسترش این ویروس بر بازارهای جهانی، بیشتر ناشی از عوامل روانی و بدبینی بیش از حد برخی فعالان بازار است، در حالی که این ویروس تأثیر بسیار محدودی بر تقاضای جهانی نفت دارد. اما تمام این اظهارات نتوانست جلوی کاهش قیمت نفت را بگیرد. در ماه فوریه، نگاهها تغییر کرد. پایگاه خبری یاهو فایننس، به نقل از دیمین کوروالین، استراتژیست بانک امریکایی گلدمن ساکس، در این ماه نوشت: برآورد آسیب ویروس کرونا به تقاضای نفت دشوار است. ویروس کرونا سبب شوک در تقاضای نفت شده است.
مارس و نشست ناموفق اوپک پلاس
تعمیق توافق کاهش تولید نفت خام اوپک پلاس میتوانست، شرایط را بهتر کند اما در 5 و 6 مارس اجلاس اوپک و اوپک پلاس برگزار شد و نتیجه آن چیزی نبود که بازار منتظر آن بود. مذاکرات شکست خورد و وزیر انرژی روسیه زمان خروج از نشست به رسانهها گفت که دیگر توافق کاهش تولیدی میان اعضای اوپک پلاس وجود ندارد و از فردا هر کس به هر اندازه که میخواهد میتواند نفت خام وارد بازار کند. روسیه زمانی که این تصمیم را گرفت، تأکید داشت که قیمت کنونی نفت (کانال 50 دلاردر بشکه) رضایتبخش است.
2 روز بعد، عربستان در تقابل با روسیه، شروع به اعطای تخفیفهای ویژه نفتی کرد. حالا شیوع ویروس کرونا، شکست توافق اوپک پلاس و اقدام عربستان و متحدانش به دادن تخفیفهای ویژه برای تصاحب بازار دست به دست هم داده بودند و نه فقط مازاد عرضه افزایش یافت بلکه قیمتها نیز به کانال 30 دلار در بشکه سقوط کرد.به طوری که قیمت شاخص نفت خام برنت در ۱۹ اسفندماه به ۳۳ دلار و ۹۶ سنت و قیمت شاخص دبلیوتیآی امریکا به ۳۰ دلار و ۵۵ سنت رسید. جنگ قیمتی در آن زمان مهمترین عامل افزایش عرضه نفت به بازار بیکشش نفت بود.
آوریل سیاه و اتفاقی که سابقه نداشت
ماه آوریل یکی از عجیبترین ماهها برای بازار جهانی نقت خام بود. در اواسط این ماه، مازاد عرضه نفت به رقم بیسابقهای رسیده بود و دیگر نه تنها مخازن خشکی بلکه نفتکشها نیز برای ذخیرهسازی و انبار نفت استفاده میشد.
تقریباً همه متوجه شده بودند که همهگیری کرونا، مخربتر از آن چیزی است که تصور میکردند، لذا باید دست به کار شوند. دراین ماه یک اتفاق مهم رخ داد؛ اینکه کشورهای غیر عضو در اوپک برای کاهش تولید نفت اعلام آمادگی کردند و دیگر مانند سابق اوپک را کارتل نمیدانستند. برگزاری نشست فوقالعاده اوپک پلاس و همینطور گروه 20 در نتیجه این تغییر نگاه رقم خورد و کشورها متعهد به کاهش تولید به میزان مؤثر 19میلیون بشکه در روز (اوپک پلاس 9.7 میلیون بشکه در روز) شدند. اما با وجود این، مازاد عرضه نفت، پیروز ماه آوریل بود. به طوری که در 20 آوریل، قیمت معاملات آتی نفت شاخص WTI به منفی 40 دلار سقوط کرد. اتفاقی بیسابقه که طی آن تولیدکنندگان حاضر بودند به خریدار 40 دلار در ازای هر بشکه بدهند تا نفت را از آنها تحویل بگیرد. عجیب و بیسابقه!
ماه مه؛ کاهش تولید و تقویت تقاضا
با نمایان شدن عمق آثار کرونا بر بازار نفت، کشورها از جمله عربستان، امارات و کویت قول کاهش تولید بیشتری را به بازار نفت دادند و این کشورها که در ماه آوریل با وجود افت قیمتها تولیدشان را بشدت افزایش داده بودند،قول دادند 2میلیون و180 هزار بشکه دیگر در روز را از تولیدشان بکاهند.
همزمان دولتها از شدت قرنطینه و محدودیتهای خود در برابر کرونا کم کردند و در ما مه - یعنی ماه جاری میلادی - اندکی ساختار بازار وضعیت بهتری پیدا کرد. به طوری که اکنون قیمت نفت خام در بالاترین سطح خود طی یک ماه اخیر قرار دارد. شاخص برنت روز گذشته بشکهای 34.34 دلار و شاخص WTI نیز 31.68 دلار معامله میشد. روز گذشته استفان اینز، استراتژیست ارشد بازار در مؤسسه آکسیتریدر با اشاره به کاهش تولیدهایی که برای مقابله با ویروس کرونا طراحی شده است، به رویترز گفت: ممکن است با کاهش محدودیتهای حملونقل، قیمت نفت روند افزایشی بیشتری داشته باشد. به نظر میرسد که بعد از 5 ماه، اندکی امید به بازار جهانی نفت خام بازگشته است. با این حال همه نگران افزایش شیوع ویروس و بازگشت همهگیری کرونا در جهان هستند. باید منتظر ماند و دید که آیا در 20 مه 2020 نیز دوباره قیمتهای منفی رقم میخورد یا اینکه بزرگترین بحران بازار نفت پشت سر گذاشته شده است.
گفتوگو با محمد فاضلی درباره آثار اجتماعی کرونا
کنشگری نخبگان و جامعه تعیینکننده ایران پساکروناست
هدی هاشمی
خبرنگار
کى و چه زمانی بحران شیوع ویروس کرونا به پایان میرسد؟ این سؤال هر روز مردمی است که این روزها با حضور این میهمان ناخوانده تغییرات اساسی در سبک زندگیشان دادهاند. ویروسی که موجب شد تا مردم رفتن به سفر، رستوران، کافیشاپ، سینما و از همه مهمتر میهمانی یا دورهمیهای خانوادگی را تعطیل کنند و همین ماندن در خانه تغییرات بسیاری را در سبک زندگیشان به وجود آورد. مهمتر اینکه مناسک اجتماعی یعنی مراسمهای عزا و عروسی هم دستخوش تغییراتی شد. تغییراتی که بهگفته محمد فاضلی جامعهشناس، مردم را به سمت انزوای اجتماعی کشانده است: «ازدواج کردن بدون مراسم یا کنار آمدن با سوگ مرگ عزیزان بدون حضور دیگران و تسلیبخشی افراد، بار عاطفی ناخوشایندی بر دوش فرد میگذارد. این مناسک – چه عروسی و چه عزا - تعمیقکننده پیوندها، گاه بهانهای برای شروع دوباره ارتباطات لطمهدیده و مشارکت اجتماعی در عرصههای مختلف هستند و اکنون که متوقف شدهاند، انزوای اجتماعی را بر افراد تحمیل میکنند. «حالا همین انزوا موجب شده مردم هر روز بپرسند که بحران کرونا چه زمانی به پایان میرسد و آیا روزی که کرونا از بین رفت نحوه کار کردن، درس خواندن و سبک زندگی ما مثل گذشته خواهد بود. محمد فاضلی در این باره معتقد است: «جامعه ایران پساکرونا به خودی خود تغییر نمیکند. کرونا ازپیش خودش عاملیتی برای تغییر ندارد. تغییرات دیگر، از جمله تغییر در حکمرانی یا افزایش ظرفیت جامعه ایرانی و بالاخص ظرفیت حکومت برای مواجهه با مشکلات و تدبیر بهتر امور کشور، نیازمند کنشگری است. بدون کنشگری، ایران پساکرونا با ایران پیشاکرونا فرق زیادی نخواهد داشت، یا حداقل فرقش آنقدر که ادعا میشود نخواهد بود، بههمین بهانه با محمد فاضلی جامعهشناس درباره آثار اجتماعی کرونا و آینده جامعه ایرانی در پساکرونا گفتوگو کردیم که میخوانید:
با شیوع ویروس کرونا در ایران، اتفاقات زیادی در رفتار، روابط اجتماعی و خانوادگی ایرانیها رقم خورد تا جایی که این ویروس سبک زندگی مردم را تحت تأثیر قرارداد، بهنظر شما ویروس کرونا زندگی مردم را دستخوش چه تغییراتی کرده است؟
تغییرات را البته باید با پژوهشهای دقیق مشخص کرد، اما مشاهدات نشان میدهد چند تغییر مهمتر به این شرح است. میزان رعایت بهداشت عمومی در اکثر خانوادهها افزایش یافته است و با توجه به اینکه چشمانداز پایان یافتن و نابودی کرونا خیلی مبهم است، این رفتار احتمالاً برای مدت طولانی باقی خواهد ماند و باماندگار شدن احتمالی کرونا، به بخشی از سبک زندگی بدل میشود. کرونا همچنین زندگی جمعی را به سطح خانواده تقلیل داده است. برخی خانوادهها وارد ماه سوم دوری فرزندان از والدین و فقدان هر گونه میهمانی یا همنشینی خانوادگی شدهاند. ماندن در خانه تغییراتی در سبک زندگی خانوادگی ایجاد کرده است. افراد بسته به امکاناتی که در خانه دارند و فضایی که در اختیارشان قرار گرفته، طیفی از رفتارهای متناسب خانه نظیر ورزش و نرمش، فعالیتهای مصرف فرهنگی و سرگرمیهای خانگی را تجربه کردهاند. اینها هم ممکن است در صورت طولانی شدن بیماری، به بخشی از سبک زندگی تبدیل شوند وحتی ممکن است شرکتهای تجاری به فکر بیفتند وسایلی برای گذران اوقات طولانی تنهایی در خانه تولید کنند. برخی خانوادهها ساعات بیشتری را صرف دیدن فیلم، گوش کردن موسیقی و حتی آشپزی کردهاند. خانمهای خانهداری را میتوانید سراغ بگیرید که در منزل نان پختهاند، کاری که علیالقاعده در دنیای جدید برای خانمهای امروز، دشوار و غیرقابل قبول است. سفر کردن بسیار کم شده و الگوهای فراغت بیرون از منزل بهکلی تغییرکرده است. رفتن به رستوران، کافیشاپ، سینما وتئاتربه کلی متوقف شده و طولانی شدن این وضعیت، هم ظرفیتهایی برای انتقال اینگونه رفتارهای مصرفی به فضای اینترنت ایجاد میکند، هم انرژی ذخیره شدهای ایجاد میکند که ممکن است بعد از پایان کرونا، سیلی از جمعیت را به سمت این گونه رفتارها روانه کند و هم ممکن است به تغییرات پایدار در سبک زندگی و منش افراد بینجامد. تحقیقات تجربی میتواند روشنگر باشد.
پس بهنظر شما آیا تغییراتی که کرونا ایجاد کرده تغییرات مقطعی است یا نه این تغییرات مستمر خواهد بود، به عبارتی آیا جامعه با یک شرایط جدیدی از زندگی مواجه خواهد شد؟
مقطعی یا ماندگار بودن تغییرات به عوامل زیادی بستگی دارد. طولانی شدن زمان شیوع بیماری، احتمال بازگشت، میزان خطرناک بودن رفتارهایی که تغییر کردهاند، ادراک مردم از میزان خطر ابتلا به بیماری بر اثر هر نوع رفتار، تمهیداتی که جامعه برای مقابله در پیش میگیرد، ابزارهای فناورانهای که خلق میشوند تا سازگاری با شرایط را تسهیل کنند، میزان خستگی افراد از زیستن در شرایط غیرعادی، تهیه شدن یا نشدن واکسن برای این بیماری و بسیاری عوامل دیگر بر ماندگاری تغییرات اثر میگذارند.
البته اگر کرونا مقطعی هم باشد تأثیرات بسیاری روی سبک زندگی مردم داشته است اما شواهد و قرائن در جامعه نشان میدهد یکی از هدف گیریهای کرونا تأثیر مستقیم آن بر روابط خانواده بوده است آیا ما از این پس با خانواده جدیدی روبهرو خواهیم شد؟
من ترجیح میدهم بهجای خانواده از مفهوم خویشاوندی استفاده کنم. خانوادهها بر اساس قوتهای خود به کرونا پاسخ میدهند. خانوادهای که افرادش ظرفیتهای گوناگون گفتوگو، تعامل و همزیستی مسالمتآمیز در کنار یکدیگر داشتهاند، حالا که روابطشان به درون خانواده هستهای محدود شده و از دایره گستردهتر دوستان، خویشاوندان و ارتباطات نزدیک بریدهاند، میتوانند آن ظرفیتها را برای غلبه بر بیماری کرونا و شرایط اجتماعی ناشی از آن استفاده کنند. اما خانوادهای که محیطی پرتنش داشته، اعضایش قبل از کرونا نیز از هم دور بودهاند و فقدان عاطفه و روابط مسالمتآمیز در خانه را با کمک جمع دوستان یا روابط خویشاوندی جبران میکردهاند حالا تحت فشار بیشتری قرار میگیرد. البته تأثیرات خطی و یکسویه نیست. خانوادهای که روابط درون آن کافی نبوده و افراد خود را با ارتباطات اجتماعی بیرون خانواده مشغول میکردهاند، حالا باید زیستن در کنار یکدیگر بدون حضور دیگران را تجربه کنند و این ممکن است به نزدیکی بیشتر اعضای خانواده منتهی شود.
خویشاوندی اما بیشتر از گذشته تحت فشار و زوال قرار میگیرد. ماهیت زندگی بالاخص در شهرهای بزرگ به گونهای است که سبب دوری اعضای شبکه خویشاوندی میشود. کرونا حالا این دوری را بیشتر کرده است. محتمل است که حس انزوا و دورافتادگی از شبکهای که افراد را سرشار از عواطف و احساسات خویشاوندی میسازد، اثرات منفی و ناخوشایندی باقی بگذارد. بخشی از این امر نیز نتیجه متوقف شدن مشارکت در مراسم است. مراسم جایگاهی برای تولید انرژی عاطفی و نیروی حیاتی برآمده از تعاملات اجتماعی است. هر مجلس عروسی یا عزا، میهمانی یا مجالسی که به مناسبتهای دیگر برگزار میشوند، کارکردشان جامعهپذیر کردن جوانترها، تعمیق آشناییها، افزایش پُرشدگی عاطفی افراد و خلق سرمایه اجتماعی و اعتماد بین افراد است. این مناسک و مراسم اکنون به کلی متوقف شدهاند. ازدواج کردن بدون مراسم یا کنار آمدن با سوگ مرگ عزیزان بدون حضور دیگران و تسلیبخشی ایشان، بارعاطفی ناخوشایندی بر دوش افراد میگذارد.این مناسک - چه عروسی و چه عزا - تعمیقکننده پیوندها، گاه بهانهای برای شروع دوباره ارتباطات لطمه دیده و مشارکت اجتماعی در عرصههای مختلف هستند و اکنون که متوقف شدهاند، انزوای اجتماعی را بر افراد تحمیل میکنند. البته در این عرصه نیز اثرات یکسویه منفی نیست. ممکن است افراد وخانوادهها، هزینه نکردن سنگین برای عروسی و عزا و در عوض هزینه کردن بخشی از منابع برای کارهای خیریه و تولید خیر جمعی را تجربه کنند. همین تأثیرات متکثر است که ضروری میسازد تجربه مردم از ایام کرونا، بهصورت تاریخ شفاهی یا هر شکل دیگری، ثبت شود. ثبت تجربههای افراد و خانوادهها در ایام کرونا، منبع ارزشمندی برای تحقیقات اجتماعی است.
با توجه به اینکه کرونا سبک زندگی مردم را تغییر داده بویژه این تغییرات در حوزههای اجتماعی (نظام بهداشت و درمان؛ نظام آموزشی؛ روابط خانوادگی و محیط زیست و...) بیشتر بوده است به نظر شما ما در حوزه اجتماعی با چه بحرانهای جدیدی روبهروخواهیم شد.
ما بدرستی نمیدانیم و حداقل در حیطه تخصص من نیست که بگویم استفاده گسترده از محصولات شوینده یا استفاده ازضدعفونیکنندهها در درازمدت چه مشکلاتی برای سلامت افراد ایجاد میکند. ممکن است نظام بهداشت و درمان زمانی با عوارض ناشی از این مصرف مواجه شود. لیکن تصورم این است که جامعه ما که از قبل هم با مشکلات ناشی از فراگیر بودن بیماریهای روانشناختی مواجه بود و در مقاطعی گفته شده که تا 25 درصد افراد به نوعی از مراقبت روانی نیاز دارند، بر اثر عوارض اجتماعی ناشی از بیماری کروناممکن است با اختلالات روانی بیشتری مواجه شوند. این وضعیت بالاخص در جامعه ایران که هنوز تابوهایی برای بیان بیماری روانی و استفاده از مراقبتهای روانشناختی وجود دارد، میتواند بسیار ناخوشایند باشد همچنین در حوزه آموزش.
هم باید اشاره کنم که نابرابری آموزشی در جامعه ما از قبل نیز وجود داشته است. تفاوت خدماتی که در مدارس دولتی، غیرانتفاعی و مدارس خاص ارائه میشود به اندازه کافی مولد نابرابریهای آموزشی و پیامدهای اجتماعی ناشی از آن بودهاند. وضعیت الان به گونهای است که دسترسی نداشتن به اینترنت، آموزش ندیدن معلمان و دانشآموزان برای استفاده از فضای مجازی، ناکافی بودن زیرساختها و عوامل دیگر میتوانند نابرابری آموزشی را تشدید کنند و متعاقب آن نابرابری اجتماعی نیز تقویت شود، در حوزه محیط زیست نیز.
متخصصان محیط زیست باید درباره عوارض ناشی از استفاده بیشتر از شویندهها و مواد ضدعفونی بر طبیعت سخن بگویند. البته استفاده بسیار بیشتر از دستکشهای پلاستیکی و سایر محصولاتی که برای پیشگیری از کرونا استفاده میشوند بالاخص در جامعه ما که سطح دفع مناسب، بهداشتی و سازگار با محیطزیست زبالهها از قبل نیز نامناسب بوده، عوارضی خواهد داشت. استفاده بیشتر از منابع آب برای شستوشو را هم باید در نظر گرفت. البته در اینجا نیز کرونا اثرات مثبت داشته است. کاهش مصرف بنزین یا کاهش مصرف بهطور کلی ممکن است برای محیطزیست مثبت بوده باشد. همه اینها به بررسی تجربی نیاز دارد.
با توجه به تغییر مناسک اجتماعی مثل عزا، عروسی و دورهمی جامعه از نظر ارتباط عاطفی و اجتماعی دچار تغییراتی شده آیا پس از کرونا این مراسمها به وضعیت قبل باز خواهد گشت؟
جامعه مثل موجودات زنده خصیصه یادگیری هم دارد. ممکن است جامعه یاد بگیرد که مراسم را با جمعیت کمتر، هزینه کمتر و به شکل متفاوتی برگزار کند. طولانیشدن بازه زمانی شیوع بیماری کرونا تعیینکننده است. جامعه نمیتواند در درازمدت بدون عروسی باشد و شاید عروسیهای صرفاً با حضور جمعیت اندک با پخش از طریق فضای مجازی، متداول شود. نمیدانیم جامعه خودش را چگونه با واقعیت فاصلهگذاری تطبیق میدهد. گفتم که ممکن است کسانی به فکر خلق فناوریهایی برای تسهیل زندگی مبتنی بر فاصلهگذاری بیفتند و این را به فرصتی برای درآمدزایی تبدیل کنند. این گروه اگر موفق شوند، ممکن است راه و شیوهای که جلوی پای انسان و جامعه در معرض کرونا قرار میدهند، مولد سبک زندگیهای جدیدی شود که بشدت زندگی مناسکی را محدود کند و بازگشت به گذشته را سختتر سازد. محتمل است که دوری از مراسم خودش را بهصورت یک انرژی ذخیره شده نشان دهد و بعد از پایان یافتن کرونا، جامعه بازگشتی هیجانی به لذتها و مناسک پیشاکرونایی را تجربه کند. اگر اطلاعات دقیقتری از کشوری نظیر چین و شهر ووهان داشتیم شاید بهتر میتوانستیم سناریوهای محتمل را ارزیابی کنیم چون میتوانستیم واکنشهای جامعه رسته از کرونا را مشاهده کنیم.
دولت باید چه برنامهها و راهکارهایی برای عبور از این بحران و کنترل تبعات ناشی از کرونا داشته باشد و در سوی دیگر مردم هم در همراهی با این برنامهها چه وظایفی دارند؟
دولت در عرصه اقتصادی باید کارهایی انجام دهد که بیانشان تخصص من نیست. اقتصاددانان میتوانند به شما بگویند که دولت برای مقابله با عوارض اقتصادی کرونا چه باید بکند. دولت به نظرم هر قدر دادهها و اطلاعات دقیقتری درباره ابعاد مختلف بیماری کروناو عوارض آن تولید کند، ظرفیت بیشتری در جامعه برای شناخت عوارض بیماری و مجهز کردن محققان و نخبگان به اندیشیدن در وضعیت کرونایی و پساکرونایی ایجاد میکند. دولت باید به شکل هوشمندی ظرفیتهای رصد کردن عوارض کرونا را ایجاد کند و از طریق به اشتراک گذاشتن دادهها، اجازه دهد جامعه خودش را در آینه آمار و اطلاعات ببیند و درباره خودش تأمل انتقادی داشته باشد و جامعه به خودآگاهی درباره وضعیت کرونایی برسد. این کار دولت مولد اعتماد و سرمایه اجتماعی نیز میشود که برای بسیج عمومی در مقابل کرونا بشدت ضروری است. دولت باید مولد اعتمادی باشد که بر اثر آن، حس مسئولیتپذیری اجتماعی نیز تقویت میشود.
با توجه به این صحبتها، جامعه ایران در پساکرونا چه جامعهای خواهد بود و چالشهای پیش روی این جامعه چیست؟
جامعه ایران پساکرونا به خودی خود تغییر نمیکند. کرونا از پیش خودش عاملیتی برای تغییر ندارد. برخی تغییرات البته به واسطه تلاش تکتک افراد برای در امان ماندن از کرونا بهوجود میآید که فکر میکنم تعداد زیادی از آنها را در این مصاحبه بررسی کردیم. تغییرات دیگر، از جمله تغییر در حکمرانی یا افزایش ظرفیت جامعه ایرانی و بالاخص ظرفیت حکومت برای مواجهه با مشکلات و تدبیر بهتر امور کشور، نیازمند کنشگری است. کنشگری و مطالبهگری نخبگان و جامعه و میزان فعالیت فکری و اقدام عملی که بخشهای مختلف جامعه برای تحلیل بیماری و اثراتش و برشمردن ملزومات ضروری برای مقابله جامعه ایرانی با عوارض کرونا و بالاتر بردن سطح تابآوری جامعه و سیاست انجام میدهند، تعیینکننده ایران پساکروناست. بدون کنشگری، ایران پساکرونا با ایران پیشاکرونا فرق زیادی نخواهد داشت، یا حداقل فرقش آنقدر که ادعا میشود نخواهد بود.
ارزیابی سه ماه مدیریت کرونایی در گفت و گو با محمد هاشمی
غلبه بر بحران های ملی در سایه فضای باز
گروه سیاسی/ رئیس جمهوری در جلسه اخیر ستاد اقتصادی کشور تأکید کرده بود که تلاشها همه باید در راستای رفع مشکلات مردم و امیدواری مردم نسبت به آینده باشد. در سه ماهی که از مواجهه رسمی ایران با بیماری کرونا میگذرد در کنار تبعات منفی بهداشتی، اقتصادی و سیاسی و اجتماعی که داشته وجوه مثبتی هم رقم خورده است. همکاریهای ملی و هماهنگی دستگاههای مختلف معطوف به مقابله با این بیماری در کنار حضور مردم جلوههای مثبت این داستان است. در همین ارتباط گفتوگو کردهایم با محمد هاشمی از فعالان سیاسی با سابقه. به تعبیر او ارتباط مردم و مسئولان یک جاده دو طرفه است که طرفین باید مطالبات و ملاحظات یکدیگر را مد نظر قرار دهند.
در سه ماه گذشته و از زمان مواجهه با بیماری کرونا در کنار تبعات منفی که برای کشور رقم خورده، شاهد هماهنگیهای ملی و مشارکت مردم هم بودهایم. بهنظر شما این همگراییها و چقدر مفید فایده بوده و آیا میتوان آن را به دیگر موارد و موضوعها هم سرایت داد؟
بله این ادعای درستی است. علاوه بر مسئولان شاهد حضور و مشارکت مردم در مقابله با کرونا بودیم. به هر حال همیشه در شرایط سخت که مسئولان به سراغ مردم رفتهاند پاسخ مثبت گرفته و فاصلههای بین مسئولان و مردم هم کم شده است. این از وجوه مثبت بحران کرونا در ایران بود که البته از ابتدای انقلاب هم جاری و ساری بوده است. چرا که اساساً مبنای پیروزی انقلاب هم مشارکت مردم بوده است. از آن زمان تا کنون هم همواره در فراز و فرودها و مشخصاً در جنگ تحمیلی و تحمل فشارهای تحریم، مردم ایثارگرانه ورود کردهاند. این نکته مهمی است و البته پیامی هم دارد که اگر مردم را اصطلاحاً به حساب آوریم و به آنها میدان بدهیم و اجازه دهیم همه جریانهای سیاسی که نظام را قبول دارند وارد میدان شوند میتوانیم با اتکا به داخل و بینیاز از بیگانگان مشکلات را حل کنیم.
هماهنگی و همکاری مسئولان و نهادهای مختلف هم بروز و ظهور پررنگی داشته است. چقدر مهم است که این هماهنگیها تداوم یابد؟
این وجه هم مهم است. به جرأت میتوان گفت که در این سه ماهه شاهد همکاری مسئولان در ردههای مختلف بودیم که اوج آن ستاد ملی مقابله با کرونا و تبعیت همه دستگاهها از دستورات و تصمیمات آن بود تا جایی که حتی اماکن مقدسه و نماز جمعهها هم به تبعیت از این دستورات تعطیل شدند. مسئولان به هر حال برای مردم قابل احترام هستند حالا ممکن است ضریب نفوذ و محبوبیت آنها بین مردم متفاوت باشد. وقتی همه مسئولان در نهادهای مختلف هماهنگ باشند جمع یا نتیجه آن کارآمدی میشود و در غیر اینصورت ممکن است نیروهای متفاوت اثرات کار یکدیگر را خنثی کنند. تنشها همیشه مشارکت مردمی و امیدواری آنها به رتق و فتق امور را کم میکند و فاصلهها را زیاد مینماید. در حقیقت هم عنصر امیدواری مردم به آینده و هم تمایل آنها به مشارکت بیشتر مدنی به کیفیت روابط بین نهادها و مسئولان ارتباط دارد هر چه این هماهنگی بیشتر باشد امیدواری هم بیشتر خواهد بود. این مهم وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم این روزها به اندازه کافی تخریب علیه نهادهای مختلف نظام در رسانههای بیگانه و حتی فضای مجازی وجود دارد حالا اگر قرار باشد مسئولان هم بر آتش تنش بدمند قاعدتاً استراتژی بدخواهان ایران بهتر پیش میرود. آنها بواسطه رسانههای فارسی زبان خارج از کشور تلاش دارند مسئولان ایرانی را مفسد و نالایق معرفی کنند و در نهایت حکم به ناکارآمدی نظام بدهند. وقتی تنش جایگزین همکاری ملی شود نتیجه کار هم همان میشود که بیرونیها میخواهند. بنابر این مسئولان باید نسبت به این هماهنگیها و تداوم آن اهتمام داشته باشند.
اشاره کردید که مردم هم در تحمل سختیها و تبعات کرونا و هم در مقابله با آن به روشهای مختلف مشارکت و همکاری داشتند. قاعدتاً آنها هم انتظار دارند به گفته رئیس جمهوری همه تلاشها در جهت رفع مشکلاتشان باشد.
بله حتماً همینطور است و البته این مطالبه بیجا و زیاده خواهی هم نیست. در حقیقت ارتباط مردم و حاکمیت مثل یک خیابان دو طرفه است. یک طرفه نیست که فقط یک طرف توقع و انتظار داشته باشد یا کنار گود بنشیند و بگوید دیگران باید فلان کار را بکنند. طرفین یعنی مردم و مجموعه حاکمیت باید ملاحظات و مطالبات یکدیگر را به رسمیت بشناسند، احترام بگذارند و به مسئولیتهای خود عمل کنند. الان در ماجرای کرونا مثل همه صحنههای دیگر مردم به میدان آمدهاند، تحریمها و اعمال فشارها را تحمل کردهاند قاعدتاً انتظار دارند که مسئولان هم برای رفع مشکلات برنامه داشته باشند و به وعدههایی که به مردم میدهند عمل کنند. در کارها یا برنامههای اساسی، میتوان از تجارب و دانش نخبگان و صاحبنظران استفاده کرد. مثلاً اخیراً در صداو سیما دیدهام که از کارآفرینان با سابقه دعوت میشود و آنها تجربیات خود را در اختیار مردم قرار میدهند.
این موضوع را میتوان به حوزههای دیگر یعنی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هم تعمیم داد؟
بله استفاده از تجربیات و دعوت به همکاری برای حل مشکلات را میتوان به حوزههای مختلف تعمیم داد. در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی ما ایرانیهای زیادی را داریم در خارج از کشور که هم انسانهای عالم و بادانشی هستند و هم عمدتاً در مراکز و جایگاه های حساسی مسئولیت دارند. قاعدتاً نسبت به ایران هم عرق دارند. امروز کسی تردید ندارد که اتفاقاً یکی از مزیتهای جمهوری اسلامی همین نیروی انسانی تحصیلکرده و با انگیزه است چه داخل و چه خارج از کشور. باید به این ها میدان داد و شرایط حضور ایرانیان خارج از کشور در ایران و سرمایهگذاری آنها را فراهم کرد. جان کلام این است که فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را باز کنیم تا دیدگاه های مختلف بتوانند در گذر کشور از بحران نقش ایفا کنند و خود را در آبادی ایران سهیم بدانند. تجربه اخیر نشان داد که حضور مردم در کنار صداقت و هماهنگی مسئولان خطرات و مخاطرات را رفع می کند. بنابر این میطلبد به سمت امنیتی کردن فضای کشور نرویم و همه مجموعههای دوست دار نظام و کشور را دعوت کنیم به میدان بیایند و داشتههای خود اعم از تجربه، تخصص، سرمایه و... را به کار بگیرند. البته که امنیت هم مؤلفه بسیار مهمی است اما باید مراقب بود که به بهانه امنیت دیگر حوزههای مهم تحتالشعاع قرار نگیرد. هر چیزی در جای خود نیکو است.
به هر حال تا چند روز دیگر مجلس یازدهم روی کار میآید که به لحاظ سیاسی گرایش متفاوتی با دولت دارد. بتدریج بحثهای انتخاباتی ریاست جمهوری هم آغاز میشود و چه بسا آن فضای تنش آمیزی که شما آن را آسیبزا میدانید ممکن است دوباره ظهور پیدا کند.
به نظرم همه ما اعم از فعالان سیاسی، رسانهها و مسئولان باید به دو نکته توجه داشته باشیم یکی حفظ نظام و دیگری حل مشکلات مردم و مشارکت آنها در امور. به هر روی بزنگاههایی پیش میآید که احزاب، اشخاص یا رسانهها بر سر دو راهی انتخاب منافع ملی یا شخصی و گروهی میرسند. شرایط کشور اقتضا دارد که در چنین چالشی اولویت را به منافع ملی بدهیم و حل مشکلات مردم را بر هر مؤلفه دیگری ترجیح دهیم. اینکه امروز جناح ما برنده انتخابات شده و فکر کنیم فرصتی پیش آمده تا انتقام بگیریم یا به سراغ تسویه حسابهای سیاسی برویم، دردی را دوا نمیکند. این جناح و آن جناح هم ندارد. چرخش قدرت در حدی که در جمهوری اسلامی مجاز است، همواره وجود داشته. مهم این است که جناح شکست خورده و پیروز در انتخابات بر سر منافع ملی اجماع داشته باشند و از حق مردم برای داشتن وضعیت بهتر کوتاه نیایند. جابهجایی قدرت نباید منجر به آسیب دیدن بیشتر مردم و نادیده گرفتن منافع ملی شود. به هر حال مجلس آینده به لحاظ سیاسی با دولت متفاوت است اما هم مجلس و هم دولت، منتخب مردم هستند و آنها که به رئیس جمهوری یا به نمایندگان رأی دادهاند انتظار و مطالباتی دارند که قاعدتاً این ها باید اولویت باشد. آنجا هم که اختلاف نظری بین مسئولان بود به نظرم بهتر آن است که در جلسات درونی مسأله را مطرح و بررسی کنند و از علنی کردن آن پرهیز کنند. فراموش نکنیم که نظام فقط یک نهاد مثلاً مجلس یا دولت نیست. همه نهادها وقتی در کنار هم قرار میگیرند میشوند نظام. اگر کارآمد باشند و دردی را دوا کنند یعنی کارآمدی نظام و اگر عیبی داشته باشند و نتوانند مسئولیتهای قانونی خود را انجام دهند یعنی آسیب زدن به اعتبار و کارآمدی نظام. انتخابات و رقابتها میآیند و تمام میشوند آنچه همچنان هست نظام است و مردم. رضایت این دو را قربانی مطامع زودگذر سیاسی و جناحی نکنیم. به رقیب داخلی به چشم دشمن نگاه نکنیم و بدانیم که تنشهای بین نهادها و مسئولان آبی در آسیاب همان هاست که علم ناکارآمدی نظام را بلند کردهاند و در نقطه مقابل هر چه این هماهنگیها بیشتر باشد، همانند آنچه در ماجرای کرونا پیش آمدفضا برای عرض اندام نحلههای مختلف قانونی فراهم باشد، رسانهها استقلال و آزادی لازم را داشته باشند، مردم هم نسبت به آینده و اینکه به هر حال مشکلات در مسیر حل شدن قرار دارد امیدوارتر میشوند.
برش
شما عملکرد دولت و مجموعه تصمیمسازیها در مواجهه با کرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟
فراموش نکنیم که کرونا برای همه کشورها همراه با نوعی غافلگیری بود لذا هیچ یک از دولتها آمادگی قبلی برای مواجهه نداشتند. گذشته از این موضوع وضعیت اقتصادی ایران هم در یکی دو سال اخیر همراه با نوساناتی بوده و معیشت مردم را درگیر خود کرده است. در کنار اینها تحریمهای امریکا هم همچنان برقرار است که همه اینها کار مقابله را سختتر میکند. با همه اینها میتوان گفت دولت در مجموع کارنامه قابل دفاعی از خود به جای گذاشته است. الان اگرچه آمار ابتلاها دوباره زیادتر شده است اما گفته میشود به خاطر افزایش امکانات برای تستگیری و آزمایشهاست. اما مرگ و میرها کاهش چشمگیری داشته است. در حقیقت دولت در حد توان خود به اصناف و مشاغل و مردم نیازمند کمک کرد و البته کمکهای غیردولتی و مردمی هم چشمگیر بود.
90 روز اقتصاد «کرونا زده» در گفتوگو با وحید محمودی، اقتصاددان
کرونا معیار سنجش نظام حکمرانی بود
سپیده پیری
خبرنگار
90 روزی میشود که ایران میزبان میهمان ناخواندهای است که با آمدنش فضای خانه و کاشانهمان را زیر و زبر کرده. حکایت ما و او حکایت مثلی است که میگوید «میهمان اگرچه عزیز است ولی همچو نفس خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود» خانه نشینی و تغییر اساسی در سبک زندگی تمام افراد جامعه تنها یکی از بزرگترین پیامدهای ورود کرونا به ایران است که دارد ما را خفه میکند. بیماری که نه فقط جسم و جان بلکه ویروسش را بهجان اقتصاد نه چندان سلامت کشور هم انداخته است. کرونا فراتر از مرزها در دموکراتیکترین حالت ممکن اقتصاد جهانی را به لرزه انداخت و دور از ذهن نیست اگر بگوییم جهان آماده تغییراتی اساسی در چگونگی راهبردهای اقتصادی است. وحید محمودی، اقتصاددان با بررسی آنچه کرونا بر ساختارهای اقتصاد داخلی و خارجی تحمیل کرده از بایدهای عصر پساکرونا و جهان بعد از آن میگوید. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
با گذشت سه ماه از اپیدمی کرونا در کشور چه تغییری در رویکردها و سیاستهای داخلی اقتصاد به وجود آمده است؟
کرونا در نوع خود یک پدیده فراگیر جهانی بوده است. هنگامی که به آثار و پیامدهای این بحران نگاه کرده و با بحرانهای سال 1929 و بعد از آن نگاه مقایسه میکنیم هیچ کدام از بحرانهای اقتصادی تا این اندازه فراگیر و عمیق نبوده است.
در تمام بحرانهای گذشته یا طرف تقاضا یا عرضه تحت تأثیر قرار داشت اما کرونا هر دو طرف تقاضا و عرضه را متأثر کرده است. این یعنی پیچیدگی کرونا از منظر آثار اقتصادی-اجتماعی این است که با رکود و تورم توأمان مواجه است. این در حالی است که اقتصاد ایران سالهای متعددی است که دچار تورم رکودی شده و نتوانسته بود از این تورم بیرون بیاید اما آثاری که کرونا برجای گذاشت این است که تورم رکودی در اقتصاد ایران تعمیق پیدا کرد.
در مقیاس جهانی چطور؟
اگر در مقیاس جهانی آن را بررسی کنیم خواهیم دید که در طرف عرضه هنگامی که بنگاههای اقتصادی تعطیل کردند و فروشگاهها بسته شد عرضه با محدودیت شدید روبهرو شد و نخستین و مشخصترین آثاری که طرف تقاضا هم به آن کمک کرده است، بیکاری شدید در دنیا است. کشوری مانند امریکا مجبور میشود به 33 میلیون نفر بیمه بیکاری بپردازد که عدد قابل ملاحظهای است درحالی که امریکا توانسته بود در دوران ترامپ نرخ بیکاری را به کمتر از نرخ بیکاری طبیعی بیاورد. در اقتصاد به نرخ 4 درصد، نرخ بیکاری طبیعی میگویند یعنی انتظار نداریم نرخ بیکاری از 4 درصد پایینتر بیاید اما ترامپ توانسته بود بیکاری را به 3/7 درصد برساند که با شیوع کرونا این معادلات به هم ریخت. ترامپ همچنین وعده داده بود که نرخ رشد اقتصادی را از 1/5 درصد به 3 درصد افزایش دهد و نزدیک به 2/5 درصد رسیده بود. حال نرخ رشد اقتصادی امریکا به صفر میرسد و نرخ بیکاری دو رقمی میشود. این آثار کرونا بر اقتصادی است که 40 درصد اقتصاد جهان را در خود جای میدهد. پیامد این آثار بر بودجه خانوار، شرایط اجتماعی هم اثر میگذارد که میتواند شرایط کشورها را بدتر کند و حتی معادلات سیاسی را در امریکا دستخوش تغییر کند. قبل از این ماجرا نظرسنجیها و برآوردها بر این بود که ترامپ پیروز خواهد شد اما حال از رقیب دموکرات خود عقب افتاده است.
مواجهه کشورها با خسارتهای ناشی از کرونا و چگونگی اتخاذ راهبردهای جبرانیشان را چطور ارزیابی میکنید؟
در جریان مسلط اقتصادی که به آن جریان ارتدکسی میگویند و نمونه آن دیدگاه نئوکلاسیک در اقتصاد است، نگاهشان بر بازار حداکثری و دولت حداقلی است. این رویکرد در قالب ریگانیسم در دهه 80 بروز پیدا کرد و بعدها هم در قالب سیاستهای تعدیل اقتصادی اجرا شد. کشورهای انگلیس و امریکا که این تجربه را در قالب ریگانیسم و تاچریسم با نام اجماع واشنگتنی داشتند و این سیاستها را به کشورهای دنیا از جمله کشورهای امریکای لاتین و ایران تجویز کردند که با دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی مصادف بود. ما سیاست تعدیل را شروع به اجرا کردیم و به محض شروع نرخ ارز بشدت بالا رفت و ناتعادلیهایی در اقتصاد رخ داد که در آن مقطع مسئولان اقتصادی مجبور شدند سیاستهای تعدیل را تعدیل کنند اما کرونا نشان داد که سیاستهای متعارف و رویکردهای متعارف اقتصادی نمیتوانند پاسخی به بحرانهای پیش آمده باشند. هر کشوری که حکمرانی قویتری داشته باشد و از قبل توانسته منابع لازم را ذخیره کند اکنون هم توانسته در مقابل کرونا بهتر عمل کند. دولتها باید وارد شوند و لاجرم باید سیاستهای انبساطی در پیش گرفته شود چراکه مردم در شرایط اضطراری قرار دارند و مشکلات بسیاری دارند. باید از طرف دولت حمایتهای نقدی و غیر نقدی شوند که البته اگر حمایتهای نقدی صورت بگیرد آثار افزایش پایه پولی و تورم را بهدنبال دارد اما شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی اقتضای این نوع سیاست را دارد. ما در دوران پسا کرونا از تجربه کرونا متوجه میشویم که کیفیت حکمرانی در بهبود توسعه اقتصادی یک کشور مؤثر است. بهعنوان مثال در هشت سال دوران رئیس جمهوری آقای احمدینژاد درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرد در همان زمان کشور عربستان 500 میلیارد دلار درآمدها را ذخیره کرد. مثلاً یکی از اقدامات عربستان غیر از کمک به خانوارها از فرصت استفاده کرده و در زمانی که قیمت سهام کشورهای اروپایی و امریکایی که بشدت پایین آمده است وارد میدان شده است و سهام شرکتهای این کشورها را خریده است. مثلاً شاخص دکس آلمان از 14 هزارو خوردهای به هشت هزار و 500 کاهش پیدا کرده است. سهام ماشین تسلای امریکا امروز نسبت به یک ماه گذشته 60 درصد سود داشته است. اما ما درآمدهای نفتیمان را هدر دادیم و همچنین مطالبات زیادی هم بر دوش دولت جدید قرار گرفت و دولت تا الان هم درگیر آن است که آن مطالبات را تسویه کند. این یک مثال از دوراندیشی حکمرانی است که باید وجود داشته باشد و ذخیرههای احتیاطی است که باید در آینده در نظر گرفته شود. در واقع باید مناسبات بودجه و برنامهریزی و ساختاری و فرآیندی حکمرانی متحول شود. بهعنوان مثال کشوری مانند مالزی هنگامی که در دو دهه گذشته یک حکمرانی الکترونیکی از راه دور را انجام داده و تمرکززدایی در مالزی صورت گرفته و اختیارات به ایالتها داده شده است. نتیجه تشکیل دولت الکترونیکی و تکریم ارباب رجوع از نظر پارادایمی این است که شهروندان اصلاً به دولتمردان مراجعه نکند و اینکه سرویس را بهصورت الکترونیکی در سطح ایالتها دریافت کند. این در شرایط کرونایی بسیار مؤثرتر عمل میکند در حالی که ما برای دریافت سهام عدالت و کد بورسی حجم بالایی از مراجعه را داریم پس رفتن به فضای دولت الکترونیک از الزامات دوران پسا کرونا است که باید مورد تمهید قرار گیرد. علاوه بر آن کیفیت اشتغال بسیار اهمیت دارد. در اقتصاد جهانی معمولاً سهم اشتغال بیشتر در حوزه خدمات است و سهم جی دی پی و هم سهم اشتغال از خدمات بالاست. در حال حاضر بخش خدمات بیشترین تأثیر را از کرونا گرفته است. مانند گردشگری، هتلداری و.... این نشان میدهد با وجود اینکه بخش خدمات توانایی اشتغال بالاتری را دارد اما آسیبپذیری بیشتری را هم دارد.
در مدل سازیهای اقتصادی باید تمهید شود که جهتهای اقتصادی بهگونهای اتخاذ شود که در شرایط بحران کمترین آسیب وارد شود. پدیدههایی مانند دورکاری باید افزایش پیدا کند و کارمندان حضور کمتری داشته باشند. این لازمه به کارگیری تکنولوژیهای جدیدتری است. اینها مستلزم این است که ما در شرایط پساکرونا به تکنولوژی دسترسی داشته باشیم و بر زمینههایی که حمایت از تولید است دولت باید این حمایتها را بیشتر کند. این اتفاق بر فقر، نابرابری,، حوزههای آسیبهای اجتماعی تأثیر دارد.
شما اشاره کردید که رویکردهای متعارف اقتصادی نمیتواند به بحرانهای جدید پاسخ دهد، ارزیابی شما از ایران و سیاستهای به کار گرفته شده برای جبران خسارتهای کرونا چگونه بوده است؟
بر اساس آنچه اشاره کردهام که پارادایمهای نئوکلاسیک در شرایط کرونایی و پساکرونایی نمیتوانند کمک بایستهای به بهبود شرایط اقتصادی داشته باشند. بهنظر بعد از دوران اجماع واشنگتنی وقتی دیدمان توسعه انسان محور توسط اندیشمندانی مانند «محبوبالحق» و«آمار تیا سن»و بزرگان این حوزه مطرح باشد. آنها توسعه را یک مفهوم چند بعدی میدیدند. بحران کرونا نشان داد که در واقع کیفیت سیاستگذاری و راهبردهای توسعه ما باید معطوف به تقویت بنیانهای چندبعدی توسعه شود. بخش سلامت ما بیشازپیش باید مجهزتر باشد و از قبل آمادگی لازم را برای خدمترسانی داشته باشد و بخش آموزش باید آموزشهای فرهنگی، اجتماعی و روح تفکر و مشارکت جمعی را تقویت کرده باشد و ما را از شرایط فردی مجزا کند و احساس پیوندهای اجتماعی بیشتر شود. نظام تأمین اجتماعی ما باید از قدرت فراگیری و کیفیت بخشی بیشتری برخوردار باشد.
ما بسیاری از بیمارستانها را به کرونا اختصاص دادهایم که این باعث نمیشود که بسیاری از بیماریهای دیگر متوقف شوند. اینکه همزمان بتوانیم چنین امکاناتی را داشته باشیم که سایر بیماران را تحت معالجه قرار دهیم و هنگامی که به خدمات وزارت بهداشت در این سه ماهه نگاه میکنیم که قابل تقدیر است و تلاش صادقانه کردهاند اما بسیاری از بیمارانی که مشکلات کرونا نداشتند گرفتاریهای شدیدی پیدا کردهاند. پس اختصاص بودجه و کیفیت بخشی به فرآیندهای سلامت از اهمیت محوری در دوران پسا کرونا برخوردار است. باید زیرساختهای سلامت تقویت و سرمایهگذاری بر صنعت دارو که از صنایع پیشرو است قوت بگیرد.صنعتی که میتواند در نرخ رشد اقتصادی و بزرگ شدن جی دی پی مؤثر باشد. این جهت گیریها باید مورد تمهید قرار گیرد تا بتوانیم بر مشکلات پیروز شویم.
نهاد و سازمانهایی مثل سازمان تجارت جهانی اگر نگوییم فروپاشیده بلکه با بحران هویت مواجهه شدند. عصر پسا کرونا از منظر نهادی چه تغییراتی ایجاد میکند؟
این شرایط نشان داد که پارادایم مسلط اقتصادی نمیتواند پاسخ مقتضی به بحرانها بدهد و به تبع آن ساختارها و نهادها که در مقیاس جهانی قرار گرفته است تحت تأثیر این مشکل قرار میگیرند. سازمان تجارت جهانی و سازمانهایی که در مقیاس جهانی فعالیت میکنند با محدودیتهای خاص خود روبهرو میشوند. آنچه حائز اهمیت است این است که این پدیده نشان داد هر کشوری باید بتواند مرزهای خود را امن کند و افراد هویتهایشان مشخص شود. به نوعی این بحث مطرح میشود که به گذشته بازگشت میکنیم و سعی میکنیم مرزهای جغرافیایی و اقتصادی را محدودتر کنیم و تعاملات ارتباطات جهانی و اقتصاد شبکهای در مقیاس زمینی محدودتر شود. از طرف دیگر این پدیده نشان داد که همه دنیا به هم مرتبط هستند و این شعر سعدی که بنی آدم اعضای یک پیکرند خود را نشان میدهد. درواقع مسئولیت جهانی و لزوم همکاری بینالمللی بیشتر میشود.
جامعه جهانی وظیفه دارد به بهبودی که در شرایط کرونا برای محیط زیست اتفاق افتاده است بیشتر توجه داشته باشد و این یک همکاری بینالمللی را میخواهد و نوع برنامهریزی و تمهید را که در دوران پساکرونا در حوزه محیط زیست به وجود آید. یا همکاری در زمینه حوزه سلامت به وجود بیاید. سازمان تجارت جهانی در شرایط کرونا نتوانست نقش تاریخی خود را ایفا کند بنابراین نهادها باید زایش جدید پیدا کنند و حتی نهادهایی برای تعاملات اجتماعی و زیست محیطی تقویت شود. از یک بعد جامعه جهانی احتیاج دارد که برنامههای بسیاری برای همکاری داشته باشد و از بعد دیگر اقتصادها بتوانند خود را توانمند کنند و در شرایط اضطراری نیاز کمتری به بیرون داشته باشند. یعنی بهگونهای طرف عرضه را مدیریت کنیم که کمترین زیان را ببیند مثلاً هنگامی که نظام سلامت آلمان با فرانسه را با هم مقایسه کنیم تعداد شناسایی کرونا در هر دو کشور حدود 180 هزار نفر بودهاند اما اگر مرگ و میر فرانسه را با آلمان مقایسه میکنیم حدود یک چهارم آلمان کمتر از فرانسه توانسته است مرگ و میر کمتری داشته باشد. دلیل آن بحثهای فرهنگی و زیرساختهای سلامت است. در هر دوتای اینها آلمان توانسته است بهتر عمل کند. نکته قابل تأمل دیگر این است که تجربه کرونا نشان داد که مدیریت زنان در عرصه ملی توانسته است عملکرد بهتری را داشته باشد و در دوران پسا کرونا حکمرانان مرد باید به جایگاه زنان در سیاستگذاریها بیشتر توجه داشته باشند.
کرونا ممکن است جامعه جهانی را یک بازگشت به عقب تا قرن 18 سوق بدهد به گونهای که کشورها بر خودکفایی متمرکز شوند و وابستگیهای جهانی کم شود. این تغییرات محتمل است یا ممکن است جهانی شدن به سمت و سوی دیگری هدایت شود؟
نباید کرونا این خطر را تقویت کند که ما را بهسمت نگاههای شکست خورده جایگزینی واردات یا سیاستهای خودکفایی سوق دهد چون شکست خورده هستند. کرونا ماهیت قانونمندی علم اقتصاد را متأثر نکرده است بلکه ساختارها و فرآیندهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده است و قانونمندیهای علم اقتصاد سر جای خودش است. اگر کشوری مزیت نسبی در تولید برخی کالاها را ندارد و به بهانه کرونا مرزها را ببندیم جواب داده نمیشود. کرونا این تجربه را به ما منعکس میکند که توانمندتر شویم نه بهسمت خودکفایی حرکت کنیم. یعنی این توانمندی را داشته باشیم کالاهایی که مزیت داریم بیشتر تولید کنیم و مزیتهای جدید خلق کنیم مثلاً همین که ما توانستیم کیت تشخیص کرونا به آلمان بفرستیم این مزیت و پیشرفت در توانایی است و ارزشمند است. درهای اقتصاد روی کشورها باز است و این تعاملات دوباره شکل میگیرد و کشورهایی که میتوانند در یکسری حوزهها حرف برای گفتن داشته باشند آن اقتصاد توانمندتر است. کشوری مانند عربستان بهعنوان کشور رقیب منطقهای ایران است بیآی اس اف بزرگترین مجموعه شیمیایی دنیا است. سه شرکت امریکایی، هلندی و سابیک عربستان سعودی رقیب آن است. سابیک عربستان سعودی در حوزه پتروشیمی تبدیل به غول شده است و یکی از رقیبهای جدی صنعت پتروشیمی ما است. ما باید در دوران پساکرونا با برنامهریزی هستهای اقتصادی ظرفیتهایی را ایجاد کنیم که بتوانیم نیازهای داخل را برطرف کنیم و هم صادرات صورت بگیرد. پس جهتگیری تخصیص منابع و کیفیت سرمایهگذاری اقتضا میکند. صندوق ملی ما در دوران پسا کرونا باید بر حوزه سلامت، آموزش، تکنولوژی و... کار کند. این بازنگریهاست که باید در حوزه حکمرانی و نهادها به وجود بیاید تا عملکرد بهتری داشته باشد اما عقبگرد به گذشته هرگز نباید اتفاق بیفتد.
10 نکته از مصاحبه
1- کرونا نشان داد رویکردهای متعارف اقتصادی نمیتوانند پاسخی به بحرانهای پیش آمده باشد.
2- رفتن به فضای دولت الکترونیک از الزامات دوران پسا کرونا است
3- مسئولان باید اختصاص بودجه و کیفیت بخشی به فرآیندهای سلامت را دردستور کار خود قرار بدهند
4- عصر پسا کرونا عصر زایش نهادهای جدید در حوزه تعاملات اجتماعی و زیست محیطی است
5- کرونا ثابت کرد کیفیت حکمرانی در بهبود توسعه اقتصادی یک کشور مؤثر است
6- کرونا تورم رکودی در اقتصاد ایران را تقویت کرد
7-نباید کرونا ما را به سمت نگاههای شکست خورده جایگزینی واردات یا سیاستهای خودکفایی سوق دهد
8- اقتصاد دوران پساکرونا باید با برنامهریزی هستهای مدیریت شود
9-سازمان تجارت جهانی در شرایط ـ کرونا نتوانست نقش تاریخی خود را ایفا کند
10 - حکمرانان مرد در دوران پسا کرونا باید جایگاه زنان را در سیاستگذاریها بیشترکنند
خبرنگار
90 روزی میشود که ایران میزبان میهمان ناخواندهای است که با آمدنش فضای خانه و کاشانهمان را زیر و زبر کرده. حکایت ما و او حکایت مثلی است که میگوید «میهمان اگرچه عزیز است ولی همچو نفس خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود» خانه نشینی و تغییر اساسی در سبک زندگی تمام افراد جامعه تنها یکی از بزرگترین پیامدهای ورود کرونا به ایران است که دارد ما را خفه میکند. بیماری که نه فقط جسم و جان بلکه ویروسش را بهجان اقتصاد نه چندان سلامت کشور هم انداخته است. کرونا فراتر از مرزها در دموکراتیکترین حالت ممکن اقتصاد جهانی را به لرزه انداخت و دور از ذهن نیست اگر بگوییم جهان آماده تغییراتی اساسی در چگونگی راهبردهای اقتصادی است. وحید محمودی، اقتصاددان با بررسی آنچه کرونا بر ساختارهای اقتصاد داخلی و خارجی تحمیل کرده از بایدهای عصر پساکرونا و جهان بعد از آن میگوید. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
با گذشت سه ماه از اپیدمی کرونا در کشور چه تغییری در رویکردها و سیاستهای داخلی اقتصاد به وجود آمده است؟
کرونا در نوع خود یک پدیده فراگیر جهانی بوده است. هنگامی که به آثار و پیامدهای این بحران نگاه کرده و با بحرانهای سال 1929 و بعد از آن نگاه مقایسه میکنیم هیچ کدام از بحرانهای اقتصادی تا این اندازه فراگیر و عمیق نبوده است.
در تمام بحرانهای گذشته یا طرف تقاضا یا عرضه تحت تأثیر قرار داشت اما کرونا هر دو طرف تقاضا و عرضه را متأثر کرده است. این یعنی پیچیدگی کرونا از منظر آثار اقتصادی-اجتماعی این است که با رکود و تورم توأمان مواجه است. این در حالی است که اقتصاد ایران سالهای متعددی است که دچار تورم رکودی شده و نتوانسته بود از این تورم بیرون بیاید اما آثاری که کرونا برجای گذاشت این است که تورم رکودی در اقتصاد ایران تعمیق پیدا کرد.
در مقیاس جهانی چطور؟
اگر در مقیاس جهانی آن را بررسی کنیم خواهیم دید که در طرف عرضه هنگامی که بنگاههای اقتصادی تعطیل کردند و فروشگاهها بسته شد عرضه با محدودیت شدید روبهرو شد و نخستین و مشخصترین آثاری که طرف تقاضا هم به آن کمک کرده است، بیکاری شدید در دنیا است. کشوری مانند امریکا مجبور میشود به 33 میلیون نفر بیمه بیکاری بپردازد که عدد قابل ملاحظهای است درحالی که امریکا توانسته بود در دوران ترامپ نرخ بیکاری را به کمتر از نرخ بیکاری طبیعی بیاورد. در اقتصاد به نرخ 4 درصد، نرخ بیکاری طبیعی میگویند یعنی انتظار نداریم نرخ بیکاری از 4 درصد پایینتر بیاید اما ترامپ توانسته بود بیکاری را به 3/7 درصد برساند که با شیوع کرونا این معادلات به هم ریخت. ترامپ همچنین وعده داده بود که نرخ رشد اقتصادی را از 1/5 درصد به 3 درصد افزایش دهد و نزدیک به 2/5 درصد رسیده بود. حال نرخ رشد اقتصادی امریکا به صفر میرسد و نرخ بیکاری دو رقمی میشود. این آثار کرونا بر اقتصادی است که 40 درصد اقتصاد جهان را در خود جای میدهد. پیامد این آثار بر بودجه خانوار، شرایط اجتماعی هم اثر میگذارد که میتواند شرایط کشورها را بدتر کند و حتی معادلات سیاسی را در امریکا دستخوش تغییر کند. قبل از این ماجرا نظرسنجیها و برآوردها بر این بود که ترامپ پیروز خواهد شد اما حال از رقیب دموکرات خود عقب افتاده است.
مواجهه کشورها با خسارتهای ناشی از کرونا و چگونگی اتخاذ راهبردهای جبرانیشان را چطور ارزیابی میکنید؟
در جریان مسلط اقتصادی که به آن جریان ارتدکسی میگویند و نمونه آن دیدگاه نئوکلاسیک در اقتصاد است، نگاهشان بر بازار حداکثری و دولت حداقلی است. این رویکرد در قالب ریگانیسم در دهه 80 بروز پیدا کرد و بعدها هم در قالب سیاستهای تعدیل اقتصادی اجرا شد. کشورهای انگلیس و امریکا که این تجربه را در قالب ریگانیسم و تاچریسم با نام اجماع واشنگتنی داشتند و این سیاستها را به کشورهای دنیا از جمله کشورهای امریکای لاتین و ایران تجویز کردند که با دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی مصادف بود. ما سیاست تعدیل را شروع به اجرا کردیم و به محض شروع نرخ ارز بشدت بالا رفت و ناتعادلیهایی در اقتصاد رخ داد که در آن مقطع مسئولان اقتصادی مجبور شدند سیاستهای تعدیل را تعدیل کنند اما کرونا نشان داد که سیاستهای متعارف و رویکردهای متعارف اقتصادی نمیتوانند پاسخی به بحرانهای پیش آمده باشند. هر کشوری که حکمرانی قویتری داشته باشد و از قبل توانسته منابع لازم را ذخیره کند اکنون هم توانسته در مقابل کرونا بهتر عمل کند. دولتها باید وارد شوند و لاجرم باید سیاستهای انبساطی در پیش گرفته شود چراکه مردم در شرایط اضطراری قرار دارند و مشکلات بسیاری دارند. باید از طرف دولت حمایتهای نقدی و غیر نقدی شوند که البته اگر حمایتهای نقدی صورت بگیرد آثار افزایش پایه پولی و تورم را بهدنبال دارد اما شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی اقتضای این نوع سیاست را دارد. ما در دوران پسا کرونا از تجربه کرونا متوجه میشویم که کیفیت حکمرانی در بهبود توسعه اقتصادی یک کشور مؤثر است. بهعنوان مثال در هشت سال دوران رئیس جمهوری آقای احمدینژاد درآمدهای نفتی افزایش پیدا کرد در همان زمان کشور عربستان 500 میلیارد دلار درآمدها را ذخیره کرد. مثلاً یکی از اقدامات عربستان غیر از کمک به خانوارها از فرصت استفاده کرده و در زمانی که قیمت سهام کشورهای اروپایی و امریکایی که بشدت پایین آمده است وارد میدان شده است و سهام شرکتهای این کشورها را خریده است. مثلاً شاخص دکس آلمان از 14 هزارو خوردهای به هشت هزار و 500 کاهش پیدا کرده است. سهام ماشین تسلای امریکا امروز نسبت به یک ماه گذشته 60 درصد سود داشته است. اما ما درآمدهای نفتیمان را هدر دادیم و همچنین مطالبات زیادی هم بر دوش دولت جدید قرار گرفت و دولت تا الان هم درگیر آن است که آن مطالبات را تسویه کند. این یک مثال از دوراندیشی حکمرانی است که باید وجود داشته باشد و ذخیرههای احتیاطی است که باید در آینده در نظر گرفته شود. در واقع باید مناسبات بودجه و برنامهریزی و ساختاری و فرآیندی حکمرانی متحول شود. بهعنوان مثال کشوری مانند مالزی هنگامی که در دو دهه گذشته یک حکمرانی الکترونیکی از راه دور را انجام داده و تمرکززدایی در مالزی صورت گرفته و اختیارات به ایالتها داده شده است. نتیجه تشکیل دولت الکترونیکی و تکریم ارباب رجوع از نظر پارادایمی این است که شهروندان اصلاً به دولتمردان مراجعه نکند و اینکه سرویس را بهصورت الکترونیکی در سطح ایالتها دریافت کند. این در شرایط کرونایی بسیار مؤثرتر عمل میکند در حالی که ما برای دریافت سهام عدالت و کد بورسی حجم بالایی از مراجعه را داریم پس رفتن به فضای دولت الکترونیک از الزامات دوران پسا کرونا است که باید مورد تمهید قرار گیرد. علاوه بر آن کیفیت اشتغال بسیار اهمیت دارد. در اقتصاد جهانی معمولاً سهم اشتغال بیشتر در حوزه خدمات است و سهم جی دی پی و هم سهم اشتغال از خدمات بالاست. در حال حاضر بخش خدمات بیشترین تأثیر را از کرونا گرفته است. مانند گردشگری، هتلداری و.... این نشان میدهد با وجود اینکه بخش خدمات توانایی اشتغال بالاتری را دارد اما آسیبپذیری بیشتری را هم دارد.
در مدل سازیهای اقتصادی باید تمهید شود که جهتهای اقتصادی بهگونهای اتخاذ شود که در شرایط بحران کمترین آسیب وارد شود. پدیدههایی مانند دورکاری باید افزایش پیدا کند و کارمندان حضور کمتری داشته باشند. این لازمه به کارگیری تکنولوژیهای جدیدتری است. اینها مستلزم این است که ما در شرایط پساکرونا به تکنولوژی دسترسی داشته باشیم و بر زمینههایی که حمایت از تولید است دولت باید این حمایتها را بیشتر کند. این اتفاق بر فقر، نابرابری,، حوزههای آسیبهای اجتماعی تأثیر دارد.
شما اشاره کردید که رویکردهای متعارف اقتصادی نمیتواند به بحرانهای جدید پاسخ دهد، ارزیابی شما از ایران و سیاستهای به کار گرفته شده برای جبران خسارتهای کرونا چگونه بوده است؟
بر اساس آنچه اشاره کردهام که پارادایمهای نئوکلاسیک در شرایط کرونایی و پساکرونایی نمیتوانند کمک بایستهای به بهبود شرایط اقتصادی داشته باشند. بهنظر بعد از دوران اجماع واشنگتنی وقتی دیدمان توسعه انسان محور توسط اندیشمندانی مانند «محبوبالحق» و«آمار تیا سن»و بزرگان این حوزه مطرح باشد. آنها توسعه را یک مفهوم چند بعدی میدیدند. بحران کرونا نشان داد که در واقع کیفیت سیاستگذاری و راهبردهای توسعه ما باید معطوف به تقویت بنیانهای چندبعدی توسعه شود. بخش سلامت ما بیشازپیش باید مجهزتر باشد و از قبل آمادگی لازم را برای خدمترسانی داشته باشد و بخش آموزش باید آموزشهای فرهنگی، اجتماعی و روح تفکر و مشارکت جمعی را تقویت کرده باشد و ما را از شرایط فردی مجزا کند و احساس پیوندهای اجتماعی بیشتر شود. نظام تأمین اجتماعی ما باید از قدرت فراگیری و کیفیت بخشی بیشتری برخوردار باشد.
ما بسیاری از بیمارستانها را به کرونا اختصاص دادهایم که این باعث نمیشود که بسیاری از بیماریهای دیگر متوقف شوند. اینکه همزمان بتوانیم چنین امکاناتی را داشته باشیم که سایر بیماران را تحت معالجه قرار دهیم و هنگامی که به خدمات وزارت بهداشت در این سه ماهه نگاه میکنیم که قابل تقدیر است و تلاش صادقانه کردهاند اما بسیاری از بیمارانی که مشکلات کرونا نداشتند گرفتاریهای شدیدی پیدا کردهاند. پس اختصاص بودجه و کیفیت بخشی به فرآیندهای سلامت از اهمیت محوری در دوران پسا کرونا برخوردار است. باید زیرساختهای سلامت تقویت و سرمایهگذاری بر صنعت دارو که از صنایع پیشرو است قوت بگیرد.صنعتی که میتواند در نرخ رشد اقتصادی و بزرگ شدن جی دی پی مؤثر باشد. این جهت گیریها باید مورد تمهید قرار گیرد تا بتوانیم بر مشکلات پیروز شویم.
نهاد و سازمانهایی مثل سازمان تجارت جهانی اگر نگوییم فروپاشیده بلکه با بحران هویت مواجهه شدند. عصر پسا کرونا از منظر نهادی چه تغییراتی ایجاد میکند؟
این شرایط نشان داد که پارادایم مسلط اقتصادی نمیتواند پاسخ مقتضی به بحرانها بدهد و به تبع آن ساختارها و نهادها که در مقیاس جهانی قرار گرفته است تحت تأثیر این مشکل قرار میگیرند. سازمان تجارت جهانی و سازمانهایی که در مقیاس جهانی فعالیت میکنند با محدودیتهای خاص خود روبهرو میشوند. آنچه حائز اهمیت است این است که این پدیده نشان داد هر کشوری باید بتواند مرزهای خود را امن کند و افراد هویتهایشان مشخص شود. به نوعی این بحث مطرح میشود که به گذشته بازگشت میکنیم و سعی میکنیم مرزهای جغرافیایی و اقتصادی را محدودتر کنیم و تعاملات ارتباطات جهانی و اقتصاد شبکهای در مقیاس زمینی محدودتر شود. از طرف دیگر این پدیده نشان داد که همه دنیا به هم مرتبط هستند و این شعر سعدی که بنی آدم اعضای یک پیکرند خود را نشان میدهد. درواقع مسئولیت جهانی و لزوم همکاری بینالمللی بیشتر میشود.
جامعه جهانی وظیفه دارد به بهبودی که در شرایط کرونا برای محیط زیست اتفاق افتاده است بیشتر توجه داشته باشد و این یک همکاری بینالمللی را میخواهد و نوع برنامهریزی و تمهید را که در دوران پساکرونا در حوزه محیط زیست به وجود آید. یا همکاری در زمینه حوزه سلامت به وجود بیاید. سازمان تجارت جهانی در شرایط کرونا نتوانست نقش تاریخی خود را ایفا کند بنابراین نهادها باید زایش جدید پیدا کنند و حتی نهادهایی برای تعاملات اجتماعی و زیست محیطی تقویت شود. از یک بعد جامعه جهانی احتیاج دارد که برنامههای بسیاری برای همکاری داشته باشد و از بعد دیگر اقتصادها بتوانند خود را توانمند کنند و در شرایط اضطراری نیاز کمتری به بیرون داشته باشند. یعنی بهگونهای طرف عرضه را مدیریت کنیم که کمترین زیان را ببیند مثلاً هنگامی که نظام سلامت آلمان با فرانسه را با هم مقایسه کنیم تعداد شناسایی کرونا در هر دو کشور حدود 180 هزار نفر بودهاند اما اگر مرگ و میر فرانسه را با آلمان مقایسه میکنیم حدود یک چهارم آلمان کمتر از فرانسه توانسته است مرگ و میر کمتری داشته باشد. دلیل آن بحثهای فرهنگی و زیرساختهای سلامت است. در هر دوتای اینها آلمان توانسته است بهتر عمل کند. نکته قابل تأمل دیگر این است که تجربه کرونا نشان داد که مدیریت زنان در عرصه ملی توانسته است عملکرد بهتری را داشته باشد و در دوران پسا کرونا حکمرانان مرد باید به جایگاه زنان در سیاستگذاریها بیشتر توجه داشته باشند.
کرونا ممکن است جامعه جهانی را یک بازگشت به عقب تا قرن 18 سوق بدهد به گونهای که کشورها بر خودکفایی متمرکز شوند و وابستگیهای جهانی کم شود. این تغییرات محتمل است یا ممکن است جهانی شدن به سمت و سوی دیگری هدایت شود؟
نباید کرونا این خطر را تقویت کند که ما را بهسمت نگاههای شکست خورده جایگزینی واردات یا سیاستهای خودکفایی سوق دهد چون شکست خورده هستند. کرونا ماهیت قانونمندی علم اقتصاد را متأثر نکرده است بلکه ساختارها و فرآیندهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده است و قانونمندیهای علم اقتصاد سر جای خودش است. اگر کشوری مزیت نسبی در تولید برخی کالاها را ندارد و به بهانه کرونا مرزها را ببندیم جواب داده نمیشود. کرونا این تجربه را به ما منعکس میکند که توانمندتر شویم نه بهسمت خودکفایی حرکت کنیم. یعنی این توانمندی را داشته باشیم کالاهایی که مزیت داریم بیشتر تولید کنیم و مزیتهای جدید خلق کنیم مثلاً همین که ما توانستیم کیت تشخیص کرونا به آلمان بفرستیم این مزیت و پیشرفت در توانایی است و ارزشمند است. درهای اقتصاد روی کشورها باز است و این تعاملات دوباره شکل میگیرد و کشورهایی که میتوانند در یکسری حوزهها حرف برای گفتن داشته باشند آن اقتصاد توانمندتر است. کشوری مانند عربستان بهعنوان کشور رقیب منطقهای ایران است بیآی اس اف بزرگترین مجموعه شیمیایی دنیا است. سه شرکت امریکایی، هلندی و سابیک عربستان سعودی رقیب آن است. سابیک عربستان سعودی در حوزه پتروشیمی تبدیل به غول شده است و یکی از رقیبهای جدی صنعت پتروشیمی ما است. ما باید در دوران پساکرونا با برنامهریزی هستهای اقتصادی ظرفیتهایی را ایجاد کنیم که بتوانیم نیازهای داخل را برطرف کنیم و هم صادرات صورت بگیرد. پس جهتگیری تخصیص منابع و کیفیت سرمایهگذاری اقتضا میکند. صندوق ملی ما در دوران پسا کرونا باید بر حوزه سلامت، آموزش، تکنولوژی و... کار کند. این بازنگریهاست که باید در حوزه حکمرانی و نهادها به وجود بیاید تا عملکرد بهتری داشته باشد اما عقبگرد به گذشته هرگز نباید اتفاق بیفتد.
10 نکته از مصاحبه
1- کرونا نشان داد رویکردهای متعارف اقتصادی نمیتوانند پاسخی به بحرانهای پیش آمده باشد.
2- رفتن به فضای دولت الکترونیک از الزامات دوران پسا کرونا است
3- مسئولان باید اختصاص بودجه و کیفیت بخشی به فرآیندهای سلامت را دردستور کار خود قرار بدهند
4- عصر پسا کرونا عصر زایش نهادهای جدید در حوزه تعاملات اجتماعی و زیست محیطی است
5- کرونا ثابت کرد کیفیت حکمرانی در بهبود توسعه اقتصادی یک کشور مؤثر است
6- کرونا تورم رکودی در اقتصاد ایران را تقویت کرد
7-نباید کرونا ما را به سمت نگاههای شکست خورده جایگزینی واردات یا سیاستهای خودکفایی سوق دهد
8- اقتصاد دوران پساکرونا باید با برنامهریزی هستهای مدیریت شود
9-سازمان تجارت جهانی در شرایط ـ کرونا نتوانست نقش تاریخی خود را ایفا کند
10 - حکمرانان مرد در دوران پسا کرونا باید جایگاه زنان را در سیاستگذاریها بیشترکنند
یادداشتی از محمدمهدی فرقانی
اعتمادسازی رسانه در پسا کرونا
محمدمهدی فرقانی
استاد علوم ارتباطات
اگر کرونا را به مثابه یک بحران بدانیم، باید شاخصهای روزنامه نگاری بحران را در مورد آن پیاده کرده و در نظر بگیریم.
در روزنامه نگاری بحران، سه مرحله پیش از بحران، هنگام و پس از بحران وجود دارد. رسانهها از همان مرحله اول، یعنی مرحله پیش از بحران باید هشدارهای لازم را ارائه داده و آمادگی عمومی ایجاد کنند تا مسئولان با جلوگیری از غفلتهای احتمالی مانع از اتلاف هزینههای اضافی شوند.
متأسفانه در بحران کرونا این اتفاق بهطور کامل نیفتاد اما در ادامه بحران، رسانهها سعی کردند به این موضوع بویژه از جنبه آموزش بیشتر بپردازند.
شاید رسانهها در هنگام بحران، در حوزه اطلاعرسانی در خصوص رعایت بهداشت فردی، اجتماعی، فاصلهگذاری اجتماعی و تمهیدات لازم برای مواجهه با بحران، خوب عمل کرده باشند اما به طور شایسته کافی نبوده است، لازم بود که همزمان، جستوجو و کندوکاو در تمامی ابعاد بحران صورت میگرفت و آمارهای دقیق و شفاف ارائه میشد و اعتماد مردم به آمارهای دولتی جلب میشد. در زمینه ارائه آمارها، دولت باید منظمتر عمل میکرد، رسانهها هم به دلایل مختلف بازگوکننده اطلاعات رسمی بودند.
در این جریان، روزنامه نگاری راه حل گرا، ضمن تمرکز بر وجود مسأله با فعال کردن ظرفیتهای کارشناسی، میتواند با ارائه راه حل در جهت مواجهه با بحران، مؤثرتر و کارآمدتر عمل کند. درست است که در برخی موارد قصورهایی وجود داشته اما نسبت به قبل از بحران، در هنگام بحران، رسانهها، بهتر عمل کردند.
در رابطه با پساکرونا شاید زود باشد که از امروز بخواهیم صحبت کنیم، چون هنوز در ادامه راه هستیم. شاید لازم باشد که رسانهها، همزیستی با ویروس کرونا را به مردم آموزش دهند. البته در وهله اول باید این سؤال مطرح شود که آیا اساساً، پساکرونایی وجود دارد؟ باید دیدگاههای تخصصی و پزشکی در پاسخ به این سؤال جستوجو شود، شاید لازم باشد مانند ویروس آنفلوانزا، مردم آموزشهای لازم را برای همزیستی با این ویروس بیاموزند.
از هماکنون باید، تمهیدات لازم فراهم شود تا عوارض روانی و حتی فیزیکی تحمل این دوره، برای مردم راحتتر شود. کرونا، ممکن است شیوه کسب و کارها را هم به طور کامل تغییر دهد، پس هم دولت و هم جامعه باید آماده باشند و در این میان، این رسانهها هستند که موظف هستند، آمادگیهای لازم را ایجاد کنند.
آنچه مسلم است، شیوه آموزش، کسب و کار و سرگرمی و تعاملات اجتماعی، در دوران پساکرونا تحت تأثیر قرار میگیرند. حتی شیوه تعامل دولت با مردم و امید اجتماعی و بازسازی روانی نیز تغییر میکند. با کمک رسانهها مردم باید به این باور برسند که، دولت و حاکمیت در مواجهه با این بحران همه تدابیر لازم را در نظر دارند و در عین حال هم مشارکت عمومی هم باید فراخوانده شود تا مردم، کارشناسان و صاحبنظران فعالانه برای ارائه راه حلهای کاربردی وارد عمل شوند.
البته در این مسیر صاحبنظران علوم انسانی و اجتماعی سهم عمدهای دارند و در نهایت هم باید بسیج عمومی از کلیه ظرفیتها با کمک رسانهها به کار گرفته شود. در مجموع رسانهها، باید ابعاد فرهنگی و اجتماعی موضوع را بررسی و تحلیل کنند و عوامل چگونگی کاهش این پدیده را پیشنهاد دهند تا در نهایت دولت با برنامهریزی دقیق و مناسب بتواند پس از عبور از اوج بیماری، ابعاد اقتصادی، کسب و کارها، عوارض روانی و اخلاقی و بهداشت عمومی و فردی را به درستی مدیریت کند.
در این مسیر استفاده از تجارب جهانی و راه حلهای عملی نیز میتواند مؤثر باشد.
استاد علوم ارتباطات
اگر کرونا را به مثابه یک بحران بدانیم، باید شاخصهای روزنامه نگاری بحران را در مورد آن پیاده کرده و در نظر بگیریم.
در روزنامه نگاری بحران، سه مرحله پیش از بحران، هنگام و پس از بحران وجود دارد. رسانهها از همان مرحله اول، یعنی مرحله پیش از بحران باید هشدارهای لازم را ارائه داده و آمادگی عمومی ایجاد کنند تا مسئولان با جلوگیری از غفلتهای احتمالی مانع از اتلاف هزینههای اضافی شوند.
متأسفانه در بحران کرونا این اتفاق بهطور کامل نیفتاد اما در ادامه بحران، رسانهها سعی کردند به این موضوع بویژه از جنبه آموزش بیشتر بپردازند.
شاید رسانهها در هنگام بحران، در حوزه اطلاعرسانی در خصوص رعایت بهداشت فردی، اجتماعی، فاصلهگذاری اجتماعی و تمهیدات لازم برای مواجهه با بحران، خوب عمل کرده باشند اما به طور شایسته کافی نبوده است، لازم بود که همزمان، جستوجو و کندوکاو در تمامی ابعاد بحران صورت میگرفت و آمارهای دقیق و شفاف ارائه میشد و اعتماد مردم به آمارهای دولتی جلب میشد. در زمینه ارائه آمارها، دولت باید منظمتر عمل میکرد، رسانهها هم به دلایل مختلف بازگوکننده اطلاعات رسمی بودند.
در این جریان، روزنامه نگاری راه حل گرا، ضمن تمرکز بر وجود مسأله با فعال کردن ظرفیتهای کارشناسی، میتواند با ارائه راه حل در جهت مواجهه با بحران، مؤثرتر و کارآمدتر عمل کند. درست است که در برخی موارد قصورهایی وجود داشته اما نسبت به قبل از بحران، در هنگام بحران، رسانهها، بهتر عمل کردند.
در رابطه با پساکرونا شاید زود باشد که از امروز بخواهیم صحبت کنیم، چون هنوز در ادامه راه هستیم. شاید لازم باشد که رسانهها، همزیستی با ویروس کرونا را به مردم آموزش دهند. البته در وهله اول باید این سؤال مطرح شود که آیا اساساً، پساکرونایی وجود دارد؟ باید دیدگاههای تخصصی و پزشکی در پاسخ به این سؤال جستوجو شود، شاید لازم باشد مانند ویروس آنفلوانزا، مردم آموزشهای لازم را برای همزیستی با این ویروس بیاموزند.
از هماکنون باید، تمهیدات لازم فراهم شود تا عوارض روانی و حتی فیزیکی تحمل این دوره، برای مردم راحتتر شود. کرونا، ممکن است شیوه کسب و کارها را هم به طور کامل تغییر دهد، پس هم دولت و هم جامعه باید آماده باشند و در این میان، این رسانهها هستند که موظف هستند، آمادگیهای لازم را ایجاد کنند.
آنچه مسلم است، شیوه آموزش، کسب و کار و سرگرمی و تعاملات اجتماعی، در دوران پساکرونا تحت تأثیر قرار میگیرند. حتی شیوه تعامل دولت با مردم و امید اجتماعی و بازسازی روانی نیز تغییر میکند. با کمک رسانهها مردم باید به این باور برسند که، دولت و حاکمیت در مواجهه با این بحران همه تدابیر لازم را در نظر دارند و در عین حال هم مشارکت عمومی هم باید فراخوانده شود تا مردم، کارشناسان و صاحبنظران فعالانه برای ارائه راه حلهای کاربردی وارد عمل شوند.
البته در این مسیر صاحبنظران علوم انسانی و اجتماعی سهم عمدهای دارند و در نهایت هم باید بسیج عمومی از کلیه ظرفیتها با کمک رسانهها به کار گرفته شود. در مجموع رسانهها، باید ابعاد فرهنگی و اجتماعی موضوع را بررسی و تحلیل کنند و عوامل چگونگی کاهش این پدیده را پیشنهاد دهند تا در نهایت دولت با برنامهریزی دقیق و مناسب بتواند پس از عبور از اوج بیماری، ابعاد اقتصادی، کسب و کارها، عوارض روانی و اخلاقی و بهداشت عمومی و فردی را به درستی مدیریت کند.
در این مسیر استفاده از تجارب جهانی و راه حلهای عملی نیز میتواند مؤثر باشد.
جواد مجابی در گفت وگو با «ایران» از ادبیات پسا کرونایی میگوید
رنسانسی جهانی در انتظار ادبیات
مریم شهبازی
خبرنگار
وقوع جنگ جهانی دوم وتأثیری که بر زندگی طیف گستردهای ازمردم برجای گذاشت منجر بهشکلگیری گونه جدیدی از ادبیات شد؛ از جمله «ساعت صفر»، اصطلاحی در ادبیات آلمان که خاص آن دوران است. حالا جواد مجابی، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی و هنری معتقد است بهدنبال شیوع این ویروس، آن هم در گسترهای به ابعاد همه کشورها، باید منتظر تغییرات مهمی در عرصه ادبی باشیم و میگوید: «باید قدری منتظر بمانیم تا شاهد شکلگیری رنسانسی عظیم در عرصه ادبیات باشیم که گسترهای بهوسعت همه جهان خواهد داشت؛ ادبیاتی که در پی حضور و تلاش برای عبور از دورهای آخرالزمانی قدم بهعرصه خواهد گذاشت.»
با توجه به شیوع گسترده این بیماری، فکر میکنید تا چه اندازه شاهد نفوذ اثرات آن به بخشهای مختلف شعر و ادبیات داستانی باشیم؟
کرونا تنها یک بیماری نیست؛ اتفاقی است جهانی که از جهت وسعت تا به امروز مشابه آن هرگز دیده نشده؛ قدری جستوجو کافی است تا ببینید که هیچ یک از بیماریهای مسری قرنهای گذشته، از آنفلوانزا گرفته تا وبا و طاعون و حتی وقوع جنگهای جهانی اول و دوم در چنین سطحی رخ ندادهاند و همه آن مشکلات هولناک، دایره جغرافیایی بسیار محدودتری را شامل شدهاند. اگر آن طور که متخصصان میگویند تا دو سال آینده همچنان درگیر این بیماری باشیم تردیدی نیست که بر همه وجوه زندگیمان اثر میگذارد که بخش عمده آن متوجه سیستم مالی جهان خواهد شد. نظام سرمایهداری که دنیا را با شرکتهای مالی فرامرزی و قدرت اقتصادی بینهایت بالایی اداره میکند و حتی عرصه سیاست هم از آن تبعیت میکند تحولات بسیاری را به خود خواهد دید. البته فرهنگ و هنر هم از تأثیر عمیق این بیماری در امان نخواهد بود، حتی در روابط فردی و اجتماعی مردم هم باید منتظر شکلگیری الگوهای تازهای باشیم. اینها بخشی از تحولاتی است که گریزناپذیر هستند و باید منتظر وقوعشان باشیم؛ اما اینکه بهطور دقیق چه خواهد شد کسی نمیداند.
معتقدید که این تغییرات افزون بر نظام سرمایه داری، بهطور جدی عرصه فرهنگ و ادب را هم در برمیگیرد؟
ابتدا باید منتظر بروز تغییراتی در نظام سرمایهداری باشیم؛ حتی موج جنگ افروزی سیاستمداران که بخشی از آن نشأت گرفته از فروش سلاح و بازیهای سیاسی- اقتصادی است هم با اندکی کاهش روبهرو خواهد شد. ماجرای قاچاق اسلحه، مواد مخدر و حتی انسان که بهدنبال کسب سود از هر طریقی هستند هم از تغییرات این چرخه در امان نخواهند بود، چراکه به اجبار شرایط مدتی طولانی با مرگ زندگی خواهیم کرد و در کنار آن خواهیم بود. این همنشینی حتی اگر شده به میزان کمی، حرص عجیبی را که در بشر امروز برای کسب قدرت و ثروت شکل گرفته کاهش میدهد و نوعی تعادل بر همه فعالیتهای انسان قرن بیست و یکمی حاکم خواهد کرد. بهنظرم انسان بعد از کرونا اندکی بهتر از قبل با زندگی و مرگ روبهرو شده و به آن فکر خواهد کرد.
در عرصه فرهنگ و بویژه ادبیات شاهد چه تغییراتی خواهیم بود؟
پاسخ این سؤال را به نوعی میتوان در تحولات بعد از اتفاقاتی همچون جنگهای جهانی یا بعد از بهبود برخی بیماریهای همهگیر گذشته پیدا کرد. از بارزترین نمونههای تاریخی آن میتوان به جنگ جهانی دوم اشاره کرد؛ بعد از پایان جنگ شاهد شکلگیری نوعی از ادبیات داستانی شدیم که هنوز هم به پایان نرسیده و همچنان آثار مهمی تحت تأثیر آن شکل گرفته و خلق میشوند که همه هنرها را شامل میشود. در آلمان، شاهد زاده شدن ادبیاتی با عنوان «ساعت صفر» یا «سالهای صفر» بودیم که تحت تأثیر پایان جنگ مذکور و شکست نازیها شکل گرفت. آزادی دموکراتیکی که سردمداران نازی میگفتند چیزی نبود که تأثیرش بر زندگی مردم و حتی ادبیات سنگینی میکرد. بعد از این اتفاق نویسندگان آلمانی و حتی دیگر کشورهایی که گرفتار جنگ شده بودند تلاش کردند تا تعبیر درست تری از آزادی در مخلوقات ادبی خود عرضه کنند؛ اتفاقی که هنوز هم ادامه دارد.
به تأثیر عمیقتر کرونا بر عرصه ادبیات معتقد هستید، آن هم در گستره جهانی؟
بله، درست همانگونه که هنرمندان و نویسندگان بعد از اتمام جنگ جهانی دوم دست به تحولی در خلق آثار خود زدند در ارتباط با کرونا هم باید منتظر رنسانس عجیبی در عرصه شعر و داستان باشیم. با این تفاوت که این مرتبه با وقوع اتفاقی بسیار گستردهتر از موارد تاریخی قبلی روبهرو هستیم و حالا باید قدری منتظر بمانیم تا شاهد شکلگیری رنسانسی عظیم در عرصه ادبیات باشیم که گسترهای بهوسعت همه جهان خواهد داشت؛ ادبیاتی که در پی حضور و تلاش برای عبور از دورهای آخرالزمانی قدم به عرصه خواهد گذاشت. وقتی این یکی- دو سالی که پیشبینی خود متخصصان است پشت سربگذاریم بیشک دست به ارزیابی مجددی از عواطف، احساسات و حتی فرایض و نوع زندگی فردی و اجتماعیمان خواهیم زد و تأثیر این بازنگری بر مخلوقات ادبی هم خودنمایی خواهد کرد.
و پیشبینی میکنید این تغییرات ادبیات را به کدام سمت و سوبکشاند؟
برای اظهارنظر در این زمینه خیلی زود است، با این حال بگذارید پیشبینی شخصیام را بگویم. بهگمانم نوعی رفرم اجتماعی در انتظارمان است که در عرصه فرهنگ هم اثر پررنگی خواهد گذاشت و شاهد کاهش شکلهای افراطی در همه وجوه زندگی خواهیم بود؛ بخش مهمی از ادبیات هم چیزی نیست جز انعکاس آنچه بر جوامع میگذرد. آنهایی که مدتی طولانی تحت تأثیر این حادثه جهانی مرگ آفرین زندگی کردهاند با اثرات ذهنی بسیاری از این شرایط روبهرو میشوند. حتی یکی از مواردی که متخصصان درباره وقوع آن هشدار میدهند ابتلای افراد بسیاری به ناهنجاریهای روانی است؛ این مسأله بیش از همه درباره افرادی صادق است که مواجهه مستقیمی با بیماران به کرونا داشتهاند یا عزیزان خود را تحت تأثیر این شرایط از دست دادهاند، حتی درباره آنهایی که سرمایههای خود را از دست دادهاند و قادر به ادامه کسب و کارشان نیستند هم حاکم است. بنابراین شاهد حرکت اهالی فرهنگ و ادب به سوی خلق آثار انسانی تری خواهیم بود، سال هاست هالیوود دست به ساخت فیلمهای آخرالزمانی برای مخاطبان جهانی اش میزند؛ از فیلمهایی درباره جنگ اتم گرفته یا شیوع ویروسهای ناشناخته. حالا ما در صحنه واقعی چنین فیلمهایی هستیم و این ویروس بهعنوان نیروی نامرئی زندگی همه افراد را به تساوی گرفتار کرده، انسان امروز در حال تجربه اتفاقاتی است که پیشتر فقط در تخیل خود به آنها اندیشیده بود.
با وجود نگرانیهای ناشی از زندگی با این ویروس، اثرات بدی برای ادبیات برنمی شمارید و حتی از حرکت به سوی اعتدال سخن میگویید!
بله و حتی تأکید دارم که تحت تأثیر شرایط فعلی برای مرتبهای دیگر به روابط میان جوامع میاندیشیم، به محیط زیست توجه بیشتری خواهیم داشت و از سویی حتی حواسمان به پناه جویان و فقیران جامعه هم خواهد بود. اینها بخشی از مواردی است که در هیاهوی زندگی امروز فراموش کرده بودیم اما به مرور دوباره متوجه آنها خواهیم شد و نکته مهمی که نباید از آن غفلت کنیم کرونا نشان داد که برخی اتفاقات فقیر و غنی سرشان نمیشود؛ اینها مواردی است که آیندگان انعکاس آن را در ادبیات خواهند دید.
در این بین اهالی ادبیات چقدر به حفظ این برهه تاریخی در میان آثار خود کمک خواهند کرد؟
این اتفاقی است که از همین حالا شروع شده، جستوجوی بسیار مختصری کافی است تا ببینید که شعرهایی در سراسر جهان در این رابطه گفته شده و از سویی نویسندگان متعددی هم دست به کار نوشتن شدهاند. وقت آن شده که متفکران مهم جهانی، افرادی نظیر «نوآم چامسکی» دست به ترسیم چشمانداز دقیق تری از آینده جوامع بزنند. این مسأله تأثیر بسزایی بر هنرمندان و نویسندگانی خواهد داشت که به حوزه فلسفی خاصی اتکا دارند. ادبیاتی که از سوی چنین افرادی خلق میشود از سطح احساسات فراتر رفته و منجر به انتشار آثار ارزشمندی میشود. باید منتظر بمانیم و ببینیم که متفکران چه تصویری از آینده بشری ترسیم خواهند کرد، اینکه جهان سرمایهداری به چه سویی حرکت میکند و...
تجربه ابتلا به کرونا، نشان داد که باوجود انتظارمان مردم سردرگم شده و از آموزش چندانی برخوردار نبودند، انعکاس بخشی از این اتفاق جهانی در آثار ادبی میتواند در حکم آموزش غیر مستقیمی برای موارد احتمالی مشابه باشد؟
انعکاس ماجراهای امروز در ادبیاتی که در حال شکلگیری است خواه ناخواه چنین کارکردی هم خواهد داشت. وقوع هر مصیبتی در سطح جهانی، تأثیری دو سویه دارد که هم مثبت و هم منفی است، درست شبیه آنچه که کرونا بر سرمان آورده و از سویی ما را با این سؤال روبهرو کرده که چه شد که خود و سیارهمان را به این روز انداختهایم و از سوی دیگر ما را وادار به تجدید نظری همه جانبه خواهد کرد.
این اثرگذاری فراتر از مضمون، ساختارهای ادبی را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد؟
بهطور حتم چنین خواهد شد، در ارتباط با این ویروس مردم همه کشورها مشابهتی جهانی در نوع زندگی، نگرانیها و درماندگی خود را با یکدیگر احساس میکنند. این تغییر فکری به طور قطع بر ساختار ادبی آثار هم تأثیری جدی به جای خواهد گذاشت، شاید نگاه اخلاقمدار از این به بعد حضور جدی تری در عرصه جهانی ادبیات پیدا کند.
پیشنهاد شما برای اهالی ادبیات در شرایط فعلی چیست؟
بگذارید از تجربه نوشتن «شبهای ملخ» بگویم؛ رمانی که آن را در شبهای بمباران نوشتم، تألیف این رمان در زمان مذکور خیلی صادقانه و واقعیتر از آن بود که بعدها دست به یادآوری و نوشتن خاطرات آن شبها بزنم. بنابراین اگر نویسندگان و شاعران جوان خواستار خلق آثاری در این زمینه هستند باید همین روزها دست به کار شوند، نه چند سال بعد که همه این اتفاقات در حکم خاطره شدهاند. به هنگام وقوع حادثه باید واکنش فکری و احساسی خود را داشته باشیم و منتظر آیندهای موهوم نمانیم، هر چند که به گمانم انسان بعدکرونا بهدلیل زخمهایی که مبتلا شده، درمان جو و بهتر از قبل خواهد بود.
خبرنگار
وقوع جنگ جهانی دوم وتأثیری که بر زندگی طیف گستردهای ازمردم برجای گذاشت منجر بهشکلگیری گونه جدیدی از ادبیات شد؛ از جمله «ساعت صفر»، اصطلاحی در ادبیات آلمان که خاص آن دوران است. حالا جواد مجابی، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی و هنری معتقد است بهدنبال شیوع این ویروس، آن هم در گسترهای به ابعاد همه کشورها، باید منتظر تغییرات مهمی در عرصه ادبی باشیم و میگوید: «باید قدری منتظر بمانیم تا شاهد شکلگیری رنسانسی عظیم در عرصه ادبیات باشیم که گسترهای بهوسعت همه جهان خواهد داشت؛ ادبیاتی که در پی حضور و تلاش برای عبور از دورهای آخرالزمانی قدم بهعرصه خواهد گذاشت.»
با توجه به شیوع گسترده این بیماری، فکر میکنید تا چه اندازه شاهد نفوذ اثرات آن به بخشهای مختلف شعر و ادبیات داستانی باشیم؟
کرونا تنها یک بیماری نیست؛ اتفاقی است جهانی که از جهت وسعت تا به امروز مشابه آن هرگز دیده نشده؛ قدری جستوجو کافی است تا ببینید که هیچ یک از بیماریهای مسری قرنهای گذشته، از آنفلوانزا گرفته تا وبا و طاعون و حتی وقوع جنگهای جهانی اول و دوم در چنین سطحی رخ ندادهاند و همه آن مشکلات هولناک، دایره جغرافیایی بسیار محدودتری را شامل شدهاند. اگر آن طور که متخصصان میگویند تا دو سال آینده همچنان درگیر این بیماری باشیم تردیدی نیست که بر همه وجوه زندگیمان اثر میگذارد که بخش عمده آن متوجه سیستم مالی جهان خواهد شد. نظام سرمایهداری که دنیا را با شرکتهای مالی فرامرزی و قدرت اقتصادی بینهایت بالایی اداره میکند و حتی عرصه سیاست هم از آن تبعیت میکند تحولات بسیاری را به خود خواهد دید. البته فرهنگ و هنر هم از تأثیر عمیق این بیماری در امان نخواهد بود، حتی در روابط فردی و اجتماعی مردم هم باید منتظر شکلگیری الگوهای تازهای باشیم. اینها بخشی از تحولاتی است که گریزناپذیر هستند و باید منتظر وقوعشان باشیم؛ اما اینکه بهطور دقیق چه خواهد شد کسی نمیداند.
معتقدید که این تغییرات افزون بر نظام سرمایه داری، بهطور جدی عرصه فرهنگ و ادب را هم در برمیگیرد؟
ابتدا باید منتظر بروز تغییراتی در نظام سرمایهداری باشیم؛ حتی موج جنگ افروزی سیاستمداران که بخشی از آن نشأت گرفته از فروش سلاح و بازیهای سیاسی- اقتصادی است هم با اندکی کاهش روبهرو خواهد شد. ماجرای قاچاق اسلحه، مواد مخدر و حتی انسان که بهدنبال کسب سود از هر طریقی هستند هم از تغییرات این چرخه در امان نخواهند بود، چراکه به اجبار شرایط مدتی طولانی با مرگ زندگی خواهیم کرد و در کنار آن خواهیم بود. این همنشینی حتی اگر شده به میزان کمی، حرص عجیبی را که در بشر امروز برای کسب قدرت و ثروت شکل گرفته کاهش میدهد و نوعی تعادل بر همه فعالیتهای انسان قرن بیست و یکمی حاکم خواهد کرد. بهنظرم انسان بعد از کرونا اندکی بهتر از قبل با زندگی و مرگ روبهرو شده و به آن فکر خواهد کرد.
در عرصه فرهنگ و بویژه ادبیات شاهد چه تغییراتی خواهیم بود؟
پاسخ این سؤال را به نوعی میتوان در تحولات بعد از اتفاقاتی همچون جنگهای جهانی یا بعد از بهبود برخی بیماریهای همهگیر گذشته پیدا کرد. از بارزترین نمونههای تاریخی آن میتوان به جنگ جهانی دوم اشاره کرد؛ بعد از پایان جنگ شاهد شکلگیری نوعی از ادبیات داستانی شدیم که هنوز هم به پایان نرسیده و همچنان آثار مهمی تحت تأثیر آن شکل گرفته و خلق میشوند که همه هنرها را شامل میشود. در آلمان، شاهد زاده شدن ادبیاتی با عنوان «ساعت صفر» یا «سالهای صفر» بودیم که تحت تأثیر پایان جنگ مذکور و شکست نازیها شکل گرفت. آزادی دموکراتیکی که سردمداران نازی میگفتند چیزی نبود که تأثیرش بر زندگی مردم و حتی ادبیات سنگینی میکرد. بعد از این اتفاق نویسندگان آلمانی و حتی دیگر کشورهایی که گرفتار جنگ شده بودند تلاش کردند تا تعبیر درست تری از آزادی در مخلوقات ادبی خود عرضه کنند؛ اتفاقی که هنوز هم ادامه دارد.
به تأثیر عمیقتر کرونا بر عرصه ادبیات معتقد هستید، آن هم در گستره جهانی؟
بله، درست همانگونه که هنرمندان و نویسندگان بعد از اتمام جنگ جهانی دوم دست به تحولی در خلق آثار خود زدند در ارتباط با کرونا هم باید منتظر رنسانس عجیبی در عرصه شعر و داستان باشیم. با این تفاوت که این مرتبه با وقوع اتفاقی بسیار گستردهتر از موارد تاریخی قبلی روبهرو هستیم و حالا باید قدری منتظر بمانیم تا شاهد شکلگیری رنسانسی عظیم در عرصه ادبیات باشیم که گسترهای بهوسعت همه جهان خواهد داشت؛ ادبیاتی که در پی حضور و تلاش برای عبور از دورهای آخرالزمانی قدم به عرصه خواهد گذاشت. وقتی این یکی- دو سالی که پیشبینی خود متخصصان است پشت سربگذاریم بیشک دست به ارزیابی مجددی از عواطف، احساسات و حتی فرایض و نوع زندگی فردی و اجتماعیمان خواهیم زد و تأثیر این بازنگری بر مخلوقات ادبی هم خودنمایی خواهد کرد.
و پیشبینی میکنید این تغییرات ادبیات را به کدام سمت و سوبکشاند؟
برای اظهارنظر در این زمینه خیلی زود است، با این حال بگذارید پیشبینی شخصیام را بگویم. بهگمانم نوعی رفرم اجتماعی در انتظارمان است که در عرصه فرهنگ هم اثر پررنگی خواهد گذاشت و شاهد کاهش شکلهای افراطی در همه وجوه زندگی خواهیم بود؛ بخش مهمی از ادبیات هم چیزی نیست جز انعکاس آنچه بر جوامع میگذرد. آنهایی که مدتی طولانی تحت تأثیر این حادثه جهانی مرگ آفرین زندگی کردهاند با اثرات ذهنی بسیاری از این شرایط روبهرو میشوند. حتی یکی از مواردی که متخصصان درباره وقوع آن هشدار میدهند ابتلای افراد بسیاری به ناهنجاریهای روانی است؛ این مسأله بیش از همه درباره افرادی صادق است که مواجهه مستقیمی با بیماران به کرونا داشتهاند یا عزیزان خود را تحت تأثیر این شرایط از دست دادهاند، حتی درباره آنهایی که سرمایههای خود را از دست دادهاند و قادر به ادامه کسب و کارشان نیستند هم حاکم است. بنابراین شاهد حرکت اهالی فرهنگ و ادب به سوی خلق آثار انسانی تری خواهیم بود، سال هاست هالیوود دست به ساخت فیلمهای آخرالزمانی برای مخاطبان جهانی اش میزند؛ از فیلمهایی درباره جنگ اتم گرفته یا شیوع ویروسهای ناشناخته. حالا ما در صحنه واقعی چنین فیلمهایی هستیم و این ویروس بهعنوان نیروی نامرئی زندگی همه افراد را به تساوی گرفتار کرده، انسان امروز در حال تجربه اتفاقاتی است که پیشتر فقط در تخیل خود به آنها اندیشیده بود.
با وجود نگرانیهای ناشی از زندگی با این ویروس، اثرات بدی برای ادبیات برنمی شمارید و حتی از حرکت به سوی اعتدال سخن میگویید!
بله و حتی تأکید دارم که تحت تأثیر شرایط فعلی برای مرتبهای دیگر به روابط میان جوامع میاندیشیم، به محیط زیست توجه بیشتری خواهیم داشت و از سویی حتی حواسمان به پناه جویان و فقیران جامعه هم خواهد بود. اینها بخشی از مواردی است که در هیاهوی زندگی امروز فراموش کرده بودیم اما به مرور دوباره متوجه آنها خواهیم شد و نکته مهمی که نباید از آن غفلت کنیم کرونا نشان داد که برخی اتفاقات فقیر و غنی سرشان نمیشود؛ اینها مواردی است که آیندگان انعکاس آن را در ادبیات خواهند دید.
در این بین اهالی ادبیات چقدر به حفظ این برهه تاریخی در میان آثار خود کمک خواهند کرد؟
این اتفاقی است که از همین حالا شروع شده، جستوجوی بسیار مختصری کافی است تا ببینید که شعرهایی در سراسر جهان در این رابطه گفته شده و از سویی نویسندگان متعددی هم دست به کار نوشتن شدهاند. وقت آن شده که متفکران مهم جهانی، افرادی نظیر «نوآم چامسکی» دست به ترسیم چشمانداز دقیق تری از آینده جوامع بزنند. این مسأله تأثیر بسزایی بر هنرمندان و نویسندگانی خواهد داشت که به حوزه فلسفی خاصی اتکا دارند. ادبیاتی که از سوی چنین افرادی خلق میشود از سطح احساسات فراتر رفته و منجر به انتشار آثار ارزشمندی میشود. باید منتظر بمانیم و ببینیم که متفکران چه تصویری از آینده بشری ترسیم خواهند کرد، اینکه جهان سرمایهداری به چه سویی حرکت میکند و...
تجربه ابتلا به کرونا، نشان داد که باوجود انتظارمان مردم سردرگم شده و از آموزش چندانی برخوردار نبودند، انعکاس بخشی از این اتفاق جهانی در آثار ادبی میتواند در حکم آموزش غیر مستقیمی برای موارد احتمالی مشابه باشد؟
انعکاس ماجراهای امروز در ادبیاتی که در حال شکلگیری است خواه ناخواه چنین کارکردی هم خواهد داشت. وقوع هر مصیبتی در سطح جهانی، تأثیری دو سویه دارد که هم مثبت و هم منفی است، درست شبیه آنچه که کرونا بر سرمان آورده و از سویی ما را با این سؤال روبهرو کرده که چه شد که خود و سیارهمان را به این روز انداختهایم و از سوی دیگر ما را وادار به تجدید نظری همه جانبه خواهد کرد.
این اثرگذاری فراتر از مضمون، ساختارهای ادبی را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد؟
بهطور حتم چنین خواهد شد، در ارتباط با این ویروس مردم همه کشورها مشابهتی جهانی در نوع زندگی، نگرانیها و درماندگی خود را با یکدیگر احساس میکنند. این تغییر فکری به طور قطع بر ساختار ادبی آثار هم تأثیری جدی به جای خواهد گذاشت، شاید نگاه اخلاقمدار از این به بعد حضور جدی تری در عرصه جهانی ادبیات پیدا کند.
پیشنهاد شما برای اهالی ادبیات در شرایط فعلی چیست؟
بگذارید از تجربه نوشتن «شبهای ملخ» بگویم؛ رمانی که آن را در شبهای بمباران نوشتم، تألیف این رمان در زمان مذکور خیلی صادقانه و واقعیتر از آن بود که بعدها دست به یادآوری و نوشتن خاطرات آن شبها بزنم. بنابراین اگر نویسندگان و شاعران جوان خواستار خلق آثاری در این زمینه هستند باید همین روزها دست به کار شوند، نه چند سال بعد که همه این اتفاقات در حکم خاطره شدهاند. به هنگام وقوع حادثه باید واکنش فکری و احساسی خود را داشته باشیم و منتظر آیندهای موهوم نمانیم، هر چند که به گمانم انسان بعدکرونا بهدلیل زخمهایی که مبتلا شده، درمان جو و بهتر از قبل خواهد بود.
یادداشتی از محمدعلی ابطحی
کرونا و انسجام داخلی
محمدعلی ابطحی
فعال سیاسی اصلاحطلب
کرونا یکی از فرصتهای خوبی بود که میشد در سایه آن دلخوریها را کم کرد. در فصل کرونا سیستم بهداشتی کشور ما در مقایسه با خیلی از کشورهای بزرگ، بهتر عمل کرد. اگر این ابتلائات در کشورهای دیگر نبود، نمیشد متر مشخصی برای ارزیابی رفتار پزشکی سیستم دولتی پیدا کرد. ولی الان در مجموع رفتار و عملکرد متوازنی در دولت در مسأله کرونا به وجود آمده. این عملکرد خود حلقه وصل خوبی برای بازیافت وحدت جمعی در کشور میتوانست باشد. در کرونا مسأله همه مردم یک چیز بود. این وحدت منافع و وحدت نظر برای همکاری بهداشتی عنصر دیگری بود که امکان آن را فراهم میکرد که همه را دور یکدیگر دید و مهربانی را آزمود.
به صورت طبیعی در دوران کرونا جامعه مدنی قوت گرفت. بعد از دوره اصلاحات، رفتارهای مدنی و گروههای مردمنهاد کمرنگ شده بودند و در خیلی از موارد از آنها به عنوان خطرات امنیتی یاد میشد. اما وقتی همه در خانهها ماندگار شدند و تکنولوژی ارتباطات تنها راه وصل شدن به جامعه شد، خیلیها در خانهها جزئی از جامعه شدند. برای مردم نوشتند. موسیقی زدند. توصیههای بهداشتی کردند. کمکهای مردمی به آسیب دیدگان کرونا قوت گرفت. همه خود یک سازمان کمک کننده به روان و جسم مردم شدند. این مدنی شدن جامعه نشان داد که چقدر میتوان همراهی مردم را دید و سازمانهای مردم نهاد چقدر میتوانند به مردم کمک کنند. این همکاری جمعی یکی دیگر از نمادهایی بود که میشد در سایه آن به وحدت ملی توجه کرد. نکته دیگر این بود که در ماجرای کرونا همه به فکر درمان بودند. هدف مشترک، رها شدن از این ویروس بود. طبعاً مثل سایر اتفاقات، این ماجرا و حضور همگانی در این اتفاق، به هیجانات تند و ضد حکومتی تبدیل نمیشد و فرصت خوبی ایجاد میکرد که بشود با مردم و با طیفهای گوناگون آن حرف زد و همدلی کرد. همیشه در نزدیک شدن مردم به یکدیگر مینهایی بود که در دوطرف منفجر میشد و شرایط را رادیکال میکرد. اما خوشبختانه در ماجرای کرونا به خاطر هدف مشترک ظرفیت چنین اتفاقی نبود. این فرصت خوبی بود که همه دستگاهها و مردم از آن بهره ببرند. نمایش جلسات کرونایی که با حضور رئیس جمهوری و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح تشکیل میشد یکی از نمادهای متفاوت و قابل استفاده در جهت همکاری و همدلی بود.
اما واقعیت این است که از این فرصتها چنان که باید بهرهای برده نمیشود. دلیل اصلی آن است که ظاهراً بخشی از ذینفوذان این همدلی و همراهی را مفید نمیدانند. هرکس که این واقعیت را میداند، طبعاً به دنبال این توصیه نیست که از این فرصت همدلی گدایی کند. همدلی وقتی امکانپذیر است که همه طرفها به دنبال آن باشند. وقتی نیروی بیشتری برای طرد صرف شود، راه نشان دادن در مناسبتهای گوناگون برای نزدیک شدن همه به هم نامفید خواهد شد. به نظر میرسد همه دنبال این هستند که قدرت را با هر توجیهی به تنهایی در اختیار خود داشته باشند. تن دادن به مشارکت حداقلی در انتخابات و رفع نکردن موانع آن نمونهای بزرگ از این ادعا است.
کرونا و دهها عامل دیگر در سالهای گذشته و احتمالاً در سالهای آینده وقتی میتواند عامل یکپارچگی و وحدت اجتماعی شود که این کار برای قدرتهای تعیین کننده در کشور امر مفیدی تلقی شود. اما به دلیل فقدان چنین اراده یکپارچهای به نظر میرسد از ظرفیت ایجاد شده در سایه بیماری کرونا برای انسجام داخلی بهره کافی و وافی برده نشد. اگر چه هنوز دیر نشده است.
فعال سیاسی اصلاحطلب
کرونا یکی از فرصتهای خوبی بود که میشد در سایه آن دلخوریها را کم کرد. در فصل کرونا سیستم بهداشتی کشور ما در مقایسه با خیلی از کشورهای بزرگ، بهتر عمل کرد. اگر این ابتلائات در کشورهای دیگر نبود، نمیشد متر مشخصی برای ارزیابی رفتار پزشکی سیستم دولتی پیدا کرد. ولی الان در مجموع رفتار و عملکرد متوازنی در دولت در مسأله کرونا به وجود آمده. این عملکرد خود حلقه وصل خوبی برای بازیافت وحدت جمعی در کشور میتوانست باشد. در کرونا مسأله همه مردم یک چیز بود. این وحدت منافع و وحدت نظر برای همکاری بهداشتی عنصر دیگری بود که امکان آن را فراهم میکرد که همه را دور یکدیگر دید و مهربانی را آزمود.
به صورت طبیعی در دوران کرونا جامعه مدنی قوت گرفت. بعد از دوره اصلاحات، رفتارهای مدنی و گروههای مردمنهاد کمرنگ شده بودند و در خیلی از موارد از آنها به عنوان خطرات امنیتی یاد میشد. اما وقتی همه در خانهها ماندگار شدند و تکنولوژی ارتباطات تنها راه وصل شدن به جامعه شد، خیلیها در خانهها جزئی از جامعه شدند. برای مردم نوشتند. موسیقی زدند. توصیههای بهداشتی کردند. کمکهای مردمی به آسیب دیدگان کرونا قوت گرفت. همه خود یک سازمان کمک کننده به روان و جسم مردم شدند. این مدنی شدن جامعه نشان داد که چقدر میتوان همراهی مردم را دید و سازمانهای مردم نهاد چقدر میتوانند به مردم کمک کنند. این همکاری جمعی یکی دیگر از نمادهایی بود که میشد در سایه آن به وحدت ملی توجه کرد. نکته دیگر این بود که در ماجرای کرونا همه به فکر درمان بودند. هدف مشترک، رها شدن از این ویروس بود. طبعاً مثل سایر اتفاقات، این ماجرا و حضور همگانی در این اتفاق، به هیجانات تند و ضد حکومتی تبدیل نمیشد و فرصت خوبی ایجاد میکرد که بشود با مردم و با طیفهای گوناگون آن حرف زد و همدلی کرد. همیشه در نزدیک شدن مردم به یکدیگر مینهایی بود که در دوطرف منفجر میشد و شرایط را رادیکال میکرد. اما خوشبختانه در ماجرای کرونا به خاطر هدف مشترک ظرفیت چنین اتفاقی نبود. این فرصت خوبی بود که همه دستگاهها و مردم از آن بهره ببرند. نمایش جلسات کرونایی که با حضور رئیس جمهوری و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح تشکیل میشد یکی از نمادهای متفاوت و قابل استفاده در جهت همکاری و همدلی بود.
اما واقعیت این است که از این فرصتها چنان که باید بهرهای برده نمیشود. دلیل اصلی آن است که ظاهراً بخشی از ذینفوذان این همدلی و همراهی را مفید نمیدانند. هرکس که این واقعیت را میداند، طبعاً به دنبال این توصیه نیست که از این فرصت همدلی گدایی کند. همدلی وقتی امکانپذیر است که همه طرفها به دنبال آن باشند. وقتی نیروی بیشتری برای طرد صرف شود، راه نشان دادن در مناسبتهای گوناگون برای نزدیک شدن همه به هم نامفید خواهد شد. به نظر میرسد همه دنبال این هستند که قدرت را با هر توجیهی به تنهایی در اختیار خود داشته باشند. تن دادن به مشارکت حداقلی در انتخابات و رفع نکردن موانع آن نمونهای بزرگ از این ادعا است.
کرونا و دهها عامل دیگر در سالهای گذشته و احتمالاً در سالهای آینده وقتی میتواند عامل یکپارچگی و وحدت اجتماعی شود که این کار برای قدرتهای تعیین کننده در کشور امر مفیدی تلقی شود. اما به دلیل فقدان چنین اراده یکپارچهای به نظر میرسد از ظرفیت ایجاد شده در سایه بیماری کرونا برای انسجام داخلی بهره کافی و وافی برده نشد. اگر چه هنوز دیر نشده است.
یادداشتی از محمد مهاجری
نوبت سهم خواهی رسانهها است
محمد مهاجری
روزنامهنگار
فـــرض کنیـــــم عناصر رسانهای همگی از کرونا جان سالم به در ببرند و به مرحله بعدی گیم! یعنی پساکرونا برسند. آیا در آن مرحله غول بزرگ را خواهند کشت؟!
این یک پرسش طنز نیست. خیلی هم جدی است. این روزها که خیلی چیزها را به جهان پیش و پساز کرونا تقسیم میکنند، رسانهها هم در این دو مرحله، زیستشان متفاوت خواهد بود؟ آیا همانطور که اقتصاد، علم طب، نحوه حکمرانی، سینما و... دوره قبل و بعداز کرونا برایشان دو عالم متفاوت با مختصات جداگانه است، رسانه همچنین وضعی خواهد داشت؟
1- رسانهها معمولاً در بحرانها و حوادث، مشتریشان زیاد میشود. هنگام حوادث، مخاطبان بهدنبال کسب اطلاعات و اخبار تازهاند و رسانهها این نیاز را بسرعت و راحتی تأمین میکنند. از اوایل اسفند گذشته بههمین دلیل رسانههای داخلی با اوجگیری شدید مخاطب مواجه شدند و تعداد مراجعه به آنها بهطور شگفت انگیزی بالا رفت. حتی با اینکه فضای مسمومی توسط فضای مجازی علیه جریان اطلاعرسانی رسمی شکل گرفت، اما خیلی زود، رسانههای رسمی جایگاه خود را بازیافتند.
2- کارکرد دوم رسانهها، انتشار تحلیل است. کرونا از این جهت نیز به مدد رسانهها آمد و کمیت و کیفیت تحلیلها را ارتقا داد. اعلام نتایج انتخابات مجلس یازدهم و مصادف شدنش با روزهای داغ کرونا، تأثیر رسانهها را مضاعف کرد.
هرچند که سنگینی کرونا خود را بر فضای سیاسی –انتخاباتی کشور آوار کرد، اما رسانهها را از تب و تاب نینداخت؛ بویژه اینکه کرونا تقریباً همه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی را تعطیل کرده بود و تنها کرکرهای که میتوانست بالا باشد، کرکره دکان رسانه بود.
3- با این همه گمان نمیکنم رسانه پساکرونا، دورنمایی متفاوت از پیشا کرونا داشته باشد. بهعبارت بهتر، رسانه محمل و بستر است و همواره در انتظار شکارموقعیتها یا خلق آنهاست. در عین حال کرونا سطح انتظار مخاطبان از رسانهها را بالا برده است. همین که در تعطیلی مطلق بسیاری از فعالیتها، رسانهها افکار عمومی را تغذیه میکردند، برای آنها فرصت مناسبی پدیدآورده که میتواند عامل رشد باشد.
رسانه در چنین موقعیتی دست بالا را پیدا میکند و میتواند برای بهبود شرایط حضورش، قدرت چانه زنی بیشتری داشته باشد.
بهگمانم الان نوبت سهم خواهی! رسانههاست تا از فرصت پیشرو استفاده کنند. این سهم، مادی و اقتصادی نیست بلکه شامل مطالبات بیشتر از حاکمیت برای شفافسازی اطلاعات، کاهش سانسورها، گسترش آزادی بیان و پس از بیان خواهد بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
برای آینده کشور باید به دنبال حزب باشیم
-
نسیم وصل
-
90 روز نفسگیر
-
کرونالوژی ایران
-
بازی کرونا با جامعه ایرانی
-
این ویروس آمده تا تنهاییشان را عمیقتر کند
-
کابوس کرونا
-
اشتغال در چنبره «کرونا»
-
«کرونا» دیجیتالی شدن سبک زندگی مردم را تقویت کرد
-
چگونه «کرونا» مردم جهان را شیفته فناوری کرد
-
ایده را نجات دهید
-
اول تست کرونا بعد تمرین
-
5 ماه زیر سایه کرونا
-
کنشگری نخبگان و جامعه تعیینکننده ایران پساکروناست
-
غلبه بر بحران های ملی در سایه فضای باز
-
کرونا معیار سنجش نظام حکمرانی بود
-
اعتمادسازی رسانه در پسا کرونا
-
رنسانسی جهانی در انتظار ادبیات
-
کرونا و انسجام داخلی
-
نوبت سهم خواهی رسانهها است
اخبارایران آنلاین